عضو شوراي مركزي جبهه مشاركت ايران اسلامي تاكيد كرد كه اصلاحطلبان در شرايط فعلي به سمت همگرايي حركت ميكنند.
سعيد حجاريان در گفتوگو با ايسنا به تشريح ديدگاههاي خود درباره آخرين مسايل سياسي روز پرداخت و ادامه داد:« اصلاحطلبان به سمت يك همگرايي پيش ميروند، كدورتهاي گذشته كاهش پيدا كرده و وفاق حاصل شده است.»
حجاريان دربارهي ائتلاف اصلاحطلبان گفت:« ائتلاف شايد لفظ دقيقي نباشد، اما توافقاتي بين آنها صورت گرفته است، اصلاحطلبان يكي از ويژگيهايشان اين است كه اشخاص موجهي هستند و عقلاني فكر ميكنند، خود را با كسي انطباق نميدهد اما همگرايي در بينشان وجود دارد، هم متحدند و هم منتقدند،اصلا چشم بسته و كوركورانه اطاعت نميكنند، البته درست است كه قدرت سازماندهيشان كم است و رابطهي مريدي و مرادي با آقايان برقرار نميكنند و مجبور ميشوند هزينهي آن را بپردازند، اما در درازمدت به نفعشان خواهد بود كه مستقل بيانديشند و با استقلال خود وارد كنش جمعي شوند.»
حجاريان در ادامه با تاكيد بر اينكه اتحاد پس از شناخت نقاط افتراق،اتحاد محكمتري است، خاطرنشان كرد:« جملهي معروفي هست كه ميگويد پيش از آنكه با هم متحد شويد بايد بدانيد در كدام زمينه با يكديگر اختلاف داريد و به نظر من اين حرف حكيمانهاي است يعني اتحاد پس از شناخت نقاط افتراق اتحاد پابرجاتري است. حال اصلاحطلبان يكديگر را كاملا شناختهاند.»
وي قدرت را وسيلهاي براي پيشبرد اهداف ملي دانست و تاكيد كرد:« ما انكار نميكنيم كه ميخواهيم بازگشت به قدرت داشته باشيم و ميخواهيم كاملا به همهي قدرت بازگرديم نه بخشي از آن، همچنانكه آنها (جناح مقابل) نيز به دنبال قدرت هستند. قدرت وسيله است براي پيشبرد اهداف ملي و سوال من اين است كه ما (اصلاحطلبان) به خصوص جبههي مشاركت با چه ابزاري دولت را تخريب كرديم؟ روزنامه داشتيم كه همه را تعطيل كردند، نشريه داخلي داريم كه دائما تذكر ميدهند كه اين مطالب را ننويسيد دائما اعضاء را احضار ميكنند.حساسيتشان بالا رفته و بايد آن را كاهش دهند و خود را اصطلاحا "دسنسيو" كنند.»
حجاريان دربخش ديگري از گفتوگوي خود با ايسنا اظهارداشت:« زمان آقاي خاتمي كه جواب حرفهايم با گلوله داده شد و امروز هم وقتي صحبت ميكنم برخي ميگويند تخريب كردي.اگر اين گمان كمال كه عدهاي در حق خود ميپندارند زدوده نشود كار به جاهاي باريك كشيده ميشود. يزدگرد اين بندانست و برفت، تا مغيره چه كند.»
مشاور رييس جمهور سابق كشورمان در ادامه به موضوع لايحه نظام جامع انتخابات و تجمبع انتخابات اشاره كرد و گفت:« طرح تجميع انتخابات كه از 200 راي موجود در مجلس 150 راي موافق را كسب كرد، نشان داد كه مجلس عزم خود را براي انجام اين كار جزم كرده بود.از نظر من هر دو انتخابات خبرگان و شوراها محلي محسوب ميشوند و اين انتخابات در برابر انتخابات ملي كوچكتر است و عملا آراي كمتري به صندوقها ريخته ميشود، تا در سطح ملي؛ البته به شرط اينكه هردو رقابتي باشد.»
