۱۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۶۱۶۲۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۹ - ۰۱-۱۰-۱۳۹۹
کد ۷۶۱۶۲۰
انتشار: ۰۹:۳۹ - ۰۱-۱۰-۱۳۹۹
اسباب‌کشی به جامعه غیر رسمی/ عباس عبدیعباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: گرچه چنین درخواستی نامتعارف است ولی از فعالان اصول‌گرا در خواست می‌کنم این یادداشت و یادداشت دیروز با عنوان اسباب‌کشی به فضای مجازی را مطالعه کنند.
 
دیروز در باره اسباب‌کشی سیل‌گونه از جامعه واقعی به جامعه مجازی نوشتم. کوچی که آثار و نتایج آن شاید مهم‌تر از مهاجرت از کشور به خارج باشد. امروز می‌خواهم از مهاجرت یا اسباب‌کشی دیگری بنویسم که عوارض بسیار مهم‌تری دارد. از جامعه رسمی به جامعه غیر رسمی. 
 
این اسباب‌کشی به دلیل تنگ شدن تعریف جامعه رسمی است و بسیاری از ساکنان آن را مجبور می‌کند برای زندگی راحت‌تر اسباب‌کشی کنند و به جامعه غیر رسمی پناه ببرند. یا سر جمع سود و زیان جامعه غیر رسمی بیش‌تر به نفع آنان است. سودهایش بیش‌تر، و هزینه‌هایش کمتر است. 
 
اقتصاد غیر رسمی شامل اقتصاد زیرزمینی، قاچاق، فساد، کاسبی از تحریم، دور زدن تحریم، پول‌شویی، قمار و شرط‌بندی، و نیز فعالیت‌های مشروع ولی غیر رسمی، خرید و فروش کاسبی در اینستاگرام که خارج از مجاری اقتصاد رسمی است. نه مالیات می‌دهند و نه نیازی به مجوز کسب و کار دارند و نظارتی نیز نمی‌پذیرند و... 
 
کافی است که پول غیر رسمی یا همان ارز دیجیتال نیز در این میان وارد شود تا اقتصاد غیر رسمی سر و سامان کامل‌تری پیدا کند و در صورت ادامه این وضع ناگوار در اقتصاد رسمی، بعید نیست که حتی دولتی‌ها نیز به اقتصاد غیر رسمی اسباب‌کشی کنند. 
 
سیاست غیر رسمی، بیش‌تر مشهود است. در حال حاضر فقط بخشی از کنش سیاسی در عرصه رسمی و شناخته شده رخ می‌دهد. بخش بزرگی از آن در تلگرام و توییتر و حتی اینستاگرام روی می‌دهد. آزادی بیان و ارایه تحلیل‌ها و نظرات در عمل از عرصه رسمی رخت بربسته است، به طوری که برخی از کنشگران رسمی مجبور شده‌اند منزلی را در عرصه غیر رسمی اجاره کنند و هر از گاهی به آنجا نیز سری بزنند. 
 
ولی این حضور چندان کمکی به اهداف و آرمان‌های سیاسی آنان در این ساختار نمی‌کند، چون فضای غیر رسمی سیاست، از بسیاری جهات متفاوت از فضای رسمی است. اگر متولیان رسمی سیاست می‌توانستند در فضای رسمی با دیگران رقابت کنند، در این صورت فضای سیاست را چنان محدود نمی‌کردند که تعداد زیادی از مردم مجبور به اسباب‌کشی و ساکن فضای غیر رسمی سیاست شوند، بنابراین به صورت پیش فرض آنان در این فضا شکست خورده محسوب خواهند شد. 
 
در جامعه غیر رسمی انواع و اقسام کالاها و خدمات وجود دارد. از ارتباطات خانوادگی گرفته، تا گروه‌های اجتماعی، از قمار و شرط‌بندی گرفته، تا انواع فعالیت‌های اجتماعی خیرخواهانه، از ازدواج‌های موفق و دوست‌یابی‌های مفید گرفته تا انواع روابط نامشروع و عجیب و غریب، از آموزش خرافات و اقدامات مجرمانه تا آموزش آخرین یافته‌های بشر و کلاس‌های برخط بهترین دانشگاه‌ها، از طب مثلاً سنتی و ملی و توصیه به مصرف عنبرنسا گرفته تا آموزه‌های طب مدرن، و این شرایط باعث شده که جامعه غیر رسمی از حیث خدمات و روابط اجتماعی هر روز فربه‌تر شود. 
 
در کنار سیاست، فرهنگ بیش از همه حوزه‌ها ظرفیت حضور در جامعه غیر رسمی را دارد. از فیلم و موسیقی گرفته، تا نقاشی و کتاب و آموزش‌های هنری، تا مشاوره‌های فکری و اخلاقی و خانوادگی، کافی است نگاهی به ابعاد این حوزه مثل برنامه‌ دکتر هلاکویی انداخته شود که چگونه بساط هر برنامه رسمی مشاوره‌ای را برچیده است. 
 
این اسباب‌کشی‌ها با نوعی حاشیه‌نشینی همراه و آغاز شد. حاشیه‌ای که به مرور زمان بزرگ و بزرگ‌تر از متن شده است. بنابراین ما با سه پدیده در هم تنیده مواجه هستیم. حاشیه‌نشینی رو به رشد، جامعه مجازی در حال گسترش و جامعه غیر رسمی فربه‌شونده که بخش مهمی از این سه،با یکدیگر وجه اشتراک و همپوشانی دارند، هر چند به طور کامل بر یکدیگر منطبق نیستند. 
 
ادامه این فرآیند به طور قطع منجر به اتحاد کامل و سپس تقابل این سه پدیده با متن و جامعه رسمی و واقعی می‌شود و بدون تردید جامعه مجازی، غیر رسمی و حاشیه از میان نخواهد رفت ولی این تقابل ریشه بسیاری از مشکلات ایران است. یا حداقل نمود مشکلات ریشه‌ای‌تر است که خود را در این قالب نشان داده است. 
 
راه‌حل چیست؟ اول بخش مهم و اصلی جامعه غیر رسمی را باید به رسمیت شناخت. هیچ مسأله‌ای با پاک کردن صورت آن حل نمی‌شود. برداشتن ممیزی، سانسور، انواع مجوزها، لغو ممنوعیت‌های حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیر رسمی می‌شود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز می‌یابد. 
 
جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقل‌ها کاهش پیدا کند. و در نهایت گروه‌های حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیه‌سازی برداشت. البته قرار نیست که این گام‌ها یک شبه برداشته شود. پله‌ای هم انجام شود کافی است، فقط باید پذیرفت که با ادامه فرآیند موجود ره به جایی برده نمی‌شود.
برچسب ها: عباس عبدی
ارسال به دوستان
وبگردی