عصرایران- رییس جمهور در گفت و گو با رسانه ملی گفت: کسانی که در اوج فشارها به ما توصیه می کردند کوتاه بیاییم، حالا سوپر انقلابی شده اند.
احمدی نژاد با تاکید بر این که پیشنهاد اصل تبادل سوخت هسته ای ابتکار ما بود، بدون نام بردن از فرد خاصی به سخنان چندی پیش لاریجانی اشاره کرد و با انتقاد تلویحی از وی گفت: در همین باره عدهاي در داخل سر و صدا کردند که اين توطئه و فريب غرب است.
رئیس مجلس پیش از این درباره فریبکاری غربی ها درباره تبادل سوخت هسته ای هشدار داده بود.
رييسجمهور در گفتگوي زنده تلويزيوني از شبکه يک سيما درباره اوضاع منطقهاي و بين المللي جمهوري اسلامي ايران، موضوع هستهاي، دستاوردهاي سفر 5 روزه به سه كشور آمريكاي لاتين و دو كشور آفريقايي و نيز برخي مسايل جاري كشور بخصوص بحث هدفمند كردن يارانهها به سوالات مطرح شده، پاسخ داد.
مشروح مصاحبه دكتر محمود احمدينژاد به شرح زير است:
مجري: نظرتان در مورد اوضاع منطقهاي و بين المللي جمهوري اسلامي ايران و تلاش دشمنان ملت ايران براي به انزوا کشاندن کشورمان چيست؟رييسجمهور: بسم الله الرحمن الرحيم. اللهم عجل لوليك الفرج و العافيه و النصر و اجعلنا من خير انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يديه. ابتدا بايد ببينيم ادبيات انزوا و اينکه عدهاي بگويند ما ميخواهيم فلان ملت را منزوي کنيم از کجاست، خاستگاهش کجاست و از چه زماني باب شد.
در طول تاريخ مستکبراني بوده اند که فکر ميکردند همه کاره عالمند و به ويژه در شصت سال اخير و در دوره ما اين ادبيات باب شد. عدهاي بدون هيچ مبناي حقوقي براي خود حق وتو قائل شدند و با اينکه جنگ جهاني دوم در محدودهاي از عالم واقع شد، خود را پيروز اين جنگ قلمداد کردند. اين عده براي خودشان حقوق ويژه و انحصاري تعريف و ادبياتي را در ادبيات سياسي جهان وارد کردند از جمله اينکه کشوري را منزوي يا مشروعيت دولتها و ملتها را تعيين کنند يا فرمان بدهند تا در دنيا فرمان آنان اطاعت شود.
در پنجاه، شصت سال اخير اين ادبيات رايج بود که پنج، شش کشور خود را جامعه جهاني قلمداد کنند و بگويند همه دنيا ما هستيم اما بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به طور عام و به ويژه در سالهاي اخير، اين ادبيات رنگ باخته است. اصلا معادلات جهاني و مناسبات عوض شده و اين ادبيات به تاريخ پيوسته است.
در دورهاي که همه درصدد جهاني شدن و جهاني سازي هستند و قرار است مناسبات و مقررات بر اساس روابط نامحدود ميان ملتها تنظيم شود، اين حرفها يا از روي بي اطلاعي گويندگان است يا از روي غرور آنان که خود را به بي اطلاعي ميزنند. فکر ميکنم از روي غرور است و اينکه سرشان را در برف فرو برده اند و دائم حرف ميزنند و تصور ميکنند همه کشورهاي جهان منتظرند ببينند آنها چه فرماني صادر ميکنند تا مردم حرکت و تبعيت کنند. البته بايد بگوييم که اين حرکات بيشتر جنگ رواني است تا واقعيت؛ اما به هر حال آنها بسيار علاقهمندند که اينها به واقعيت بپيوندد در حالي که اصلا مناسبات جهان اجازه چنين کاري را به ويژه درباره ايران نميدهد. اصلا ملتهاي اينها حق وتوي آنها و شوراي امنيت را قبول ندارند.
چه کسي ميتواند ايران را منزوي کند؟ اصلا اين کار نشدني است و علت آن نيز ويژگيهاي تقريبا منحصر به فرد ايران است. مهم ترين منطقه دنيا به لحاظ اقتصادي، سياسي و فرهنگي خاورميانه است و اين منطقه خاستگاه اديان، فرهنگها و تمدنهاست و در خون و فرهنگ مردم جريان دارد و تعطيل شدني نيست.