وي افزود:« در اروپا و آمريكا انتخابات شوراها حدودا 30 درصد شركتكننده دارد و انتخابات رياست جمهوري حدود 50 درصد؛ اما در ايران وضع متفاوت است؛ چراكه گاهي انتخابات رقابتي ميشود و گاهي برعكس. لذا نميتوان روي آن حساب كرد.»
وي ادامه داد:« در ايران در بدترين شرايط، در شهرهاي بزرگ، مثلا در انتخابات شوراي شهر تهران، مشاركت خيلي خيلي كم بود؛ اما در شهرهاي كوچك، روستاها، شهركها و حتي شهرهاي متوسط به دليل تمايلات متفاوت نسبت به تخصيص منابع و توزيع درآمد شهرداري، بعضا نيز به خاطر حاميپروري رقابت بالا ميرود و در نتيجه مشاركت افزايش مييابد. كه البته كمتر ماهيتي سياسي دارد، مثلا فلان طايفه يا فلان ده ميخواهد شوراها را به دست بگيرد و منابع آن بخش را به نفع خود تخصيص ميدهد. طايفهي مقابل نيز چنين مقصدي دارد. لذا رقابت بالاست. با اينكه ربطي به ردصلاحيت نيز ندارد. بنابراين انتخابات شوراها پرنشاط تر است، منهاي شهرهاي بزرگ و پايتخت.»
حجاريان با طرح اين پرسش كه آيا انتخابات خبرگان نيز همين گونه پرنشاط است؟، آن را يك انتخاب صنفي خواند كه تنها مختص روحانيون است و اابراز عقيده كرد:« به قول بعضي حضرات، تنها جامعتين و مجمعين ميتوانند در آن حضور داشته باشند.البته اگر به مجمعين اجازهي حضور بدهند، شايد اين امكان را ندهند! شايد هم مجمعين شركت نكنند؛ چراكه برخي از آنها از اينكه به صحنه وارد شوند ميترسند! خصوصا برخي بزرگان آنها ميترسند برچسب بخورند.»
وي در ادامه ابراز عقيده كرد:« عدهاي از بزرگان معلوم نيست درانتخابات شركت كنند، ازجمله آقاي خاتمي، موسوي خوئينيها، نورمفيدي، طاهري، زرندي و ... جوانترها نيز ممكن است ردصلاحيت شوند. پس در اين انتخابات احتمالا رقابتي وجود ندارد و بايد منتظر باشيم كه درصورت تداوم اين شرايط انتخابات خبرگان كمرنگ برگزار شود.»
اين عضو دفترسياسي جبهه مشاركت تصريح كرد:« ميخواهند با طرح تجميع انتخابات خبرگان را در سايه انتخابات شوراها برگزار كنند، تا بلكه نصيبي هم به صندوق خبرگان برسد و در واقع صندوق خبرگان سايهنشين صندوق شوراها باشد و اين به نظر من زشت است.از اين جهت با آن مخالف هستم؛ چراكه خبرگان نظارت بر رهبري را برعهده دارد و اينكه از صدقه سر انتخابات روستاها و شهركها صندوقهايش پر شود، كار درستي نيست. حتي دوستان اصولگرا نيز اگر دقت كنند، ميفهمند كه تا چه حد اشتباه است.»
حجاريان در ادامه با بيان اينكه جبههي اصلاحات بايد منتظر باشند كه علما ليستي ارايه دهند، تاكيد كرد: « در جبههي اصلاحات ائتلاف وجود دارد اما مشكل تهيهي ليست مجمعين در مقابل جامعتين است و اينكه نهادي داريم به نام شوراي نگهبان كه بسيار بر انتخابات خبرگان حساس است و به نظر ميرسد براي انتخابات شوراها مجلس نيز قصد دارد حق خود را به شوراي نگهبان بدهد كه به لحاظ حقوقي مشكل دارد مگر آنكه قانون (اساسي) را تغيير دهد؛ چراكه قانون اساسي گفته نظارت بر شوراها به عهدهي مجلس است و مجلس نميتواند حق خود را اسقاط و وكالت در توكيل نمايد.»
