بیک‌زاده: منیعی در استقلال ذخیره‌ام بود و به من حسادت می‌کرد/ تهمت های او را پیگیری می‌کنم

مربی تیم فوتبال بادران گفت: منیعی در استقلال ذخیره‌ام بود و من در تیم ملی حضور داشتم، و از این بابت به من حسادت می‌کرد، خیلی کارها انجام می‌داد برای اینکه به ترکیب تیم برسد.
بیک‌زاده: منیعی در استقلال ذخیره‌ام بود و به من حسادت می‌کرد/ تهمت های او را پیگیری می‌کنم

هاشم بیک‌زاده در گفت‌وگو با فارس، در خصوص صحبت‌های روز گذشته میثم منیعی سرمربی بادران درباره وی اظهار داشت: من او را اول بازی که سمت نیمکت ما آمد دیدم و دست دادم. بعد از آن هم در حاشیه‌هایی که اتفاق افتاد سمت او رفتم.

وی خاطرنشان کرد: منیعی به من تهمت زده است که اخبار را من منتقل می‌کردم، من او را واگذار می‌کنم به خدا و اگر قابل پیگیری باشد، پیگیری می‌کنم. او در استقلال ذخیره من بود و من در تیم ملی حضور داشتم، و از این بابت به من حسادت می‌کرد. خیلی کارها انجام می‌داد برای اینکه به ترکیب تیم برسد، همه من را می‌شناسند و او را هم می‌شناسند. خیلی چیزها از او می‌دانم که اگر بخواهم بازگو کنم سرش را باید پایین بیندازد و از فوتبال کنار برود.

مربی بادران در خصوص اتفاق‌های بازی این تیم با گل ریحان خاطرنشان کرد: منیعی فحش ناموسی به مرتضی کرمانی‌مقدم داد و من به خاطر این موضوع به سمت او رفتم تا با او برخورد کنم وگرنه شخصیتم در این حد نیست که بخواهم جوابش را بدهم. وقتی همبازی بودیم خیلی کارها می‌کرد و خیلی آتوها از او دارم که نمی‌خواهم آنها را بازگو کنم. با این حرف‌ها و مصاحبه‌ها فقط می‌خواهد وجدان خودش را که عذاب می‌کشد آرام کند. او فقط دروغ گفته که من به سمت او رفته‌ام. او نمی‌تواند ذات خودش را تغییر دهد و همه این موضوع را می‌دانند. در ضمن منیعی اصلا در حد کرمانی نیست که بخواهد در مورد او صحبت کند.

بیک‌زاده در رابطه با انجام تست برای مربیان و کادر فنی گفت: واقعاً کمیته اخلاق باید تست بگیرد تا ببیند چه کسی از شرایط عقلی سالم‌تری برخوردار است. منیعی کاری کرد که حتی بازیکنان گل ریحان بعد از بازی از ما عذرخواهی کردند و گفتند بی ادبی مربی ما را ببخشید. آنها حتی گفتند که مربی شان در تمرین و مسابقه معمولا شرایط خوبی ندارد.

جزییات یک قتل مشکوک در یزد

تماشاخانه

یلدا و قصه‌ی یکی شدن ما..! (فیلم)

آن روزها کنار هم بودن، خودش یک آیین بود / در ارتباط رودررو، چشم‌ها راست و دروغ را لو می‌دهند؛ چیزی که ابزارها از ما پنهان می‌کنند / ما قرار بود از ابزارها استفاده کنیم، اما حالا خودمان را در اختیارشان قراردادیم (فیلم)

فیلم های دیگر