خاورميانه مرکز انرژي دنيا و چهارراه ارتباطي ميان قارههاست. خاورميانه مهمترين منطقه جهان است. هر کشور و دولتي در دنيا براي حضور تعيين کننده در مناسبات جهاني بايد در خاورميانه به عنوان مقدمه، حضوري موثر داشته باشد. کشورهايي که در خاورميانه نيستند، به طور طبيعي از مناسبات جهاني حذف شدهاند. کشورهاي بزرگ با اقتصادهاي بزرگ در دنيا وجود دارد. اين کشورها حتي بمب اتم و تسليحات دارند اما در معادلات جهاني به علت اينکه در نقطه ثقل مناسبات جهاني حضور ندارند، نقشي ندارند.
رژيم صهيونيستي يک رکن از ارکان نظام سلطه است. نظام سلطه براي تسلط بر دنيا به آمريکاي جنوبي، آسيا و اروپا، فشار ميآورد. براي دنيا نقشه کشيده اند که چگونه دنيا را زير سلطه خود بکشند و بر ان مسلط شوند. براي تسلط بر دنيا ابزاري تعبيه کرداند. يکي از اين ابزار، حق وتو و ديگري رژيم صهيونيستي است.
اينها همه در نظام سلطه بر جهان کارکرد دارد. در اينجا انسان متوجه ميشود که چرا اينقدر اصرار دارند که رژيم صهيونيستي باشد. 200 کشور وجود دارد که مشکلاتي براي آنها پيدا ميشود. از هيچ کشوري اين قدر دفاع نميکنند البته صهيونيستها و رژيم صهيونستي کشور نيستند، بلکه جعلي هستند. همه نظام سلطه بر روي سه يا چهار پايه استوار است که يکي از پايههاي اصلي آن رژيم اشغالگر صهيونيستي در خاورميانه است.
کشورهاي بزرگي حتي در اطراف ما هستند که بمب اتم دارند. اما از آن زمان که خود را از معادلات خاورميانه کنار کشيده اند از صحنههاي سياسي دنيا هم حذف شدند.
در خاورميانه مهمترين منطقه دنيا کدام کشور مهمتر است؟ جايگاه ايران قابل انکار و پوشاندن نيست. ايران هم به لحاظ خاستگاه تمدن بودن و ظرفيتهاي تمدن سازي و فرهنگ سازي و هم به لحاظ ظرفيت نيروي انساني، علمي، اقتصادي و از لحاظ ظرفيتهاي بي پايان سياسي در طول تاريخ نه فقط در خاورميانه بلکه وراي خاورميانه عنصر تعيين کننده در معادلات سياسي بوده است.
آنها به ما نيازمند هستند، همه کساني که ميخواهند در دنيا نقش آفريني کنند بايد به خاورميانه بيايند و در اين منطقه به ايران نياز دارند. نه تنها در خاورميانه بلکه در کل دنيا به ايران نياز دارند، ايران امروز در آفريقا، آمريکاي جنوبي، آسيا، اقتصاد جهاني و مناسبات سياسي جهاني حضور دارد.
به انزوا کشاندن ايران حرفي بي ربط و برآمده از دماغهاي باد شده مستکبران است. اين حرفها متعلق به دوره گذشته است که قابليت اجرايي ندارد و من تعجب ميکنم که چرا اين حرفها را تکرار ميکنند.
تکرار اين حرفها از يک نظر به نفع ماست، ما به طور دائم به ملتها ميگوييم که رفتار آنها استکباري است و توهين آميز برخورد ميکنند که اتفاقاً آنها به ما سند ميدهند و طوري رفتار ميکنند که همه ملتها حرف ما را بپذيرند. تعريفي که ما از اينها ميکنيم، آنها تعريف را عملياتي ميکنند که اين به نفع ماست.
مجري: آنها در پاي ميز مذاکره هم سعي در منزوي معرفي کردن ملت ايران دارند.رييسجمهور: به نظر من خنده دار است يعني همان ادبياتي است که خيال ميکنند هر کي با آنها نبود وجود ندارد، در حالي که اکثر ملتها با آنها نيستند وجود هم دارند، ايران هم وجود دارد. دهها و صدها کشور وجود دارند که اصلا اين نظام سلطه را قبول ندارند؛ بعضيها بيان ميکنند و بعضيها هم ملاحظاتي دارند؛ طبيعي است چون اينها قدرت مسلط هستند و عقل درستي هم ندارند، خيليها هم الان ملاحظه ميکنند. البته رو به افول هستند؛ همين طور که ادبياتشان رو به افول است قدرتشان، اقتصادشان و اثرگذاريشان هم رو به افول است. همان طور که ميبينيد الان هيچ کاري هم نميتوانند در خاورميانه انجام دهند.