وي ادامه داد:« البته در كنار مشكل عمدهاي كه گفتم مشكلات فرعي هم وجود دارد. يعني مشكل تاكتيكي. مثلا پس از آنكه انتخابات شوراها برگزار شود، تا 9 ارديبهشت كه شوراها شروع به كار ميكنند، منتخبين چيزي حدود 6 ماه بايد منتظر باشند تا شروع به كار كنند . آنگاه نه شهردار كار ميكند، نه شوراها و كارهاي كشور ميخوابد. اصولگرايان فقط ميگويند صرفهجويي در هزينه، در حالي كه توجه به اين شش ماه ندارند.»
حجاريان، شوراها را سكوي پرش براي مجلس آتي(هشتم) دانست و خاطرنشان كرد:« انتخابات ميان دورهاي مجلس اهميت چنداني ندارد، اما انتخابات شوراها مهم است. البته شرط ديگر اين است كه نظارت بر انتخابات مجلس آينده مانند مجلس هفتم نباشد.»
وي همچنين دربارهي طرح جامع نظام انتخاباتي گفت:« در بيشتر كشورهاي دنيا طرح ثبتنام اجرا ميشود، يعني قبلا رايدهندگان در يك حوزه ثبتنام كنند، كارت بگيرند و در فرصت مناسب تصميمگيري كرده و روز رايگيري چون راي مخفي است به يك اتاقك رفته و به حزب يا افراد مورد نظرشان راي ميدهند، خصوصا براي اتباع مقيم خارجشان اين زمينه را فراهم ميكنند كه در سفارت ثبتنام را انجام دهند؛ مثلا يك آمريكايي كه در عراق است و ميخواهد به كانديداي خود در ايالت نيويورك راي دهد، به سفارت آمريكا در عراق رفته، ثبتنام ميكند، حتي در انتخابات محلي. اما ما (ايران) در انتخابات محلي نميتوانيم چنين كاري را انجام دهيم و تنها براي انتخابات ملي در سفارتهاي ايران صندوق راي گذاشته ميشود.»
حجاريان افزود:« اگر بخواهند واقعا جلوي تقلب را بگيرند، طرح جامع انتخابات رياست جمهوري، قطعا اين خاصيت را دارد هر چند كه هزينهبر است. البته بعيد است چنين كاري را انجام دهند. من با طرح ثبتنام موافقم البته به شرطي كه زمان ثبتنام يك برگهي راي همراه يك پاكت بدهند و بخواهند هفتهي بعد پاكتها را پست كنند. ديگر صندوق جمعآوري آراء نگذارند. اين كار را تركيه يك بار انجام داد، كه نتيجهبخش بوده و مشاركت را بالا برده است، به اين دليل كه برگهي راي ارزش مالي پيدا ميكند و مانند كوپن بازار پيدا ميكند؛ لذا من با اين شرط با طرح وزارت كشور موافقم البته به نظرم اصلا شدني نيست چراكه انتخابات روز تعطيل برگزار ميشود روز پيش از آن روز كاري است و امكان اينكه يك روز ثبتنام كند و روز ديگر بروند راي بدهند نيست.»
حجاريان در ادامه با اشاره به تغيير سن رايدهندگان تصريح كرد:« شايد ميخواهند بگويند مشاركت قبلا تصعني بوده است، اين در حاليكه در ايران سن رشد را براي دختران 9 سال و براي پسران 15 سال در نظر ميگيرند. چرا سن رايدهندگان را تغيير ميدهند؟ يكباره سن رشد را در محاكم قضايي و كلا ساير امور مدني نيز به 18 سال تغيير دهند.البته من موافقم، چراكه هيچ جاي دنيا مانند ايران نيست ما كمترين سن را براي راي دادن داريم و البته سن بالا بهتر است، زيرا سياست بلوغ اجتماعي ميخواهد.»
اين عضو دفتر سياسي جبههي مشاركت ايران اسلامي ادامه داد:« در زمان داوطلب شدن برگهاي ميدهند كه در آن داوطلبان بايد امضاء كنند كه به قانون اساسي التزام دارند، اما ظاهرا امضاء كافي نيست، زيرا زماني كه براي شوراها كانديدا شدم اين برگه را امضاءكردم اما مرا رد كردند و گفتند التزام نداري و از الفاظي استفاده ميكنند كه قابل تفسير و تعبير است.»