محمدللهگانی دزکی - کارشناس فرهنگی / ایرنا
مجموعه داستان «پادشاه این تن شدهام» نوشته احسان خلیلی اردلی، شامل هشت داستان کوتاه است که هرکدام به نوعی با تاریخ و دورهها مربوطاند، با دو داستان مربوط به دوره ایلخانی شروع میشود و پیش میآید تا به زمان حال برسد.
زمانهای در جای جای این کشور خانهایی بودهاند که هرکدام برای خود قلعهای داشته و به عنوان پایگاه کوچک قدرت، مرکزی برای گرد هم آمدن آدمهای مختلف بودهاند. تا آنکه در جریان یک پارچه سازی حکومت، بساط ایلخانی برچیده شد. باری این قلعهها و این به اصطلاح دربارهای کوچک محلی خود بستر حادثهها و داستانها بودهاند. امروزه کمتر داستان نویسی تاریخ این دوره را مایهی داستانهای خود میکند.
مجموعه داستان پادشاه این تن شدهام نوشتهی احسان خلیلی اردلی، شامل هشت داستان کوتاه است که هرکدام به نوعی با تاریخ و دورهها مربوطاند، با دو داستان مربوط به دورهی ایلخانی شروع میشود و پیش میآید تا به زمان حال برسد.
داستان اول مجموعه به نام تشکچهی اشرفی بازخوانی یک قتل و دزدی است که در زمانِ گذشته اتفاق افتاده. داماد خان پس از گذشت سالها، دنبال مرگ همسر خان را میگیرد. تنها کسی که اصل ماجرا را میداند، خان کرم از نوکران خان است. راوی پیش او میرود و خان کرم در اکنونِ داستان نشئه از تریاک است. اما چون خان کرم تنها فرد زنده و آگاه از ماجرا است، مجبوریم هرچه او میگوید باور کنیم و او کسی را به عنوان قاتل و دزد معرفی میکند. نکته جالب اینجاست که اکنون داستانیِ راوی نیز سال ۱۳۳۳ است. این سال آنقدر از اکنونِ ما و نویسنده دور است که میتوانیم قبول کنیم که آدمهای آن ماجرا همه مردهاند و به گفتهای راوی از این ماجرا تنها دو روایت باقی مانده یکی نامهای که راوی برای همسرش مینویسد و ماجرا را شرح میدهد و دیگر داستانی که همسر او از روی این ماجرا به زبان فرانسه مینویسد.
داستان دوم این مجموعه تندرخان همان است که بود در واقع گفتگویی غیرمستقیم، با داستان قبل است که نکات تاریک آن داستان را روشن میکند و بر نقاط روشن آن سایه میاندازد. راوی، نامهای به سالارخان مینویسد و از خانکرم (راوی نشئهی داستان قبل) گله میکند. به نوع خوانش این داستان بر فهم ما از داستان قبلی تاثیر میگذارد و میگوید که خانکرم در داستان قبل، راوی قابل اعتمادی نبوده است و چه بسا قتل و دزدی تشکچه اشرفی کار خود او باشد. حالا اگر بازگردیم و داستان قبلی را با دقت بخوانیم متوجه میشویم که تنها خان کرم است که آدرس و جزئیات تشکچه اشرفی را داشت. در این داستان هم او با وعدهی یک کیسه اشرفی به ارباب خود خیانت میکند.
از جزئیات داستان بعدی کلاه به کلاه بر میآید که نسبت به داستان قبل، معاصرتر است. راوی از روز خواستگاری تا خودکشی خواهرزادهی خود میگوید. در روز خواستگاری برادرِ زیبا و رعنای داماد را آوردهاند اما سر سفرهی عقد برادر لاغرمردنی و آبلهی زدهی او که شاگرد قصاب است را سر سفره نشاندهاند. خاله که آن روز از رعنایی و جوانی داماد گفته است اکنون عذاب وجدان دارد و می گوید که به خاطر تعریفهای او بوده که دختر را عاشق کرده و روزی که برادر داماد را سر سفره نشاندهاند کاری ازش بر نیامده. خب این یادآور تبلیغها، پشتیبانی و پشیمانی جریانهای روشنفکری جامعهی ما از برخی وقایع مهم اساسی کشور است.