مجري: آيا اميدي به اصلاح اين وضع در جهان هست؟رييسجمهور: قطعا همين طور است؛ اولا اقتدار را الان افکار عمومي تعيين ميکند يعني منشأ اقتدار، افکار عمومي و داشتههاي ذاتي، فرهنگي و علمي و توانمنديها و استعدادهاي بالقوه و بالفعل يک ملت است. افکار عمومي دنيا الان با کيست؟ خودشان هم ميدانند با ملت ايران است؛ نه اينکه ملت ايران خودش را برتر از ديگران ميداند؛ ملت ايران شجاعتي دارد که حرف دل ملتها را بيان ميکند. طبيعي است که ملتها با ما همراهي کنند، در خاورميانه يک نظر سنجي کنيد قريب به اتفاق ملتها طرفدار ايران هستند. ايران حرف ملتها را ميزند، حرف حق و عادلانه ميزند و ملتها طرفدار آن هستند، همه جاي دنيا همين طور است، حتي در امريکا و اروپا. آنها با شيوههاي خفقاني که دارند اجازه نميدهند نظر ملتها به خصوص در اروپا و امريکا بيان شود. اين حرف متعلق به گذشته به خصوص درباره ايران معنا ندارد اگر هم معنا داشت اجرايي نبود چون آنها به ما نياز دارند بيش از آنکه ما به آنها نياز داشته باشيم. ما بدون آنها توانستيم زندگي کنيم آنها بدون ما نميتوانند زندگي کنند. من بيشتر اين را از آن روحيه استکبار و حالاتي که در گذشته زندگي ميکنند ميدانم؛ دنيا عوض شده است و ديگر در دنيا به اين حرفها ميخندند.
آقاي رييسجمهور در مورد گزارش تحليلي سفر به پنج کشور که خيلي هم سفر فشردهاي بود و در مدت خيلي کوتاه (جمعا چيزي حدود 120 ساعت 5 کشور و هر کدام در يک گوشه دنيا) بفرماييد. اين سفر از جهات گوناگوني مهم بود دو کشور در غرب افريقا که در اين منطقه کشورهاي مهمي هستند و سه کشور در امريکاي لاتين. سه، چهار ماه بود که همين تبليغاتي که شما گفتيد با حجم گستردهاي در دنيا مطرح بود در عالم واقع چيزي نبود اما تبليغات همين طور پيوسته تکرار ميشد. لازم بود اولا اين (فضا) بشکند و نکته دوم اينکه دنيا به سمت يک وضع جديد حرکت ميکند يک گرايش عمومي عليه اين نظم موجود به وجود آمده است و همه دنبال يک روابط جديد هستند خارج از اين روابط نظام سلطه، اين هم بايد تقويت ميشد. اين گرايشها در افريقا هست، در امريکاي جنوبي و در آسيا هم هست.
در زمينههاي همکاريهاي تهران- برازيليا، در بخش کشاورزي پيشنهادهاي خوبي به ما شد و مردم و بخش خصوصي ايران ميتوانند در آنجا زمين در اختيار بگيرند و تسهيلات بسيار خوب کشاورزي دريافت کنند.
برزيل بزرگترين کشور در آمريکاي جنوبي است. اين کشور هشت و نيم ميليون مترمربع وسعت دارد و همان طور که فرانسه يک پنجم ماست ما نيز از نظر وسعت يک پنجم برزيل هستيم. برزيل به لحاظ منابع طبيعي بسيار آباد است. برزيل يک کشور رو به پيشرفت و با اقتصاد در حال رشد است، يکهزار و هشتصد و پنجاه ميليارد دلار توليد ناخالص اين کشور در سال گذشته بوده که بر اساس (نرخ برابري قدرت خريد) تقريباً سه برابر ماست.
همچنان که آنها در کشاورزي و بخشهايي از صنعت پيشرفت خوبي دارند، ايران نيز در فناوري، علم، بخشهايي از هوا- فضا و انرژي توانمنديهايي دارد که به خاطر همين توانمنديهاي دوطرفه تمايل بيشتري براي گسترش روابط ايجاد شده است.
