۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۰۹۷۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۶ - ۱۰-۱۲-۱۴۰۱
کد ۸۸۰۹۷۵
انتشار: ۱۶:۲۶ - ۱۰-۱۲-۱۴۰۱

«پیروز» چگونه سلبریتی ایران شد؟

«پیروز» چگونه سلبریتی ایران شد؟
معاون سازمان حفاظت محیط زیست همین چند وقت پیش اعلام کرد که نگهداری «پیروز» ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و این در حالی است که کل بودجه حفاظت از تنوع زیستی ایران تنها ۳۰ میلیارد تومان است.

«پیروز» ۹ اسفندماه در حالی که ۱۰ ماه از زندگی‌اش گذشته بود، بر اثر نارسایی کلیه و مشکلات گوارشی تلف شد؛ ‌ این توله یوز ایرانی که فرزند «ایران» و «فیروز» بود در واقع نماد یوز آسیایی محسوب می‌شد و خبر تلف شدن آن برای مردم ایران غمگین بود؛ ‌ اما چرا «پیروز» سلبریتی ما بود و آیا با مرگ او یوز ایرانی منقرض می‌شود؟

به گزارش ایسنا؛ این روزها همه جا حرف «پیروز» است؛ از فضای مجازی بگیر تا گعده‌های دوستانه همه از تلف شدن «پیروز» ابراز غم و ناراحتی می‌کنند. این توله‌یوز در طول عمر ۱۰ ماهه خود بارها و بارها تیتر یک رسانه‌ها شد. از خبر تولدش به روش سزارین بگیر تا هزینه ماهانه ۱۰۰ میلیونی بابت نگهداری‌اش همه و همه او را سر زبان انداخته بود. پیروز هر روز از روز قبل مشهورتر می‌شد و رسانه‌های خارج از ایران نیز او را در صدر اخبار قرار دادند.

فرزند «ایران» و «فیروز» چگونه به دنیا آمد؟

پیروز، فرزند «ایران» و «فیروز» است که ۱۱ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ به همراه دو توله‌یوز دیگر در پارک ملی توران متولد شد. «ایران» به دلیل مشکلات جسمی نمی‌توانست زایمان طبیعی داشته باشد؛ برای همین او سه توله‌اش را به روش سزارین زایمان کرد. یکی از توله‌ها ۴ روز پس از تولد به دلیل نقص ژنتیکی تلف شد و از آنجایی که «ایران» توله‌هایش را برای شیردهی نمی‌پذیرفت، دو توله باقی مانده از همان روز چهارم به تیمارگری بنام «علیرضا شهرداری» سپرده شدند. چندی بعد توله دوم هم تلف شد و دلیل اصلی تلف شدن او هم نخوردن شیر مادر بود.

حالا فقط «پیروز» مانده بود و خیلی‌ها پروژه حفظ نژاد یوزپلنگ آسیایی را با نام او می‌شناسند؛ گرچه ادامه زندگی «پیروز» با توجه به ‌بزرگ‌شدنش درحصار و به‌ کمک تیماردار موضوعی بود که محل بحث کارشناسان قرار می‌گرفت.

مسئولان سازمان محیط‌زیست که به‌دلیل انجام پروژه بارداری درحصار ایران و از دست‌رفتن دو توله این یوزپلنگ به ‌شدت زیر فشار قرار داشتند، اعلام کردند که به ‌جز پیروز یوزپلنگ‌های دیگری هم در طبیعت هستند که نیاز به توجه دارند!

«پیروز» چگونه نگهداری می‌شد؟

پیروز با کمک و پرستاری تیمارگر و امدادگر حیات وحش یهنی علیرضا شهرداری و علی عمارلویی در پارک جنگلی پردیسان نگهداری می‌شد. پیتر کالدوِل (دامپزشک آفریقایی) و بابک باستانی نیز روزانه شرایط جسمانی پیروز را پایش و همچنین در روند نگهداری پیروز همراهی می‌کردند.  پس از تلف شدن توله دوم، سازمان حفاظت محیط زیست تصمیم گرفت که پیروز را به تهران که شرایط و امکانات مناسب‌تری نسبت به توران دارد منتقل کند تا شاید بتوان از این طریق از تلف شدن توله یوز سوم جلوگیری کرد.