داستان خروس بادی خوانشی داستانی از تاثیر و برخورد نادرست از فرهنگهای بیگانه در جامعهی گذشته و کنونی ما است. درخانهی پدربزرگ دوچرخه و خروسی است. دایی از فرانسه برای این دوچرخه تلمبه، دینام و آلات تزئینی به سوغات میآورد. بچههای این خانه خروس را باد میکنند و در نتیجهی آن، پدربزرگ میمیرد، مادربزرگ فراموشی می گیرد و دایی برای مدتها فرانسه میماند. در آخر هم شخصیت داستان به این فکر می کند تلمبه را بردارد و با آن پولی در بیاورد. از لحاظ تاریخی این داستان نشانههایی خیلی ریز از انقلاب میدهد.
داستان جنِ جشنواره روایتی از یک خانواده است که بر سر یک سوءتفاهم تا مرز نابودی میرود. در نرمه خاک روی میز جای پایی شبیه به جای پای جن، پیدا میشود و حالا این خانه دیگر جای ماندن نیست.... .
داستان روباه بازی نگاهی زیرکانه و غیر مستقیم به دورانی دارد که مردم کمکم داشتهی خود را از هم پنهان می کنند. نمایشِ نوعی دغل کاری در جامعهی نزدیک به معاصر است. راوی نوجوانیست که با عموی خود به شکار می رود. او تعریف شکارگری عموی خود را کرده است و اهالی آبادی مشتاقند با او به شکار بروند. یکی از اهالی همراه میشود اما دایی در این شکار چیزی نمیزند. یعنی شکار خود را پنهان میکند و اصلا برای او مهم نیست که مردم گمان کنند شکارگری ضعیف است. در این داستان خواننده همراه با راوی نوجوان به کشفی جدید از جهان میرسد و از این منظر، داستان یاد آورد برخی از داستانهای جویس است.
داستان پادشاه این تن شدهام مربوطه به زمانهایست که دختر و پسرها را جدا از هم نگاه میدارند و همکلام شدن باجنس مخالف خود، جرم است. راوی در این داستان دچار تضادی عمیق میشود که تنش او را به سمت نیازهای تنانی میبرد و جامعه همهی این نیازها را انکار میکند. در نهایت او به این نتیجه میرسد که قرصهای ضد هورمون مصرف کند. حالا او با انکار نیاز خود تبدیل به شهروند مناسبی شده است. او پادشاه تنش میشود.
داستان آخر این مجموعه ماهیخانه که معاصرترین داستان این کتاب است. سربازی را نشان میدهد که برای خدمت امریه به ادارهای میرود و گیر نظام نادرست اداری میافتد. این داستان یادآور داستانهای کافکا است که در اینجا به جای انسانهای عبوث و مکانیکی کافکا با افراد خندهرو و طنبل مواجهیم که، رندانه کار خود را انجام نمیدهند. از طرفی طرح این داستان یاد آورد داستان عدل صادق چوبک است. اگر در داستان عدل، اسبی پا شکسته در جوی افتاده است و هرکسی نظری صادر میکند، در این داستان شاهد یک نظام اداری در گل رفتهایم. احتمالا سرباز هم در آینده تبدیل به یکی از این افراد میشود؛ اما کدام دسته؟ در انتهای داستان راوی میگوید بروم خانه و بپرسم از کدا طایفه هستم؟ به نوعی پاسخ به این سوال چگونگی عملکرد او را در این اداره تعیین میکند.
این مجموعه داستان در اسفند ۱۳۹۹ توسط نشر عنوان به چاپ رسیده است. علاقهمندان میتوانند این مجموعه را با قیمت ۳۲۰۰۰ تومان از کتابفروشیهای معتبر و سایتهای معتبر فروش کتاب تهیه کنند.