۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۶۹۲۳۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۳۷ - ۱۷-۱۱-۱۳۹۹
کد ۷۶۹۲۳۱
انتشار: ۱۲:۳۷ - ۱۷-۱۱-۱۳۹۹

روز پنجم جشنواره فجر در سینمای رسانه ؛ فیلم‌ ها و حاشیه‌ ها (+عکس)

در روز پنجم جشنواره فجر در سینما رسانه (برج میلاد) 2 فیلم داستانی "روشن" و "روزی روزگاری آبادان" با حضور عوامل آن نمایش داده شد.

عصر ایران - روز پنجم جشنواره فیلم فجر سی و نهم در سینما رسانه (برج میلاد) با نمایش 2 فیلم داستانی روشن (روح‌الله حجازی) و روزی‌ روزگاری آبادان (حمیدرضا آذرنگ) همراه بود. بعد از نمایش هر فیلم عوامل و بازیگران آن در نشست خبری به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ دادند.

روشن/ روح‌الله حجازی

بازیگران: رضا عطاران، سیامک انصاری، سارا بهرامی، مهدی حسینی‌نیا، مسعود میرطاهری و محمد، ولی زادگان

داستان فیلم درباره روشن، مرد میانسال عشق بازیگری است که زنش از او جدا شده و در صدد گرفتن حضانت دختر بچه است، روشن نمی‌تواند خانه ثبت‌نامی‌اش را بگیرد و در آستانه فروپاشی همه‌چیز، تصمیم نامتعارفی می‌گیرد.

روح‌الله حجازی، پس از ۳ سال، با فیلمی در جشنواره فجر حاضر است. فیلمی که از ترکیب جالبی در گروه بازیگران بهره می‌برد. البته که روشن در ادامه دغدغه‌های اجتماعی حجازی روایت شده و بازیگران فیلم علی الخصوص عطاران در نقشی اجتماعی خود را محک زده‌اند.

جشنواره فجر

روشن به وضعیت انفعال شخصیت اصلی می‌پردازد که نهایتا به یک نوع طغیان خود ویرانگر منجر می‌شود و سعی دارد که شخصیت محور باشد اما در واقع از شخصیت اصلی آن جز چند کد ساده شاهد اطلاعات شخصیتی یا ابعاد وجودی او نیستیم. فقط می بینیم و می‌شنویم که او عشق فیلم است و علاقمند به بازیگری ولی هیچ اقدام یا تلاشی در راه این عشقش هم از او نمی بینیم.

انفعال روشن از جنس آبلوموف یا ناشی از آبلومویسم هم نیست بلکه بیشتر یک نوع سردرگمی بدون نشانه است که مخاطب بارها از خود می‌پرسد که او چرا غیر از نگاه کردن و سکون هیچ کار دیگری انجام نمی‌دهد، حتی در این رویه چنان پیش رفته است که مخاطب از خود می‌پرسد این آدم اصلا چگونه یک موتور خریده که با آن دارد شهر را دور می‌زند یا او چگونه یک خانه پیش خرید کرده است که حال درگیر پروسه تحویل گرفتن آن خانه است؟!

در روشن سعی شده است به دلیل علاقمند بودن شخصیت اصلی به سینما ارجاعاتی از فیلم‌های شناخته شده تاریخ سینما داشته باشید مانند یک سکانس از فیلم "راننده تاکسی" و یا نوع لباس سکانس پایانی که شبیه شخصیت اصلی فیلم "پاریس، تگزاس" است ولی واقعیت این است که این مدل برخورد هیچ کارکردی در فیلم و یا شخصیت روشن ندارد چون از اساس شخصیت علاقمند به سینمای روشن هم به خوبی تصویر نشده است یعنی او کسی نیست که تمام زندگیش فیلم دیدن و زیست با سینما باشد تا تا به نوعی چنین حرکات یا اقداماتی از او قابل باور باشد بیشتر انگار علاقه و سلیقه کارگردان است تا شخصیت روشن.

