۱۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۴:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۵۷۲۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۸ - ۳۰-۰۳-۱۳۸۸
کد ۷۵۷۲۳
انتشار: ۱۷:۴۸ - ۳۰-۰۳-۱۳۸۸

خنده بي جای زن بی شوهر

منبع: سایت پلیس
 بدون فكر در مورد عواقب كارهاي نسنجيده ام ، به طورموقت به عقد مرد شيادي بنام قاسم درآمدم .

زن 35 ساله اي كه از سوي مرد حقه بازي فريب خورده ، براي دادخواهي به كلانتري ميدان جهاد مشهد مراجعه كرد. « سيما» در بيان قصه زندگي اش گفت: 5 سال قبل همسرم در يك حادثه رانندگي جان خودش را از دست داد و من را با يك دختر بچه كه آن موقع 7 ماهه بود تنها گذاشت .

روزهاي سختي را پشت سر گذاشتم تا اين كه حدود سه ماه قبل ، روز جشن تولد دخترم بود كه به يك مغازه گل فروشي رفتم . مردي كه گويا از دوستان صاحب مغازه بود سر صحبت را باز كرد و پس از خوش و بشي كوتاه در حالي كه كارت شناسايي اش را نشان مي داد گفت: من كارمند يكي از ادارات هستم و 40 سال سن دارم و به دليل شرايط حساس شغلي ام هنوز نتوانسته ام ازدواج كنم. شما خانم با شخصيت و محترمي مثل خودتان سراغ نداريد كه براي ازدواج معرفي كنيد؟

زن جوان افزود: در آن لحظه لبخندي زدم و با آن خنده بي جا خودم را بيچاره كردم چون به محض اين كه از مغازه بيرون آمدم آن مرد ناشناس نيز پشت سرم آمد و گفت : اگر ايرادي ندارد شما را تا مسيري برسانم.

من در بين را ه برايش تعريف كردم كه همسرم را در حادثه رانندگي از دست داده ام و با دخترم زندگي مي كنم.

«قاسم» با شنيدن اين حرف ها خودش را ناراحت نشان داد و گفت: از نظر اقتصادي شرايط بسيار خوبي دارد و چون از همان لحظه اول كه مرا ديده ، به قول خودش مهرو محبتي در دلش جان گرفته ،پيشنهاد ازدواج داد و اظهار داشت: البته اگر افتخار بدهيد يكي دو هفته بگذرد و با سليقه و شرايط هم بيشتر آشنا شويم و بعد به طور رسمي عقد مي كنيم .

«سيما» ادامه داد: متاسفانه با اين كه سن و سالي از من گذشته و سرد و گرم روزگار را چشيده ام بدون تفكر در مورد عواقب كارهاي نسنجيده ام ،به طورموقت به عقد قاسم درآمدم و در چند ملاقات حضوري نيز دخترم را با هزار بدبختي قانع كردم كه او را بپذيرد. حتي به خاطر اين كه همسايه ها به رفت و آمد اين مرد شك نكنند به آنها گفتم ازدواج كرده ام.

دو ماه گذشت اما متوجه شدم كه مقداري از طلاجاتم مفقود شده است !. اين مسئله شك مرا برانگيخت و درصدد بودم تا از قاسم در اين باره توضيح بخواهم . ولي يك روز كه به همراه دخترم بيرون رفته بوديم در زمان برگشت به خانه ، زن همسايه جلو آمد و گفت: منزل نو مبارك باشد ، آقا قاسم آمد وخبرداد كه قرار است اسباب كشي كنيد !

با تعجب به داخل خانه رفتم و متوجه شدم كه تمام طلاجات، اسناد و مدارك و مقداري از وسايل سرقت شده است .بلافاصله براي پي گيري موضوع به سازماني كه او ادعا مي كرد در آن جا كار مي كند مراجعه كردم اما با انجام تحقيقات مشخص شد كه كارت شناسايي اش هم جعلي بوده است و چنين فردي در آن اداره وجود ندارد!

زن جوان در پايان بيان داشت: با اين وضعيتي كه به وجود آمده ، هراس دارم حقيقت را به خانواده ام بگويم ! كاش حواسم را بيشتر جمع مي كردم تا به اين سادگي سرم كلاه نرود!
ارسال به دوستان
بکسل خودرو در حالت پارک؛ فاجعه‌ای که گیربکس شما را نابود می‌کند! محمدرضا پهلوی و فوزیه در مراسم عروسی خود در تهران؛ سال 1318(عکس) ۲ ویتامین مهم برای قوی شدن استخوان ها و جلوگیری از پوکی استخوان آیا فعالیت‌های انسانی باعث زلزله می‌شود؟ توقف چرخش زمین، وحشتناک‌تر از فیلم‌های آخرالزمانی / چه بلایی سر انسان‌ها می‌آید؟ عکس قدیمی ترانه علیدوستی و صابر ابر پشت وانت بزرگ‌ترین دریاهای منطقه‌ای جهان (+ اینفوگرافیک) بازیگر معروفی که مشق‌های پسرش را می‌نوشت(فیلم) ژست دوستانه عارف، ستار و ناصر حجازی در دهه ۵۰ (عکس) میزان باد لاستیک انواع خودرو ؛ جدول تنظیم باد / علامت لاستیک کم باد و پرباد خودرو چیست ؟ ژیلا صادقی:« همکارانم نامه دادند که من را از روی بیلبورد بیاورند پایین» رویا میر علمی:« هادی حجازی فر چیزی گفت که در مراسم ترحیم پدرم داشتم از خنده می مردم» کرملین: دیدار میان ترامپ و پوتین تا پایان سال جاری در دستورکار نیست خروج توده حدود ۲ کیلویی از شکم یک بیمار زلنسکی: اوکراین هیچ حقی برای واگذاری سرزمین‌هایش ندارد
نظرسنجی
با توجه به مشخص شدن رقبای ایران در مرحله نخست جام جهانی فوتبال، به نظر شما تیم ملی می تواند به مرحله بعدی صعود کند؟