۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۲۲۶۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۷ - ۲۸-۰۷-۱۴۰۲
کد ۹۱۲۲۶۹
انتشار: ۱۴:۱۷ - ۲۸-۰۷-۱۴۰۲
گفت‌و‌گو با جوزیا اوبر استاد دانشگاه استنفورد

معامله مدنی؛ دموکراسی چگونه زنده می‌ماند؟

معامله مدنی؛ دموکراسی چگونه زنده می‌ماند؟
ما نباید به دنبال خوارشماری یا کودک‌انگاریِ دیگران باشیم. اگر سیاست‌مداران - و کسانی که به آن‌ها رأی می‌دهند – این مفهوم را درک و درونی می‌کردند، کیفیت دولت آمریکا بهبود می‌یافت و نگاه آمریکایی‌ها به سیاست‌مداران شان تغییر می‌کرد.

منبع: استنفوردنیوز  
تاریخ انتشار: ۳ اکتبر ۲۰۲۳    
نویسنده: جوزیا اوبر 
مترجم: لیلا احمدی 
➖➖➖➖➖➖➖➖ 
دربارۀ نویسنده: جوزیا اوبر استاد تاریخ و علوم سیاسیِ دانشگاه استنفورد و نظریه‌پردازِ سیاسی کلاسیک است. او استاد پژوهش تاریخی در مؤسسۀ تحقیقاتیِ هوور است و کتاب‌ها و مقالات فراوانی به رشتۀ تحریر درآورده است. از تألیفات مهم اوبر می‌توان به این موارد اشاره کرد: "توده و نخبگان در آتن دموکراتیک" (۱۹۸۹)، "اختلاف سیاسی در آتن دموکراتیک" (۲۰۰۸)، "دموکراسی و دانش" (2008)
 
جوزیا اوبر در کتاب جدیدش می‌گوید: «دموکراسی آشفته است. شهروندان دموکرات باید بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و بر سر قواعدِ زندگی اشتراکی با دیگرانی که از منافع متفاوتی برخوردارند، مذاکره کنند. دموکراسی به معنای قابلیت مذاکره با افرادی است که با آن‌ها اختلاف نظر داریم.«

جوزیا اوبر، دانشمند علوم سیاسی استنفورد، در پرسش از آیندۀ سیاست آمریکا دیدگاهی خوش‌بینانه دارد. به نظر او معاملۀ مدنی، رمز استمرار و بقای دموکراسی است. 
 
  یادداشت سردبیر استنفوردنیوز: احتمالاً با تورق روزنامه‌ها و خواندن و شنیدنِ مطالبی که از مرگِ قریب الوقوع دموکراسی سخن می‌گویند، نومید و حزن‌آلود می‌شوید؛ اما می‌توان جور دیگری به این داستان نگریست.کتاب جدیدِ جوزیا اوبر با عنوان "معاملۀ مدنی: دموکراسی چگونه زنده می‌ماند؟ (انتشارات دانشگاه پرینستون، ۲۰۲۳)" رویکرد و منظری متفاوت دارد. نویسنده بدبینی‌های رایج سیاسی را کنار زده و راهبرد جدیدی ارائه کرده است. 
 
اوبر و نویسندۀ همکارش بروک منویل می‌گویند: "به جای تحقیق پیرامونِ عللِ مرگ دموکراسی، به بازماندگان کهن‌سالِ تاریخی رجوع کرده‌ایم تا سرنخ‌هایی راهبردی دربارۀ ظهور، تکامل و تداوم دموکراسی بیابیم". نویسنده به بحث دربارۀ ضروریاتِ بقای دموکراسی می‌پردازد و از "معاملۀ مدنی" سخن می‌گوید. 

آن‌ها استدلال می‌کنند که در غیاب چنین معامله‌ای، دموکراسی فقط نوعی هدف آرمانی و متعالی است؛ حال آن‌که ذات دموکراسی معامله، وفاق و سازش است و معاملۀ مدنی زمینه را برای همکاری و خودگردانیِ جمعی فراهم می‌کند. 
 
