درختان 1000 ساله قرباني حماقت شدند ؛ سازمان هاي مسؤول همچنان در خواب زمستانی!

 عصرايران - آبان سال گذشته ، ماه خوبي براي دوستداران محيط زيست نبود ؛ در آن ماه ، چهار درخت کهنسال که هر کدام عمري بالاي هزار سال داشتند و جزو ميراث طبيعي ايرانيان به شمار مي رفتند ، در گيلان قطع شدند ؛ اين قطع شدن ، اما نه به واسطه توفان و سيل و حادثه ، که به دستور يک مقام دولتي صورت گرفت!

ماجرا از اين قرار بود که عده اي از مردم محلي ، اين درختان را مقدس مي دانستند و به آنها دخيل مي بستند. اين امر ، گويا خشم مسوولان اداره اوقاف را بر مي انگيزد و آن طور که رسانه ها خبر دادند، به دستور يکي از مسوولان اداره اوقاف گيلان ، درختان 1000 ساله قطع مي شوند تا با پاک شدن صورت مساله ، به زعم شان مشکل حل شود!

پس از اين اتفاق عجيب ، تعدادي از فعالان محيط زيست ، عليه آن مسوول ، اقامه دعوا مي کنند و سرانجام پس از 10 ماه ، دادگاه ويژه روحانيت براي وي قرار منع تعقيب صادر مي کند و بدين ترتيب پرونده قطع درختان کهنسال 1000 ساله ، بي هيچ عقوبتي براي آمران و عاملان اين جنايت زيست محيطي بسته مي شود!

گذشته از اين که اساساً آيا مسوولان اداره اي مانند اوقاف صلاحيت صدور قطع درختان را دارند يا خير؟(که طبيعتاً ندارند) ، اينکه براي مبارزه با خرافه گرايي ، به اقدام عليه طبيعت و نوادر گياهي آن بپردازند ، خود بحثي جداست که سال گذشته در موقع قطع درختان بدان اشاره شد و از آن در مي گذريم و به حال حاضر مي پردازيم:

1- اين که مسوول مربوطه در اداره اوقاف "منع تعقيب" گرفته ، به عنوان يک حکم قضايي براي ما نيز محترم است ، اما سوال اينجاست که اگر ايشان در اين ماجرا قصور و تقصيري ندارد ، بالاخره چه کسي دستور قطع اين درختان را صادر کرده و چه کساني اين چهار اصله درخت را قطع کرده اند؟ درختاني که از حوادث روزگار 1000 ساله جان سالم بدر برده بودند و در قرن 21 ، گرفتار جهالتي به مراتب بزرگ تر از ناداني خرافه گرايان شدند و به باد فنا رفتند و جالب اینجاست که مسوولان قطع کننده درختان بعد از اقدام خود با افتخار اعلام کردند که چوب حاصل از آن براي امور خيريه استفاده شد!

 مردم منطقه روي اين درختان حساسيت ويژه اي داشته اند و طبيعتاً نمي شد بدون حکم خاص و قوه قاهره ، اين چهار درخت ارزشمند و کم نظير را قطع کرد.حال که يک متهم از اين ماجرا رهيده است ، دليل نمي شود پيگيري اين قتل را ادامه نداد ، به ويژه آن که دليل صدور قرار منع تعقيب ، "عدم کفايت ادله" اعلام شده است.
قطعاً پيگيري اين پرونده و مجازات عاملان و آمران آن ، مي تواند درس عبرتي براي همه باشد تا ديگر از موضع قهر و قدرت ، طبيعت را اين گونه به تباهي نکشند.

2- نکته تاسف بار ديگري که در اين ميان وجود دارد ، اين است که پيگيري قطع اين درختان ، از سوي سازمان هاي مرتبط مانند سازمان حفظ محيط زيست، سازمان جنگل ها و مراتع و سازمان ميراث فرهنگي  صورت نگرفت ، بلکه تعدادي از مردم عادي و فعالان محيط زيست اقدام به شکايت فردي کردند و طبيعتاً چون از جانب نهادهاي متولي اين امر حمايت نمي شدند ، نتوانسته اند پرونده را به جايي برسانند.

اين ، نکته اي شرم آور و دردناک است که نهادهاي متولي حفظ اين درختان ، نسبت به قطع و قتل آنها سکوت کرده و اقدامي براي مجازات مسببان اين جنايت زيست محيطي انجام نداده اند ، انگار نه انگار چهار درخت بالاي 1000 ساله را در روز روشن از بين برده اند ، درختاني که در هر جاي ديگر اين دنيا بودند ، شناسنامه داشتند و به عنوان ميراث طبيعي  از آنها حراست مي شد و اي بسا کلي هم گردشگر داخلي و خارجي برايشان جذب مي کردند ؛ اما اينجا ، به جاي ان که با اصل خرافه گرايي مبارزه کنند ، درختان را قطع مي کنند و حتي تعاليم  دين شان را نيز از ياد مي برند که قطع شاخه درختان را همانند قطع بال فرشتگان مي داند.

3- در دنيا ، از درختان کهنسال  قلمه و بذر بر مي دارند زيرا اين درختان که از حوادث روزگار مانند توفان و سيل و خشکسالي و ... جان سالم به در برده اند ، داراي ژن هايي قوي هستند و مي توانند پشتوانه اي مناسب براي بقاي نسل گياهي خود باشند ، اما قتل اين درختان بي گناه با چنان شتابي صورت گرفت که برداشت بذر و قلمه هم مقدور نشد.اينک  هزار سال ديگر بايد بگذرد تا شايد درختي در پس حوادث دوران زنده بماند و محيط زيست گياهي ايران چنين پشتوانه هاي ژنتيکي قدرتمندي پيدا کند!
به راستي درست گفته اند که آنچه پايان ندارد ، حماقت است!

4-اين درختان که قرباني جهالت و حماقت شدند و پس از 1000 سال زندگي ، به چوب خشک بدل گشتند ، اي کاش اين ماجراي تلخ و حسرت بار ، درسي باشد براي مسوولاني که از بيت المال مردم حقوق مي گيرند تا از محيط زيست آنها و ميراث فرهنگي و طبيعي شان محافظت کنند!