
ديروز در جايي مي خواندم(وبلاك مهندس جوان) كه نوشته بودبا توجه به سفر معنوي حج دلش براي مالزي و مردمان خونگرمش تنگ شده .
راستش معتقدم كه مردمان مالزي بسيار مهربان و شريف هستند ( البته اگر از معدود آدم هاي بيماري كه در هر جامعه اي وجود دارند بگذريم ) واقعا سرزمين شور و نشاط و خنده است . در طول اين مدت يك سال شايد به هر آدمي نگاه كردم و لبخند زدم جوابم را با لبخندي دلنشين داد .
به ياد دارم كه ماه رمضان گذشته واقعا لذت بردم از فضاي معنوي كه در ميان مالايي ها بود ( البته دو دسته چيني ها و هندي ها هم خصايص خوب خودشان را دارند ) ولي واقعا آدم هاي صبور و مهرباني هستند كه تاثير گرفته از طبيعت زيبا و سبز سرزمينشان است .
اساتيد دانشگاه آدم هاي بزرگوار و دوست داشتني هستند و كارمندان دانشگاه هر جور و هر جايي بتوانند كمكت مي كنند . در مترو اغلب به كودكان لبخندمي زنند و كوچكتر ها براي بزرگتر برمي خيزند تا آنها بنشينند .
مطمئن هستم كه خداوند هم بنا بر همين روحيه خدمت به خلق و شكرگزاري ايشان است كه چنين سرزمين زيبا و آرام به همراه زيبايي هاي فراوان را به آنها عطا كرده است . من معتقدم بخاطر اينكه اسلام با خنده و شور و شوق به اين سرزمين آمده ( به گفته مهاتير محمد) توانسته بر روي آدم هايش تاثير بگذارد تا خودشان تصميم بگيرند و با اختيار دين كامل اسلام را انتخاب كنند .
مهاتير محمد رهبري فهميده بوده كه تونسته اين كشور رو در طول ۲۰ سال از اين رو به آن رو بكند و اين هنر اين مرد و مردان دولتش بوده . در هر حال خوشحالم كه در اين بلبشو در سرزمين زيباي مالزي مشغول تحصيل هستم و اميدوارم روزي بتوانم رفتار و مهمان نوازي اين مردمان خوب خدا را جبران كنم .
منبع پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
sft_rm@yahoo.com