اوبر از شرایط ضروری برای شکل‌گیریِ معاملۀ مدنی، به ویژه اهمیت مفهوم ارسطوییِ "دوستی مدنی" سخن می‌گوید و در این‌باره بحث می‌کند که "امیدوار ماندن" در دل بحران‌های کنونی بسیار حائز اهمیت است. این مقاله گفت و گوی ما با جوزیا اوبر در باب ماهیت و آیندۀ دموکراسی است. 
➖➖➖➖➖➖➖➖ 
   
   وضعیت کنونیِ دموکراسی در آمریکا به طرق مختلف توصیف شده است. دموکراسی گاه در معرض خطر است، گاه بحرانی است و گاهی در معرض تهاجم قرار دارد. شما سیستم فعلی حاکمیت را چگونه توصیف می‌کنید؟ و فکر می‌کنید شیوۀ سودمندِ اندیشیدن به دموکراسی چیست؟
 
- ما اصلی اساسی را به‌عنوان تعریف مرجعِ دموکراسی درنظر می‌گیریم. این تعریف عبارت از این است که "دموکراسی، خودگردانیِ جمعیِ شهروندان است و رئیسی به جز خود شهروندان ندارد." این تعریف از دموکراسی به معنای "رد حکومتِ نخبگان حاکم یا دیکتاتور"ی است که می‌تواند بسیار خیرخواه باشد و بدان معناست که شهروندان باید مسئولیتِ دولت خود را بپذیرند. این مسئولیت ممکن است به طور مستقیم (مانند آتن باستان) یا از طریق نمایندگانِ منتخب و پاسخ‌گو اعمال شود.  
 
  "خودگردانی" مزایای قابل توجهی دارد؛ از جمله "حق آزادی بیان" و "تشکیل انجمن و گردهمایی". اصل مفروض در این نوع دموکراسی، "برابریِ در اثرگذاریِ سیاسی" است که در قالب یک نفر(یک رأی) بیان می‌شود. این امر مستلزم آن است که شهروندان با یک‌دیگر به عنوان "سهامداران بلندپایۀ تشکیلاتی جمعی" رفتار کنند و هزینه‌هایی دارد.

 
  هزینۀ ایجاد چنین تشکیلاتی، "تلاش شهروندی" است. این تلاش در گرو پذیرشِ "منافع متکثر" و "اهمیت محصولات جمعی" است. شهروندانِ دموکرات باید بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند و بر سر قواعدِ زندگی اشتراکی با دیگرانی که از منافع متفاوتی برخوردارند، مذاکره کنند. دموکراسی به معنای "قابلیت مذاکره" با افرادی است که با آن‌ها اختلاف نظر داریم.». وضعیت کنونی دولت در دموکراسی‌های مدرن ناخوشایند است زیرا بسیاری از شهروندان دریافت مزایا را بدیهی می‌دانند و تمایلی به تحمل و پرداخت هزینه‌ها ندارند. 
 
  شما و همکارتان بروک منویل، استدلال می‌کنید که معاملۀ مدنی برای بقای دموکراسی ضروری است. معاملۀ مدنی چیست و چرا اهمیت دارد؟ 
 
- ما به معاملۀ مدنی از دو منظر توجه می‌کنیم. نخست آن‌که "معاملۀ مدنی، فرهنگ پس‌زمینه است"؛ مجموعه‌ای از هنجارها، رفتارها و انتظارات است که افرادی با اهداف متفاوت را قادر می‌سازد با یکدیگر برای تأمین و حفظِ محصولات اساسیِ مشترک کار و تلاش کنند تا سطح همکاری لازم برای حفظ صلح و امنیت داخلی در برابر تهدیدات خارجی فراهم شود و از دل آن اقتصادی قدرتمند برآید که قادر به تضمین سطوح اولیۀ رفاهی یعنی خوراک، سرپناه، بهداشت و آموزش باشد.  
 
دوم آن‌که "معاملۀ مدنی مجموعه‌ای از قوانین رسمی است" که نحوۀ اتخاذ تصمیمات و نحوۀ اجرای آن‌ها را مشخص می‌کند. این قوانین تعیین می‌کنند که در فرایند توزیع محصول، چه‌کسی چه‌چیزی را دریافت خواهد کرد و چه‌کسی باید چه‌چیزی ارائه دهد تا اطمینان حاصل شود که فرایند توزیع به کفایت منصفانه است. از این رهگذر باید حمایت اکثریت قابل توجهی از افراد جلب شود و در‌عین‌حال ناقض حقوق اساسیِ اقلیت‌ها نباشد.  
 
معاملۀ مدنی باید به کفایت نیرومند و باثبات باشد تا اطمینان حاصل شود که مردم می‌توانند با این انتظار زندگی کنند که طبق قوانین تعیین‌شده عمل خواهد شد. این معامله باید به اقتضای شرایط، قابل اصلاح باشد.

