۲۹ اسفند ۱۴۰۲
به روز شده در: ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۵۰۹۰
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۵ - ۰۹-۰۵-۱۴۰۰
کد ۷۹۵۰۹۰
انتشار: ۰۰:۱۵ - ۰۹-۰۵-۱۴۰۰
ایران به روایت آثار؛ قسمت پنجاه و ششم: رصدخانه مراغه - بازنشر
رصدخانه مراغه در زمان خود باشکوه بود و مورد احترام علما و دانشمندان. جایی که خواجه نصیرالدین طوسی آن را مدیریت می‌کرد.

عصر ایران؛ محسن ظهوری - قلعه الموت. بقایای دژی بر کوهی مرتفع که داستان ما از آن‌جا آغاز می‌شود؛ حدود ۸۰۰ سال پیش. وقتی هلاکو نوه چنگیزخان به این قلعه حمله می‌کند. رکن‌الدین خورشاه آخرین فرمانروای الموت که تاب مقاومت در برابر هلاکوخان ندارد، خود را تسلیم می‌کند؛ به پیشنهاد خواجه نصیرالدین طوسی؛ کسی که به خواست او رصدخانه مراغه ساخته می‌شود. داستان این رصدخانه را در این قسمت از «ایران به روایت آثار» ببینید.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در قسمت قبل منتشر شد:

ایران به روایت آثار؛ قسمت پنجاه و پنجم: پوزور این‌شوشیناک

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نبرد الموت لحظه آشنایی این دو نفر است؛ مؤسس سلسله ایلخانیان و دانشمند بزرگ ایرانی. خواجه نصیر سال‌های بسیاری نزد اسماعیلیون و در قلعه الموت به پژوهش مشغول و کتاب‌ها نوشته بود و برای ادامه تحقیقاتش آرزوها در سر داشت. حالا که به خدمت فرمانروای مغول درآمده بود، رسیدن به آن آرزو‌ها را در سر داشت.

هلاکو جنگجویی ماهر و فرمانده‌ای باهوش بود. او بغداد را فتح و کار خلفای عباسی را تمام کرد. وقتی از سلسله مملوکان مصر شکست خورد، به ایران بازگشت و مراغه را پایتخت خود کرد. او به علم و ریاضیات علاقمند بود و چه کسی بهتر از خواجه نصیرالدین طوسی برای همصحبتی، همان کسی که گفته‌اند در فتح بغداد هم کمکش کرده بود.

نتیجه برخورد این دو تن، شد احداث بنایی بی‌همتا که اگر هنوز سرپا و سالم بود، شکل و شمایل زیبایی داشت، اما متعصبان علم‌ستیز ویرانش کردند.

حالا سقفی کروی‌شکل روی بقایایش گذاشته‌اند تا همین باقی‌مانده‌ها هم به یادگار بماند. یادگاری که سال ۱۳۵۱ توسط گروه باستان‌شناسی به سرپرستی پرویز ورجاوند کشف و از زیر خاک بیرون آمد. او این تپه را سال ۱۳۴۴ رصد کرده بود و وقتی با بودجه دانشگاه آذربادگان که حالا تبریز نام دارد، به کار کاوش در آن مشغول شد، توانست تمام واحدهای آن را شناسایی کند که برج مرکزی آن، مهم‌ترینش بود. بقایایی از سازه‌ای که با آن آسمان را رصد می‌کردند. درون برجی مدور به قطر ۲۴ متر که تخمین زده‌اند تا ۲۵ متر ارتفاع داشته.

در اطراف این برج خرابه‌هایی از چندین بنا به دست آمد؛ کارگاه ریخته‌گری برای تهیه ابزار و آلات فلزی، بنای یک مدرسه یا تالار آموزش و کتابخانه‌ای که گفته‌اند تا ۴۰۰ هزار کتاب در آن بوده.