حسن فیلم بخش های فیلمبرداری، صدا و موسیقی، طراحی صحنه فیلم است که برای آن زحمت زیادی کشیده شده است. استفاده از کادر 4:3 یا اصطلاحا مربع هم واقعا هیچ کمک خاصی به فیلم نکرده است شاید خواسته باشند که گرفتاری روشن در محدودیت‌ها و چارچوب‌های زندگی او را تشدید کنند ولی نکته خاصی به فیلم اضافه نکرده است.

روشن

 

روزی ‌روزگاری آبادان/ حمیدرضا آذرنگ

بازیگران: فاطمه معتمدآریا، محسن تنابنده، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ و سهیل جمالی

قصه فیلم درباره یک خانواده آبادانی است که در آخرین روز سال 1381 مشغول خرید شب عید هستند، اما به دلیل حال بد مصیب که ناشی از گرفتاری‌اش به مواد مخدر است، کشمکشی میان آن‌ها در می‌گیرد و در اوج تلاش خیری مادر خانواده برای به آرامش رساندن خانواده به ناگاه اتفاقی غیرمنتظره همه آن‌ها را غافلگیر می‌کند.

روزی روزگاری آبادان فیلم دوپاره ای است که فیلمنامه آن از یک نمایشنامه به قلم خود آذرنگ وام گرفته شده که در اواسط دهه 80 بر روی صحنه تئاتر رفته است.

فیلم با فضایی رئالیستی و به شکل و سیاق سینمای اجتماعی است و روایتگر زندگی یک خانواده با پستی و بلندی‌های آن است: دعوا، قهر و آشتی، عشق و عاشقی جوانان، ناراحتی زن و شوهر، دروغ پدر برای رفتن نزد دوستان و جلوگیری مادر از رفتن او برای دور کردن او از مواد مخدر و ... تا در حدود دقیقه 42 (نیمه های فیلم) ناگهان در جریان حمله آمریکا به عراق یک بمب اشتباهی به خانه این خانواده آبادانی اثابت کرده و فیلمم به یک داستان هایپر فانتزی علمی تخیلی تغییر جهت می‌دهد، به گونه ای که بمب گیر کرده وسط سقف خانه با اهالی خانه حرف می زند و سوال و جواب ابتدا به زبان انگلیسی است و بعد بمب زبان فارسی هم می فهمد اما به انگلیس جواب می دهد و ...!!!

واقعا چنین رویکردی در سینمای ایران تا به حال دیده نشده است و شاید هم در سینمای جهان هم چنین فرم روایتی بسیار کم باشد. فیلمی که تا نیمه آن یک لحن و روایت دارد و از نیمه آن به یک جهان دیگری وارد می‌شود که سال‌های نوری فاصله میان این دو جهان است.

بازی بازیگران و کارگردانی و فضا سازی آبادان و ... همگی بسیار خوب از کار درآمده است ولی واقعیت این است که این دوپارگی فیلم چنان مسئله اساسی و بغرنجی است که دیگر راه تحلیل و ورود به مقوله های دیگر را می بندد.

اتفاقا در فضای تئاتر چنین رویکردی بسیار قابل پذیرش و خوشایند است اما در سینما این اتفاق یک اشکال بزرگ در شناخت از مدیوم سینما است. فقط می توان گفت حیف از این همه زحمت که به هدر رفته است!

روزی روزگاری

 

حاشیه های روز پنجم

در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر هم نشست ها و فضای برج میلاد تحت تاثیر درگذشت علی انصاریان بود؛ تا جایی که فاطمه معتمدآریا بازیگر "روزی روزگاری آبادان" گفت: فکر می‌کنم اگر من به جای آن‌ها رفته بودم امروز مردم ایران درد و غم کمتری داشتند!

رضا عطاران بازیگر اصلی "روشن" که امسال با فیلم کمدی "شیشلیک" مهدویان هم در جشنواره حضور دارد، در این فیلم کاراکتر جدی و متفاوتی از یک مرد خانواده را به تصویر می کشد که بیکار است و این بیکاری تبعات برای او به دنبال دارد.

