۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۶۱۹۸۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۷ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۱
کد ۸۶۱۹۸۵
انتشار: ۱۳:۵۷ - ۲۳-۰۷-۱۴۰۱

دیپلمات اسراییلی: باید برای ایران هسته ای آماده شویم

دیپلمات اسراییلی: باید برای ایران هسته ای آماده شویم
اسراییل اکنون باید برای "طرح سی" - دفاع از خود در برابر تهدید ناشی از یک ایران هسته ای - آماده شود. در این راستا اسراییل باید از دریافت سامانه های نظامی از آمریکا که می تواند تضمین گر امنیت اسراییل در برابر ایران هسته ای باشد، اطمینان حاصل کند.

یک دیپلمات ارشد سابق اسراییلی در مقاله ای نوشت: اسراییل باید خود را در قالب "پلن سی" برای یک ایران هسته ای آماده سازد.


به گزارش عصرایران، "دنی ایالون" دیپلمات اسراییلی و سفیر اسبق اسراییل در ایالات متحده آمریکا (2002 -2006) در مقاله ای که در وبگاه روزنامه اسراییلی" جروزالم پست" انتشار یافته، از ضرورت آماده شدن اسراییل برای مواجهه با ایران هسته ای نوشته است.


در این مقاله آمده است:


اسراییل همزمانی که به دنبال حفظ و تقویت اتحاد خود با متحد شماره یک خود، یعنی ایالات متحده است در عین حال مخالف جدی احیای برجام است. 


برای درک پیچیدگی های این مانور دیپلماتیک، باید ابتدا ریشه های روابط ویژه آمریکا و اسراییل را بررسی کنیم.
در حالی که هیچ معاهده رسمی دفاعی بین دو کشور وجود ندارد، اما بین دو طرف توافقات راهبردی رسمی و غیررسمی متعددی در زمینه انرژی، فناوری، دفاع، همکاری اطلاعاتی، اقتصاد و تجارت وجود دارد.


 پیوندهای دوجانبه قوی، گسترده و عمیق هستند. علاوه بر این، اسراییل چیزی بیش از یک متحد یا دریافت کننده عادی کمک های سخاوتمندانه آمریکاست و فعالانه به ایالات متحده کمک می کند.


بودجه کمک نظامی  سالانه آمریکا به اسراییل، بالغ بر 3.9 میلیارد دلار در سال، در صنایع دفاعی آمریکا سرمایه گذاری می شود. تجربه و فناوری اسراییل در میدان نبرد به طور مستقیم به توسعه دفاع موشکی بالستیک آمریکا، دفاع سایبری و موارد دیگر کمک می کند. در سطح جوامع، در ایالات متحده، جوامع یهودی و انجیلی هر دو رفاه و امنیت اسراییل را ارزشمند می دانند.

دیپلمات اسراییلی: باید برای ایران هسته ای آماده شویم


این پایه و اساس برخی از اصول بسیار مهم است که مشخصه روابط دوجانبه است: 


اصل اول شفافیت کامل یعنی عدم کتمان و احترام متقابل است.


اصل دوم: عدم غافلگیری است. این امر کمتر در سطح تاکتیکی-نظامی و بیشتر در سطح کلان استراتژیک و سیاسی صدق می کند. هیچ یک از طرفین نمی خواهند هنگام انجام یک حرکت مهم، طرف مقابل را غافلگیر کنند. 


اصل سوم حمایت دو حزبی آمریکا از اسراییل است. 


این سومین قانون طلایی روابط واشنگتن – تل آویو است و بر اساس آن، اسراییل بالاتر از هر بحث سیاسی در آمریکا قرار دارد. امروز، با دو قطبی شدن شدید در ایالات متحده - چیزی که در هر دو دولت اوباما و ترامپ وجود داشته است - این اصل از بین رفته است.


آیا واشنگتن می تواند توافق با ایران را احیا کند؟


در این چارچوب تلاش دولت کنونی واشنگتن بر احیای توافق هسته‌ای با ایران (برجام) متمرکز است. 
زمانی که توافق هسته‌ای برای اولین بار هفت سال پیش تصویب شد، اسراییل تلاش کرد از طریق کنگره آمریکا جلوی آن را بگیرد اما در این پروژه شکست خورد و این یک شکست کامل بود و در نتیجه، آمریکا اسراییل را از مذاکرات کنار گذاشت. در آن زمان، اورشلیم خود را بدون هیچ گونه کنترل یا اطلاعی در مورد جزییات توافق هسته ای می دید. 