همچنین پنج واحد مدور روی این تپه کشف شده که مخصوص قرار گرفتن ادواتی برای پژوهش‌های نجومی بوده؛ مثل اندازه‌گیری میزان کسوف و خسوف، ترسیم مسیر حرکت سالانه خورشید نسبت به زمین، و یا تعیین مواقع اعتدالین؛ یعنی زمان‌هایی که خورشید با گذر از خط فرضی استوای سماوی، اول بهار و پاییز را نشان می‌دهد.

اینجا در زمان خود نه فقط یک مرکز علم نجوم، که دانشگاهی بوده با اساتیدی بنام که با کمک خواجه نصیرالدین طوسی در این مکان گردهم آمدند و دانشجویانی که از سرتاسر جهان آن روزگار برای فراگیری علم به رصدخانه می‌آمدند.

رصدخانه‌ای در غرب شهر مراغه امروز که آن را رصدخانه مراغه نامیده‌اند. مرکزی علمی ساخته شده از سنگ و آجر که به دستور هلاکوخان و خواست خواجه نصیر طی ۱۲ سال ساخته شد. کشف بقایای آجرهای نقش‌دار و سنگ‌های حجاری‌شده‌اش نشان می‌دهد که ظاهری باشکوه و چشمگیر داشته و از نظر معماری بنایی بسیار در خور توجه بوده.

گرچه رصدخانه مراغه نخستین مرکز نجوم ایران نبوده، اما می‌توان آن را از مهم‌ترین‌‌هایش دانست. قبلا در ایران پیش از اسلام و سلسله‌های پس از آن هم دانشمندان زیادی به رصد ستارگان می‌پرداختند. مثلا عبدالرحمان صوفی که در دوران آل‌بویه صور الکواکب را خلق کرد که در قسمت ششم این مجموعه درباره آن گفتیم.

با همه این‌ها، رصدخانه مراغه یک گاه بلند در پیشبرد علم نجوم شد. در همین رصدخانه بود که خواجه نصیرالدین طوسی مهم‌ترین کشف علمی خود را انجام داد؛ نظریه دایره‌های بزرگ و کوچک که سال ۱۳۵۴ توسط ادوارد استوارت کندی جفت‌های طوسی نام گرفت.

الگویی ریاضی برای محاسبه حرکات مداری اجرام آسمانی و رد نظریه‌های قبل از خود؛ اصلاح مکانیک ارسطویی و نظریه بطلمیوس درباره مدار خورشید و ماه که همه‌چیز را در سمارات به وسیله حرکت یکنواخت دایره‌ای یا کروی شرح می‌دادند. طوسی ثابت کرد که اینطور نیست؛ فرض کنید دایره‌ای کوچک درون یک دایره بزرگ با مساحت دو برابر خود بچرخد. اگر دایره کوچک با دو برابر سرعت از دایره بزرگ و در جهت مخالف آن در حال چرخش باشد، با در نظر گرفتن هر نقطه‌ای از دایره کوچک می‌بینیم که قطری منحصربه‌فرد در دایره بزرگ رسم می‌کند. یعنی یک خط صاف، نه اجبارا حرکت یکنواخت دایره‌ای. نظریه‌ای انقلابی در ریاضیات و نجوم که طوسی آن را به دقت شرح داده. او زیج ایلخانی را در همین رصدخانه نوشت که به پیشرفت علم نجوم بسیار کمک کرد. به همین دلیل هم یک دهانه در ماه را به نام او نام‌گذاری کرده‌اند.

رصدخانه مراغه پس از خواجه نصیر هم برقرار ماند. تا نیم قرن با شدت و ضعف محل علم و دانش بود تا زمانی که با کم‌فروغ شدن اقتدار ایلخانیان، قبایل مهاجم به مراغه این رصدخانه را تخریب کردند و فقط بخشی از پایه‌های بنایش به ما رسید. پرویز ورجاوند جهل و خرافات، و مخالفت با علم را مهم‌ترین دلیل این کار می‌داند. مکانی که روزگاری قطب دانش روزگار بود و با الگوی آن بعدها رصدخانه سمرقند را ساختند، به نام خرافه فروریخت تا امروز فقط حسرتش برای ما باقی بماند.

ارسال به دوستان
وبگردی