برخلاف انتقاداتی که به دست‌آموز بار آمدن «پیروز» وارد است، باید گفت که «پیروز» به این نحوه بزرگ شدن نیاز داشت. این توله‌یوز از روز اول توسط انسان به دنیا آمده بود و برای ادامه حیاتش به کمک انسان نیاز داشت؛ ضمن اینکه تحت هیچ شرایطی قرار نبود که به طبیعت بازگردد. پیروز شب‌ها به همراه مربی خود در فضای باز زیر آسمان می‌خوابید تا به فضای طبیعی عادت کند و به دلیل سرد شدن هوا فضای بسته را هم برای نگهداری آن فراهم کرده بودند تا از سرما آسیب نبیند.

«پیروز» ماهانه چقدر هزینه داشت؟

وزن پیروز در پنج ماهگی به ۴ کیلو و ۵۰۰ گرم رسید؛ او از گوشت مرغ و گوساله به ‌همراه مکمل‌های مخصوص تغذیه می‌کرد و حال عمومی خوبی داشت اما نگرانی‌ها همچنان ادامه داشت و وضعیت پیروز چندان پایدار نشد.

معاون سازمان حفاظت محیط زیست همین چند وقت پیش اعلام کرد که نگهداری «پیروز» ماهانه ۱۰۰ میلیون تومان هزینه دارد و این در حالی است که کل بودجه حفاظت از تنوع زیستی ایران تنها ۳۰ میلیارد تومان است.

او همچنین با تاکید بر محدودیت مالی این سازمان برای حفظ گونه‌های در معرض خطر انقراض گفته بود: «از این مقدار پنج میلیارد تومان آن برای حفاظت یوز آسیایی در طبیعت و در شرایط اسارت هزینه می‌شود.»

ماجرای گردنبند الیزابت بر گردن «پیروز» چه بود؟

۱۴ دی‌ماه ۱۴۰۱ تصویری از «پیروز» در فضای مجازی منتشر شد که نشان می‌داد پیروز گردنبند الیزابت بر گردن دارد. انتشار این تصویر در فضای مجازی با نگرانی طرفداران توله یوزپلنگ ایرانی همراه شد. در این خصوص، غلامرضا ابدالی؛ سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «این عکس مربوط به ۲۰ روز پیش است و بستن موقتی گردن‌بند الیزابت به‌صلاح‌دید کارشناسان و بخشی از روند تیمارگری پیروز بوده است.»

ماجرا از این قرار بود که پیروز از ابتدای تولد مشکل گوارشی داشت و گاهی دفع برای او سخت می‌شد که در چنین شرایطی پشتش را لیس می‌زد و باعث زخم روی مقعدش می‌شد؛ بنابراین برای اینکه «پیروز» پماد روی مقعدش را نلیسد، به گردنش گردنبند طبی بسته شد.

تقریبا دو ماهی از میزان نگرانی‌ها در مورد سلامت «پیروز» کاسته شد اما بار دیگر ۶ اسفند ۱۴۰۱ خبرهای ناخوشایندی درباره وضعیت جسمانی «پیروز» در ۱۰ ماهگی‌اش اعلام شد و غلامرضا ابدالی (سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات‌وحش)  در این باره اظهار کرد: «نارسایی شدید کلیه و مشکلات گوارشی سبب بروز مشکل در پیروز شده است. پیروز به بیمارستان دامپزشکی منتقل شده و تیم نجات مشغول انجام فعالیت‌های مورد نیاز هستند. متأسفانه در حال حاضر پیروز حالت جسمانی پایداری ندارد.»

پایان تلخ پیروز در ۱۰ ماهگی

موضوع انسداد روده و مشکلات ادراری برای «پیروز» ادامه‌دار شد و پزشکان اعلام کردند شاید دیالیز راهی برای نجات این یوز ایرانی باشد. علیرضا شهرداری، تیمارگر پیروز در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد: «دیالیز پیروز در بیمارستان مرکزی تهران با همکاری مسئولین کنسرسیوم دیالیز ایران شروع شد و پیروز رفت داخل اتاق جراحی...»

در حالی که فضای مجازی پر بود از ابراز نگرانی و اظهار امیدواری برای بهبود حال «پیروز» اما در نهایت یوز زیبای ایران پس از ۱۰ ماه زندگی در ۹ اسفند ۱۴۰۱؛ در اثر نارسایی کلیه و مشکلات گوارشی و پس از انجام دیالیز صفاقی و یک عمل جراحی تلف شد.