قانون اساسی ایالات متحده، با ۲۷ اصلاحیه، نمونه‌ای از معاملۀ مدنیِ رسمیت‌یافته است که هرچند از بدو پیدایش ناقص است، اما بازتاب بهترین معامله‌ای است که می‌توان در مواجهه با منافع کثرت‌گرایانه انجام داد. معاملۀ مدنی همیشه ناقص دیده خواهد شد، اما باعث می شود افراد در شرایطی بهتر از شرایطِ خارج از معامله قرار بگیرند. 
 
 شما "دوستی مدنی" را به عنوان یکی از هفت شرط ضروری برای معاملۀ مدنی درنظر می‌گیرید. می‌توانید دربارۀ این مفهوم توضیح دهید؟ 
 
- ما این مفهوم را از ارسطو وام گرفته‌ایم. دوستی مدنی به معنای دوست‌داشتنِ همنوعان نیست، بلکه به این معناست که ما در تشکیلاتی جمعی شراکت داریم. "دوستانِ مدنی، دشمنانی نیستند که قرار است نابود شوند". ماهیت این مفهوم تبادل است. نیاز ما به یک‌دیگر ایجاب می‌کند که معامله شکل بگیرد، اما در عین حال "مبتنی بر احترام متقابل و حفظ کرامت یک‌دیگر" است. 

این بدان معناست که ما نباید به دنبال خوارشماری یا کودک‌انگاریِ دیگران باشیم. اگر سیاست‌مداران - و کسانی که به آن‌ها رأی می‌دهند – این مفهوم را درک و درونی می‌کردند، کیفیت دولت آمریکا بهبود می‌یافت و نگاه آمریکایی‌ها به سیاست‌مداران شان تغییر می‌کرد. 
 
 در قسمی از فرهنگ سیاسی که ماهیتی به شدت جناحی دارد و احزاب سیاسی در مناقشات، رویکردی "مجموع‌صفر" [در نظریۀ بازی و علم اقتصاد، بازیِ مجموع‌صفر یا حاصل‌جمع‌صفر وضعیتی است که سود یک‌طرف، دقیقاً برابر با زیانِ طرف مقابل است. اگر مجموع سود شرکت‌کننده‌ها با هم جمع شود و مجموع زیان‌ را از آن کسر کنیم، حاصل برابر صفر خواهد شد] دارند، "سازش" چگونه به نظر می‌رسد؟ چگونه می‌توان به سناریوهای برد-برد دست یافت، بی‌آن‌که طرفین احساس کنند از اصول خود دست کشیده‌اند؟ 
 
- ما طرفدار تنش‌زدایی از اخلاقی‌شدنِ سیاست ("مخالفان شرورند")، دست‌کشیدن از ایدۀ اجماع ("اگر عاقل باشند با ما همسو می‌شوند") و کنارگذاشتن تفکر حاصل‌جمع‌صفر ("ما برنده‌ایم و آن‌ها بازه‌اند") هستیم و درمقابل از اصل "تبادل تجاری" حمایت می‌کنیم. برقراری معامله مستلزم آن است که طرفین قادر باشند خود را در وضعیت بهتری ببینند. معامله براساس فرهنگِ رفتار تعاونی و قوانین رسمی شکل می‌گیرد. 
 
  چه عاملی منجر به فروپاشی دموکراسی‌ها شده و از این نمونه‌های تاریخی چه می‌توان آموخت؟ 
 
- دموکراسی‌ها به‌ لحاظ تاریخی با "چالش مقیاس" مواجه بوده‌اند. برای رقابت با دولت‌های رقیب، دموکراسی‌ها باید بزرگ‌تر شوند که معمولاً مراد از آن گسترش بدنۀ شهروندی است. قطعاً شهروندانی با انگیزۀ بیشتر و برخوردار از اطلاعات و دانش گسترده‌تر، دموکراسی را تقویت کرده و عبور از مشکلات را تسهیل می‌کنند.
  
بااین‌حال حضور جمعیتی با علایق متنوع‌ بر سر میز چانه‌زنی، مذاکره برای توافق‌های دوجانبه‌سودمند را دشوارتر می‌کند. دموکراسی‌های موفق این چالش را با اصلاحات به‌موقع و خردمندانه در معاملات مدنی خود مدیریت می‌کنند. آن‌هایی که نتوانند خود را وفق دهند، در برابر رقبای خودکامه آسیب‌پذیرند و گرفتار آشوب‌‌های داخلی خواهند شد.

ارسال به دوستان
وبگردی