۱۷ مهر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۰۸۴۵۳
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۰ - ۰۱-۰۷-۱۴۰۲
کد ۹۰۸۴۵۳
انتشار: ۱۶:۳۰ - ۰۱-۰۷-۱۴۰۲

میرزا عبداله شهاب ترشیزی که بود؟

میرزا عبداله ترشیزی شاعر، منجم، خطاط و نقاش قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری در ایران بوده است. 

وی متخلص به شهاب از شعرای پیرو سبك معروف به بازگشت ادبی در خراسان بزرگ بوده که در سال 1165 در روستای شفیع آباد بردسكن از توابع ترشيز كهن )شهرستان كاشمر( متولد شده و در دوران حکومت زندیه می زیسته است. 

 اگر چه در سال تولد او اختلاف نظرهایی وجود دارد اما وی در دو مثنوی مراد نامه و ملحد نامه اش در مورد محیط زندگی و نسبش اشعاری دارد مانند  قصیده ای با مطلع :

« حبّنا خاکی که چون من گوهری را معدن است
مرحبا بومی که چون من بلبلی را گلشن است»

زادگاهش و خاندانش  را شرح داده است .

آن طور كه از اشعار وی معلوم است درنجوم، ادبيات، علوم، فقه و خط ونقاشی و قلمدان سازی دست داشته و خط را نیكو نوشته و تعلیم خط نیز می داده است. 

تذكره نویسان وی را شیرین كلام، خوش طبع، استادي بزرگ، فصیح، بلیغ و آگاه در علوم متعدد و مختلف معرفی كرده و به عنوان مرجعي صاحب نام و صاحب نفوذ در عصر خود نام برده اند.  

او در سرودن انواع قصیده، غزل، قطعه و مثنوی مهارت و هنری خاص داشته به طوریکه كلیات شهاب را از ده هزار تا سي هزار بیت ذكر كرده اند ل كن خود شهاب آنها را بیست هزار بیت عنوان کرده است. 

وي شاگردان متعددي در افغانستان و سایر بلاد اين مرز و بوم تربیت کرده است كه هر كدام تأثيري بسزایی در حفظ ادبيات، علوم و فرهنگ كهن، اين مرز و بوم داشته اند. 

خانواده شهاب الدين ترشيزي از متمکنين و ملاكان و از صاحب منصبان شرق كشور و علي الخصوص خراسان و بلاد ترشیز بزرگ بوده اند. 

وي توسط پدرش براي تحصيل علم به شهرهاي متعدد و نزد اساتيد صاحب نام زمان خويش فرستاده شد.تا آنجا كه در علوم مختلف صاحب نظر و داراي رايي نافذ گرديد. 

بعد از فوت والدين، و به دلیل زور گویی حكام بلاد خراسان، شهاب الدين، شهرستان كاشمر فعلي را ترك كرده و به دعوت حاكمان هرات آن زمان، به هرات مهاجرت كرد. 

در هرات به خدمت سلطان محمود)پسر تیمور شا ه( در آمده و با تعليم علوم مختلف به منسوبان وی ، در نزد صاحب منصبان و عالمان آن بلاد داراي ارزش و احترام خاص گرديده و در اندك زماني جزو افراد نافذ و متمول آن سامان گردد.  

پس از مدتي بدليل تمكن مالي وي و بدليل اينكه فردي آزاده بوده و تن به خواسته هاي درباريان ان زمان نداده و حاكمان هرات از نفوذ و راي و رسم وي احساس خطر كردند، عزم هجرت نمود. 

 در سال 1198 املاك و أموال خود را نزد تعدادي از خدام خود در هرات به امانت گذاشته و براي تكميل و بروز كردن دانش خود، به شهرهای یزد ، تبريز ، قم ، كاشان، تهران و اصفهان سفر كرده و علاوه بر تعليم علوم خويش به ديگران، مجدد به كسب علم روي آورد و سرانجام پس از تكميل آن، مجدد به ترشیز كهن بازگشت و در آن زمان بود که جزو مشاهير كشور گرديد .  

غصب اموال وی توسط حاكم شهر هرات باعث شد که دوباره براي بازپرس گيري اموال به هرات بر گردد .  

پس از مرگ تیمور و اختلاف بین پسرانش، شهاب الدين ترشيزي با انتقال اموال خود به ترشيز كهن، مجدد در زمره ملاكين و متمولين شرق ايران ، علي الخصوص خراسان تبديل شد.  

شهاب الدين در سال 1212 به تربت حیدریه رفت و در سال 1216 در آنجا د رگذشت.  

امروزه مجموعه سرودهای شهاب 15302 بیت مستند است كه احتمال پنچ هزار بیت وی از میان رفته است. 

از جمله آثار او می توان به بهرام نامه، یوسف و زلیخا، خسرو وشیرین، عقد گوهردر علم نجوم، ملحد نامه، دیوان اشعار و مراد نامه اشاره کرد و  اشعاری در مدح ائمه و پیامبر اکرم (ص) ، غزلیات و قصاید زیبای دیگر و مثنوی های عاشقانه  از مضامین اشعار اوست.

همچنین وی ضمن مدح درباریان در هجو گفتن نیز قدرت و مهارتى عجیب داشته است.

چنان که خود می گوید :

گرچه خاموشم ز پــُـر گفتن ولی     
هست کِـلک من ، زبان روزگار 
خامه ی من در کف من وقت هجو     
هست تــیری در کــَــمان روزگار

ارسال به دوستان