کاراکتر "روشن" آن طور که خود رضا عطاران می گوید: کاراکتری جالب توجه بود که انفعال خاصی داشت. در واقع به این دلیل که شخصیت عجیب و غریبی بود، نظر من برای ایفای آن جلب شد.

سارا بهرامی هم که در این فیلم نقش کوتاهی دارد، تاکید دارد که "حضور رضا عطاران در این فیلم برایم تعیین کننده بود. من به طول نقشم فکر نکردم و تنها دوست داشتم که در این فیلم حضور داشته باشم."

 روح الله حجازی کارگردان "روشن" هم می گوید که "من به رضا عطاران گفتم که اگر در این فیلم بازی کنی، من آن را می‌سازم، چراکه این نقش را برای شما نوشتم و فقط می‌خواهم شما در آن حضور داشته باشی."

سارا بهرامی

 

دومین فیلمی که روز گذشته در سینمای رسانه ها پخش شد، "روزی روزگاری آبادان" بود که اولین  تجربه کارگردانی حمیدرضا آذرنگ در سینما بود.

فاطمه معتمدآریا که در این فیلم  نقش مادر خانواده ای را بازی می کند که مرد خانواده ( محسن تنابنده) از اعتیاد رنج می برد، در بخشی از نشست مطبوعاتی گفت: همکاری در این فیلم حدود یک سال و نیم قبل به من پیشنهاد شد که در آن زمان خود آقای آذرنگ می‌خواست بازی کند و من خیلی مخالف بودم و کارمان به قهر با آقای آذرنگ هم رسید ولی بعد دوباره از سوی آقای اسکندری، آذرنگ و تنابنده در این پروژه حاضر شدم.

معتمدآریا و محسن تنابنده در فیلم "روزی روزگاری آبادان"، داستان خانواده ای را در آبادان سال 81 روایت می کنند که در جنگ عراق و آمریکا بر اثر "خطای انسانی" _ واژه و تعبیری که از سوی سازندگان فیلم مطرح شد _ این موشک به خانه ای در آبادان اصابت می کند.( البته آذرنگ تاکید می کند، بخشی از داستان تخیلی است اما موشک واقعا در آن مقطع به سوله ای اصابت کرده نه به یک خانه)

بازی «هیراد آذرنگ» ( فرزند حمیدرضا آذرنگ) در نقش پسر خانواده هم از نکات قابل تامل فیلم بود و
حمیدرضا آذرنگ هم مطرح کرد: در طول فیلم من بدترین پدر دنیا برای هیراد بودم و به او بسیار سخت گرفتم. من از او عذرخواهی می‌کنم به خاطر رفتارهایم چون فقط می‌خواستم به او بیاموزم که این حرفه بی‌رحم است و باید ایستادگی کرد.

اما در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر خبر رسید که "بازرسان معاونت بهداشت و درمان دانشگاه علوم پزشکی بار دیگر رعایت پروتکل‌های بهداشتی در جشنواره فیلم فجر را تایید کردند." (آنها بازدید سرزده ای از برج داشتند.)

مدیر امور سینماهای جشنواره فیلم فجر هم از احتمال اضافه‌شدن سانس فوق‌العاده در روز شنبه برای فیلم‌های پرمخاطب خبر داد.

همچنین خبر رسید که کتاب (کاتالوگ) سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر در 144 صفحه به سردبیری «محمد تهرانی» و با 9 بخش «مسابقه سینمای ایران»، «فیلم‌های مستند»، «فیلم‌های کوتاه»، «مسابقه تبلیغات سینمای ایران»، «عکس» ، «پوستر»، «آنونس و تیزر»، «نکوداشت» و بخش «معرفی» منتشر شده است.

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۶:۲۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱۸
0
2
یک سفره ای باز کردند با چند بازیگر تکراری و فیلم های بی ارزش
عطاران، تنابنده، معتمد آریا
یکم از دستمزدهاشون هم بگید واسه مردم
وبگردی