بر اساس تجربه تلخ سال 2015، اسراییل باید از دعوای عمومی با آمریکا یا هر اقدامی که می تواند به عنوان مداخله در سیاست داخلی آمریکا تلقی شود، اجتناب کند. باید از عبور از مرزهای شناخته شده خودداری کند – اما بدون چشم پوشی از هیچ یک از ایرادات اصولی خود نسبت به معامله احتمالی و خطراتی که می تواند به همراه داشته باشد.

لازم نیست اسراییل خود را با تمام سیاست های آمریکا هماهنگ کند. بلکه باید با احتیاط با اعضای کنگره ارتباط برقرار کند. این به معنای خودسانسوری نیست، بلکه در مورد نحوه ارایه پیام است.


اسراییل همچنان موظف است بدون آسیب رساندن به روابط خود با آمریکا، تمام تلاش خود را برای اعتراض به توافق هسته ای پیشنهادی به کار گیرد. اگر آمریکا در پایان همچنان تصمیم به امضای قرارداد بگیرد، اسراییل این حق را خواهد داشت که اعلام کند که طرف توافق نیست و آزادی عمل خود را حفظ می کند.


در چنین سناریویی، دولت اسراییل باید به "طرح بی"، بسته غرامتی برای اسراییل که موقعیت بهتری برای حمله به برنامه هسته ای ایران در آینده داشته باشد، تغییر دهد. 


مقامات آمریکایی، از جمله "توماس آر. نیدز" ( سفیر آمریکا در اسراییل) آشکارا اعلام کرده‌اند که اگر اسراییل خود را مجبور به اقدام نظامی احتمالی علیه تاسیسات هسته ای ایران بداند ، آنها تل آویو را از اقدام محدود نمی‌کنند.


این بدان معناست که اگر اسراییل احساس می کرد که نیاز به حمله به برنامه هسته ای ایران در آینده دارد، اورشلیم باید به واشنگتن هشدار دهد.


من مشاور سیاسی آریل شارون، نخست وزیر سابق اسراییل بودم، زمانی که آمریکایی ها برای اولین بار در سال 2001 پس از یازده سپتامبر وارد افغانستان شدند. ما تماسی از رییس جمهوری وقت "جورج دبلیو بوش" دریافت کردیم تا به ما هشدار دهد که حمله در راه است و ممکن است پیامدهای منطقه ای از جانب اسلامگرایان وجود داشته باشد. در سال 2003، سناریوی مشابهی قبل از حمله آمریکا به عراق هم انجام شد.


در ارزیابی عملکرد دولت اسراییل در تعاملاتش با دولت آمریکا در مورد مذاکرات هسته ای کنونی ایران، دولت تل آویو نمره خوبی دریافت می کند. هر دو نخست وزیر نفتالی بنت و یائیر لاپید توانسته اند تعادلی را که در بالا توضیح داده شد، برقرار کنند.


همچنین باید توجه داشت که نفوذ اسراییل در این موضوع محدود است. ایالات متحده توسط منافع اقتصادی و نظامی جهانی، مانند کاهش قیمت انرژی – چیزی که نفت و گاز ایران مطمئنا در صورت لغو تحریم ها می تواند به انجام آن کمک کند – و اولویت دادن به رقابت قدرت های بزرگ با چین و روسیه، هدایت می شود.


اینها عواملی هستند که اسراییل باید آنها را درک کند، حتی اگر آنها را دوست نداشته باشد.


اسراییل اکنون باید برای "طرح سی" - دفاع از خود در برابر تهدید ناشی از یک ایران هسته ای - آماده شود. در این راستا اسراییل باید از دریافت سامانه های نظامی از آمریکا که می تواند تضمین گر امنیت اسراییل در برابر ایران هسته ای باشد، اطمینان حاصل کند.
 

ارسال به دوستان
وبگردی