روابط گذشته ايران و برزيل که در حد پايين تري بوده است. اين نخستين سفر رييس دولت در 40 سال گذشته به برزيل بود و ما با آقاي لولا رييسجمهور اين کشور که فردي انقلابي است ديدگاههاي بسيار نزديکي داشتيم.
عملکرد لولا داسيلوا رييسجمهور برزيل در مدت مسئوليتش موفقيتآميز بوده است. صهيونيستها و مستکبران از اين موفقيت ناراحتند به همين دليل فشارهاي گوناگون به برزيل مياورند.
اما در مورد تغيير تاريخ سفر ما به اين کشور، ابتدا قرار بود اول سال به برزيل برويم که به خاطر نزديک بودن به ايام انتخابات و شرايطي که در در برزيل وجود داشت نگران بودم که بهره کافي از اين سفر به دو ملت نرسد به همين دليل نامهاي نوشتم و اين سفر را به تأخير انداختم و در سفري که صورت گرفت نيز آنان استقبال بسيار خوبي از هيأت جمهوري اسلامي ايران داشتند. برزيل به دنبال نظم جديد در دنيا و حضور در مناسبات جهاني است. به طور طبيعي هم آنها به گسترش روابط با ايران تمايل دارند و هم ايران به آنها و براي نخستين بار 150 نفر از مديران بخش خصوصي، صنعتي و مردمي به اين کشور سفر کردند، 4 کارگروه تشکيل دادند، در 26 حوزه فعاليتهاي خود را طراحي کردند و قراردادهاي خوبي هم بين شرکتهاي دو طرف بسته شد. انجام اين سفرها در پيشرفت جهشي روابط اقتصادي دو کشور بسيار مؤثر بود. ابتدا پيش بيني شد تا مبادلات اقتصادي به 3 ميليارد دلار سپس به 5 ميليارد و در مرحله بعدي نيز به 10 ميليارد دلار برسد و دو طرف از آن استقبال کردند.
حرکت برزيل در مسير استفاده از انرژي صلح آميز هستهاي است. هم اکنون آنها نيروگاه دارند اما سوخت را خودشان توليد نميکنند و علاقه مند هستند از توانمندي ايران در توليد سوخت استفاده کنند. آنها هواپيما دارند و ما ماهواره و موشکهاي ماهواره بر داريم و در اين زمينه ميتوانيم ارتباط خوبي داشته باشيم.
سفر هيأت اقتصادي ايران به برزيل براي نخستين بار در تاريخ روابط اقتصادي اتفاق افتاد. يک جلسه مشترک نيز تجار و بازرگانان دو کشور با رؤساي جمهور داشتند که جلسه خوبي بود و ما حمايت قاطع خود را از ارتباطات آنها بيان کرديم. در واقع اين سفر يک فرصت اقتصادي بسيار خوب براي ما در آمريکاي لاتين و براي برزيل در خاورميانه ايجاد کرد. در اين سفر روابط بخشهاي خصوصي دو طرف سازماندهي شد و روابط بانکي و گمرکي را نيز تنظيم کرديم و مسأله رواديد نيز براي رفت و آمد راحت تر بين دو کشور بررسي شد و پرواز مستقيم را نيز ميان دو کشور در دستور کار قرار داديم.
نگاه رؤساي جمهور ايران و برزيل در بسياري از موارد مشترک و مشابه است. گفتگوي سازنده و خوب و هدفمند ما که به صورت خصوصي بود بيش از 3 و نيم ساعت طول کشيد و به رغم فشارهايي که به دولت برزيل آمد سفر پرباري داشتيم.
رييس رژيم صهيونيستي به برزيل سفر كرد و آقاي اوباما به اين کشور نامهاي براي جلوگيري از انجام اين سفر نوشت. دست آخر چون تلاشهايشان به نتيجه نرسيد براي اينکه ژست ابرقدرتي بگيرند به دولتمردان برزيلي گفتند به احمدي نژاد اين حرفها را بزنيد و مواضع ما را اينگونه تبيين کنيد. با اينکه آقاي لولا زندگي ساده و مردمي در برزيل دارد اما عناصر صهيونيست و مستکبر در آنجا فعالند و به دولت برزيل فشار وارد ميکنند.
تلاش صهيونيستها براي سازماندهي تظاهراتي گسترده عليه سفر هيأت ايراني به برازيليا شکست خورد. در نهايت با همه دستگاههاي تبليغاتي که داشتند 40- 50 نفر بيشتر جمع نشدند که واقعاً ترحم برانگيز بود که همين جمعيت 40- 50 نفري نيز يک بلندگوي 2 متر در 2 متر در اختيار گرفته بودند و هر چه ميخواستند فحش ميدادند.
