انتقام گيري خونين از شوهر معتاد

انتقام گيري خونين از شوهر معتاد
 
اعتماد: زني که از يک ماه قبل به اتهام کشتن شوهرش بازداشت شده بود، سرانجام قتل همسرش را پذيرفت و گفت چون ديگر طاقت کتک خوردن و حبس شدن در خانه را نداشته، دست به کارد آشپزخانه برده است.

ساعت 30 دقيقه بامداد روز سوم مردادماه ماموران کلانتري امين آباد که از قتل مردي در خانه اش باخبر شده بودند، خود را به محل حادثه رساندند.

صاحبخانه که ايمان 28 ساله نام داشت در يکي از اتاق هاي خانه اش نقش زمين شده و خون اطراف جنازه را احاطه کرده بود. بررسي هاي اوليه نشان داد ايمان به خاطر اصابت جسمي نوک تيز مثل چاقو به قفسه سينه، پشت و رانش به قتل رسيده است. از اين رو ماجرا به دانشور، بازپرس شعبه هفتم دادسراي شهرري گزارش شد و تجسس ها با دستور وي ادامه يافت.

تحقيقات محلي فاش کرد همسر مقتول به نام فريبا دقايقي پيش از حضور پليس سوار بر يک آژانس از محل متواري شده است.

وي به افسران آگاهي گفت زن برادرش بعد از حادثه چند مرتبه با او تماس گرفته و گفته در قتل ايمان نقشي نداشته است. اين مرد ادامه داد؛ فريبا به من گفت برادرم را يک مرد افغان کشته و پس از ديدن جسد خونين شوهرش ترسيده و از خانه فرار کرده است.

اين اظهارات در حالي مطرح شد که اطلاعات ثبت شده در محل وقوع جنايت حاکي از آن بود که مقتول پيش از مرگ نتوانسته از خود دفاع کند و شرايط قرار گرفتن جنازه و همچنين مرتب بودن خانه نشان مي داد به احتمال زياد ايمان در خواب کشته شده است. از سوي ديگر بررسي ها نشان مي داد مقتول با بيشتر دوستان و فاميلش روابط دوستانه يي داشته و در هيچ يک از اطرافيان او انگيزه يي براي کشتن وي وجود نداشته است.

پس از بررسي تمام گزينه ها انگشت اتهام به سوي فريبا نشانه گرفته شد و رديابي او با جديت ادامه يافت تا اينکه هشت روز بعد افسران پرونده به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد او در خانه يي واقع در منطقه افسريه پنهان شده است. به اين ترتيب وي از سوي ماموران دستگير شد.

اين زن در بازجويي هاي اوليه منکر شوهرکشي شد و با اظهارات انحرافي سعي داشت اتهام قتل را گردن شخص ديگري بيندازد. او ابتدا مدعي شد ايمان را يک مرد افغان کشته است. فريبا در اين باره گفت؛ ساعت 30/21 شب حادثه شوهرم همراه يک مرد افغان به خانه آمدند. ايمان قصد داشت از آن مرد اخاذي کند و به همين دليل از من خواست از خانه خارج شوم. او گفت بيرون از خانه منتظر باشم تا صدايم کند. من هم بيرون آمدم و چند دقيقه پشت در ايستادم اما بعد به خانه يکي از همسايه ها رفتم. زن همسايه حال خوشي نداشت و از سردرد مي ناليد من هم براي کمک به او به خانه برگشتم تا از قرص هاي آرامبخش شوهرم برايش ببرم اما همين که داخل خانه شدم ايمان را در حالي که نقش زمين شده و خون زيادي از بدنش رفته بود، ديدم.

آن زمان ديگر مرد افغان در خانه نبود و گوشي تلفن همراهش را جا گذاشته بود. من هم که به شدت از ديدن اين صحنه ترسيده بودم، احساس کردم قاتل هنوز در خانه است و به همين دليل فوراً با يک آژانس از خانه فرار کردم. از آنجا که اظهارات اين زن 21ساله خلاف واقع به نظر مي رسيد همسايه يي که فريبا مدعي بود به خانه اش رفته تحت بازجويي قرار گرفت و مشخص شد زمان ورود و خروج فريبا به خانه همسايه شان با ادعاهايش همخواني ندارد. در حالي که متهم پس از اين ماجرا با ترفندهاي گوناگون افراد ديگري را به قتل شوهرش متهم مي کرد بازجويي هاي تخصصي از او ادامه يافت و زن جوان عاقبت روز پنجشنبه گذشته ناچار به بيان واقعيت شد.

فريبا اين بار با رد ادعاهاي قبلي اش گفت ايمان را به تنهايي و با ضربات کارد آشپزخانه از پاي درآورده است. اين زن با بيان سرگذشت تلخش گفت از دوران نوجواني با برادرم اختلاف داشتم و او هميشه با من بدرفتاري مي کرد و به بهانه هاي مختلف مرا کتک مي زد. چند سال اين رنج را تحمل مي کردم اما وقتي از اين شرايط خسته شدم يک روز از خانه فرار کردم و به منزل دخترخاله ام رفتم. حدود يک ماه با او و شوهرش زندگي کردم ولي چون شوهر او از حضور من در خانه اش ناراضي بود، از آنجا هم بيرون زدم. مدتي سرگردان بودم تا اينکه با ايمان آشنا شدم و پس از مدتي با هم ازدواج کرديم.

چند ماه از شروع زندگي مان گذشته بود که فهميدم ايمان معتاد است و قرص هاي روانگردان مصرف مي کند. وقتي همسرم قرص مصرف مي کرد رفتارش به کلي تغيير مي کرد و از خود بي خود مي شد. او مدام مرا کتک مي زد و در خانه حبس مي کرد.

شب حادثه نيز با همديگر درگير شديم و پس از جر و بحث زياد ايمان خوابيد و من تصميم گرفتم او را بکشم. تصميمم قطعي بود و مي خواستم با قتل او کتک هايي را که خورده بودم و رفتارهاي بد او را تلافي کنم. به همين دليل کارد آشپزخانه را برداشتم و چند ضربه به ايمان زدم و فوراً از خانه فرار کردم.

سرهنگ سعيد ليراوي معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران با اعلام جزئيات اين پرونده گفت؛ به دنبال اعترافات اين زن، پرونده در اختيار بازپرسي شعبه هشتم دادسراي شهرري قرار گرفت و به زودي تحقيقات در اين باره تکميل خواهد شد.

آقای قاضی: صداوسیما و ساترا صلاحیت نظارت ندارند

تماشاخانه

یلدا و قصه‌ی یکی شدن ما..! (فیلم)

آن روزها کنار هم بودن، خودش یک آیین بود / در ارتباط رودررو، چشم‌ها راست و دروغ را لو می‌دهند؛ چیزی که ابزارها از ما پنهان می‌کنند / ما قرار بود از ابزارها استفاده کنیم، اما حالا خودمان را در اختیارشان قراردادیم (فیلم)

فیلم های دیگر