عصرایران؛ مصطفی داننده- فیلمی از کتک زدن یک خانم در بانک توسط رئیس شعبه در فضای مجازی منتشر شد. بعد از انتشار این فیلم روابط عمومی بانک رفاه در واکنش سریع گفت: « این فیلم برای تیر سال گذشته است و پس از اطلاع مدیریت بانک از این حادثه، رئیس شعبه مربوطه به کمیته انضباطی احضار و پروندهای در این باره تشکیل و حکم نهایی اخراج وی صادر شد.
رفتار رئیس شعبه به هیچ عنوان قابل توجیه نیست، البته این خانم پیش از اینکه این رفتار از کارمندان شعبه سر بزند، با بهم ریختن شعبه و شکستن شیشهها سعی در ایجاد اخلال در کار شعبه را داشت که متأسفانه با دخالت کارمند بانک، کار به مشاجره کشیده شد و وی را از بانک به بیرون فرستادند.»
اینکه بانک رفاه این داستان را توجیه نکرد مثل خیلیهای دیگر و به صورت شفاف اصل ماجرا را تعریف کرد، جای تقدیر دارد. کاش باقی سازمانها و نهادها به ویژه اهالی فوتبال و مدیران تیمهای استقلال و پرسپولیس از این بانک یاد میگرفتند و به جای فرافکنی، مسئولیت را قبول میکردند.
البته در عصر جدید دوربینها و گوشیهای دوربین دار رفتارها را ضبط و غیر قابل انکار میکنند.
نکته بعدی این است که متاسفانه برخی از کارمندان بانکها و ادارههای دولتی، احساس میکنند چون کار مردم به دست آنهاست، خدایی هستند که دیگران باید در برابر آنها تعظیم کنند. «أَنَا رَبُّکُمُ الأعْلَى» فقط در زبانشان جاری نیست.
این کارمندان باید تصور خود از شغلشان را عوض کنند و بدانند که وظیفه آنها پاسخگویی به مردم است. آنها باید تا وقتی پشت باجه یا میزشان نشستهاند، تا جایی که از نظر سازمانی اجازه دارند باید پاسخگوی مردم باشند حتی اگر سوالات مردم بیربط باشد.
برخی از کارمندان بانک، حتی به خودشان زحمت نمیدهند تا سرشان را بالا بیاورند و جواب ارباب رجوع خود را بدهند. کاش بانکها و ادارات دولتی و حتی خصوصی قبل از استخدام یک فرد حتما به او آموزش برخورد با مردم را بدهند تا یاد بگیرند وقتی ارباب رجوعی به آنها مراجعه میکند، چگونه با او برخورد کنند.
مسئله بعدی که میشود در مورد این فیلم به آن اشاره کرد، رفتار زننده مسئول شعبه است. زدن یک انسان بسیار زشت است و کتک زدن یک زن، شرم آور است.
مردی که دستش را روی یک زن غریبه هر علتی بلند میکند، فاصله زیادی با انسانیت دارد و نمیشود روی او به عنوان یک مسئول یا کارمند حساب کرد. این مرد حتی یک همسر و یک پدر خوب هم نمیتواند باشد. کسی که دستی به زدن دارد، هر لحهظه و با هر عصبانیتی میتواند یک بحران ایجاد کند.
از قدیم این شعر رودکی را همه زمزمه کردهایم که «مردی نبود فتاده را پای زدن» و این آقای مسئول شعبه در حالی که این خانم روی زمین افتاده بود، لگدی به او زد و باید از او پرسید چگونه دلش راضی به این لگد شد.
تو بانک خصوصی به طرف بگی بالای چشمت ابروه فورا بازرسی میاد سراغت!
فیلم داخل بانک رو منتشر بکنه
اموال بانک رفاه دولتی هست و برای مردم هست
حق ندارن به هیچ عنوان دست درازی روی مشتریان کنن اونم یه خانم
در این بانک رو باید گل گرفت
نامرد بی وجدان،زدن یک زن آن هم وقتی زمین افتاده و در حالیکه حکم مشتری و اربابی دارد آن هم نسبت به سازمانی دولتی که نه مال پدری است و نه مالکیتی بر آن داری بر اساس کدام منطق و تربیت نداشته ات است؟
فکر می کنند هنر کردند اخراجش کردند.
خخخخخخ
خدایا این روشنفکرا چرا اینقدر عجیب و غریبن