آنها نگران پايگاههاي نظامي هستند که آمريکا در برخي کشورهاي آمريکاي لاتين ايجاد کرده است؛ آمريکاييها در آمريکاي لاتين به طور کلي مردم را از دست داده اند و ميخواهند از حوزه نظامي وارد شوند که نمونه اش کودتا در هندوراس است و برخي تحرکات را نيز در همين زمينه انجام ميدهند که مطمئناً شکست خورده، است.
فضاي مذاکرات تهران و برازيليا بسيار نزديک و در قريب به اتفاق موضوعات مشترک است. دو طرف معتقد بودند نظامات ظالمانه بايد از بين برود و به آخر خط رسيده است و بايد نظام جديد، فارغ از همه اين قيد و بندها و با مشارکت همه ملتها ايجاد شود. همکاري در همه زمينهها از نظر سياسي و در خصوص اقتصادي هم بدون حد و مرز مورد تأکيد دو طرف بود و ما در موضوعات مختلف از آنها حمايت کرديم و هم آنها از ما و در شوراي حکام نيز رأيشان ممتنع بود که منفي حساب ميشود و آن هم به خاطر اين بود که نتوانستند اجماع ايجاد کنند.
ديدارهاي بنده با رؤساي مجلس سنا و نمايندگان برزيل موفقيت آميز بود. همه آنها بر اين تأکيد داشتند که ميخواهند روابطشان را با ايران گسترش دهند و فضاي عمومي فضاي همکاري بود. اما در مورد انتخابات پيش روي برزيل، قدرتها بسيار تلاش ميکنند تا نتيجه انتخابات را از حوزه گروههاي متفکر و مردمي در آنجا خارج کنند و مسلماً پول زيادي هم خرج خواهند کرد.
اما در مورد سفر به بوليوي، بوليوي کشوري است که صد سال زير دست کشور امريکا بوده و تمام اقتصاد، نفت و گازش به تاراج رفته است و حدود 12 تا 13 ميليون نفر جمعيت دارد و مردمش فقير هستند و نفتشان را بردهاند و هيچ چيزي به آنها نداده اند. بسياري از کشاورزان تراکتور براي کار کشاورزي ندارند و تراکتور چيز جديدي براي آنهاست در حالي که ثروتمند هستند. بزرگ ترين معدن ليتيوم را دارند و معادن ديگر نيز در آنجا هست و حاصلخيزترين زمينهاي کشاورزي در مقياس ميليون هکتاري در آنجا هست. از طرفي نفت و گاز دارند اما نفت و گاز آنها را برده اند و چيزي به آنها نداده اند.
رييسجمهورشان انقلابي است و نگاه انقلابي دارد و کشاورززاده است و امريکاييها نيروهاي بومي آنجا را به مسلخ کشيده اند و آنها را در تحقير و فقر کامل در اسارت نگه داشته اند اما عدهاي از ميان خودشان آنها را ثروتمند کرده است. اين مردم اکنون بيدار شده اند و واقعا ميخواهند کار کنند و ما نيز رابطه اقتصادي و سياسي خوبي با آنها داريم يعني يک فضاي مناسبي هست تا خدمات فني و مهندسي ما و کارشناسان و شرکتهاي ما در آنجا حضور پيدا کنند. اکنون نيز گروههاي خصوصي در آنجا کارخانه شن ميسازند که بازار بسيار خوبي پيدا کرده اند و اين بازار نامحدود است و هر قدر بتوانند کار کنند آنجا تقاضا هست و چند تا کارخانه ديگر نيز بعدا افتتاح خواهد شد. البته درمانگاه هلال احمر نيز در آنجا افتتاح شد که کاري انساني و عام المنفعه است و مردم بسيار استقبال کردند. دفتر وزارت نفت در آنجا تاسيس شد چون در بخش سرمايه گذاري نفت و بهره برداري از نفت حتما بايد حضور داشته باشيم و همکاري کنيم. البته ونزوئلا و ديگران نيز هستند که بايد به صورت سه جانبه نفت، گاز و پتروشيمي سرمايه گذاريهايي انجام شود که افتتاح خود دفتر نفت کار بزرگي بود.