یوز در اسارت، چگونه سلبریتی شد؟

پیش از بروز اتفاقات ناگوار برای «پیروز» کارشناسان بارها هشدار دادند که نباید از «پیروز» یک سلبریتی ساخت. این دسته از کارشناسان معتقد بودند که یوزپلنگ‌هایی که در شرایط اسارت زندگی می‌کنند، توانایی بازگشت به طبیعت را نداشته و همگی در همان شرایط اسارت تلف خواهند شد. طرفداران این نظریه معتقد بودند، زمانی که بیش از اندازه‌ای که باید به آن‌ها توجه شود، مردم نیز به‌جای اهمیت دادن به تعداد یوزهای طبیعت و شرایط زیستگاه آن‌ها تنها به شناخت سلبریتی‌های در اسارت توجه می‌کنند و زمانی که یکی از یوزها تلف شوند، نسبت به کل پروژه نجات یوز از انقراض چه در شرایط اسارت و چه در طبیعت کشور نا امید خواهند شد.

الهه پهلوان (عضو بنیاد حفاظت از محیط‌زیست و حیات‌وحش ایران) نیز در گفت‌وگویی تأکید کرده بود: «سازمان محیط‌زیست نباید از تکثیر گونه‌ای که در حال آزمون ‌و خطاست، «سلبریتی» بسازد و با افکار عمومی بازی کند.»

البته دیگر کار از کار گذشته بود و «پیروز» دیگر محبوب قلب مردم بود و خیلی‌ها پیگیر وضعیت حیات او بودند. رسانه‌های داخل و خارج از ایران به طور مستمر خبرهایی از وضعیت پیروز منتشر می‌کردند و فضای مجازی پر بود از عکس‌های «پیروز»...

تلف شدن پیروز و باز هم دو قطبی مجازی!

خبر تلف شدن پیروز از ساعات ابتدایی ۹ اسفندماه در فضای مجازی ترند شد. عده زیادی از تلف شدن او غمگین و ناراحت بودند و تصاویر او را باز نشر می‌کردند؛ مثلا کاربری نوشته بود: «بدرود پسر خوب ایران!»

عده‌ای دیگر از کاربران عصبانی بودند و این موضوع را به سهل‌انگاری مسئولان مربوط ربط می‌دادند و حتی پروژه سلبریتی‌سازی را مذمت می‌کردند؛ ‌ مثلا یکی از کاربران نوشته بود: «طبق گزارشی که توی مجلس ارائه شد، مشکل کلیوی پیروز ۹ ماه پیش تشخیص داده شده بود و محیط زیست پنهان‌کاری کرده و به سلبریتی‌سازی از حیوانی که قرار نبوده زنده بمونه ادامه داده...»

اما آنچه مهم است، خطای سلبریتی‌سازی از «پیروز» است که افکار عمومی را ملتهب کرده و در عین حال اخبار ضد و نقیض به خورد مخاطب می‌دهد.

بارداری پر از ابهام «ایران»

یکی از اخبار ضد و نقیضی که این روزها منتشر شده است، ‌ خبر بارداری دوباره «ایران» است که هنوز هم تایید نشده و به نظر می‌رسد، انتشار زودهنگام این خبر برای کم کردن بار روانی خبر مرگ «پیروز» است. سمیرا خباز (خبرنگار محیط زیست) در توییتی نوشته است: «هفته پیش با غلامرضا ابدالی، ‌دفتر مدیر حیات وحش مصاحبه کردم و گفت: هنوز بارداری ایران قطعی نیست و سونوگرافی هم نشده؛ حالا سازمان محیط زیست برای اینکه بار خبر مرگ پیروز کم کنه، خبر فیک بارداری ایران بولد کرده...!»

«پیروز» پایان یوز ایرانی است؟

شاید این جمله «برای پیروز و احتمال و انقراضش...» این پیام را در ذهن مخاطب متبادر کند که تلف شدن «پیروز» به معنای پایان یوز ایرانی است اما محمدعلی یکتانیک (تیمارگر حیات‌وحش) در گفت‌وگو با «رسالت» تأکید کرده است: «مرگ و زندگی پیروز تأثیری در نجات نسل یوزپلنگ ندارد. این توله یوز همانند بچه‌گربه و حیوان باغ‌وحش است و تنها به‌عنوان نماد و سمبل حفاظت از طبیعت ایران شناخته می‌شود. یوزپلنگان وحشی در دل زیستگاه‌ها با مصائب ریز و درشت از خشکسالی و سگ‌های ولگرد، تا کمبود غذا و هجوم شکارچیان دست ‌به‌ گریبان‌اند. بنابراین آن اتفاقی که در اکوسیستم رخ می‌دهد با آنچه در اسارت اتفاق می‌افتد، قابل‌مقایسه نیست و هیچ شانسی برای آنکه یوزهای تکثیرشده در اسارت به طبیعت معرفی شوند، وجود ندارد. حتی در آفریقا هم این پروژه ۹۸ درصد شکست‌خورده است.»

ارسال به دوستان
وبگردی