رييسجمهور بوليوي صحبت جالبي در حضور رسانهها انجام داد و اعلام کرد تا امپرياليسم هست ملتها پيشرفت نميکنند و آباداني اتفاق نميافتد و استدلال کرد که آنها مناسبات را طوري بسته اند که همه ثروتهاي ما به جيب آنها ميرود پس ما خودمان چه کاره هستيم و ما ميخواهيم بسازيم و مقابل آنها ميايستيم. رييسجمهور بوليوي خيلي قوي از ايران صحبت کرد که ايران الگوست و مشي ملت ايران الگوست و تجربيات ايران کمک ملت بوليوي و ملت امريکاي جنوبي است و چند توافقنامه در آنجا براي سرمايهگذاريهاي جديد و فعاليتهاي اقتصادي جديد امضا شد. بزرگترين قرارداد اقتصادي در تاريخ ايران با ونزوئلا رقم خورد.
در مورد سفر به ونزوئلا، ونزوئلا کشور بزرگي است که با يک ميليون کيلومتر مربع وسعت سومين کشور آمريکاي جنوبي محسوب ميشود. اين کشور منابع غني نفت و معادن دارد و از سرزمينهاي حاصلخيز کشاورزي برخوردار است. ونزوئلا با 35 ميليون نفر جمعيت جايگاه ممتازي در منطقه دارد.
چاوز رييسجمهور ونزوئلا انقلابي بوده و از طرفداران انقلاب اسلامي ايران است، در اين کشور استقبال گرمي از هيئت ايراني شد.
در ونزوئلا از ابتدا استقبال بسيار گرمي از ما کردند و هوگو چاوز تاکيد ميکرد که با استفاده از راه امام (ره) و انقلاب اسلامي، ونزوئلا را خواهيم ساخت. دولت ونزوئلا همچنين از رهبري و ملت ايران بسيار تعريف و تجليل ميکند. کارهاي گستردهاي ميان ايران و ونزوئلا در حال انجام است از جمله حضور يک شرکت ايراني براي ساخت 10 هزار واحد مسکوني که 4 هزار واحد آن افتتاح شد و بقيه بزودي در اختيار مردم ونزوئلا قرار ميگيرد.
در ونزوئلا بخش زيادي از مردم مسکن درستي ندارند، آقاي چاوز همت و تلاش کرده است که مردم را صاحب خانه کند به طوري که علاوه بر شرکت ايراني ذکر شده، شرکت ديگري از کشورمان قرارداد ساخت 7 هزار واحد مسکوني و همچنين قرارداد ديگري به استعداد 10 هزار واحد مسکوني با شرکت اولي نيز در حال انعقاد است.
طرحهاي بزرگي در زمينه ساخت کارخانههاي شير، آرد، تراکتورسازي، خودروسازي، بانک و صندوق مشترک ميان دو کشور منعقد شده است. در سفر اخير به ونزوئلا 70 شرکت با 140 نفر از متخصصان و تجار کشورمان5 ميليارد دلار با شرکتهاي ونزوئلايي قرار بستند که در تاريخ اقتصاد دو کشور بي سابقه است. البته مقدمات اين قراردادها از قبل اماده شده بود. در اين سفر سه ساعت نشست خصوصي داشتيم که در آن مسائل جهان، منطقه و دو کشور بررسي شد. از جمله نگراني جدي حضور نظاميان در آمريکاي لاتين بود که در اين نشست مورد بررسي قرار گرفت و راههاي رفع نگراني، تقويت قدرت ملتها و انتقال تجارب دو ملت حاصل گفتگوي سه ساعته ما بود.
در مورد نشست سه ساعته مقامات دو کشور نيز در اين نشست که به طور زنده از شبکههاي تلويزيوني پخش ميشد بسياري از طرحهاي اقتصادي و برنامههاي آينده امضا شد. از اتفاقات شيرين در ونزوئلا واگذاري يکي از واحدهاي مسکوني ساخته شده توسط شرکت ايراني به پيرزني ونزوئلايي بود که خانه خود را تحويل ميگرفت. اين خانم ابتدا با تشکر از ملت و دولت ايران و همچنين آقاي چاوز به دو نکته اشاره کرد و اظهار داشت پيش از دولت آقاي چاوز هيچ مسئولي به مناطق فقير نشين سر نميزد و اعتنايي به اکثريت مردم محروم نميکرد و دوم اينکه ايرانيها براي ما خانه و رفاه ميآورند - البته که آنها پول اين خانهها را ميپردازند - اما آمريکا براي ما پايگاه نظامي ميآورد، دنيا ببيند ايران بمب نياورده، اقتصاد و رفاه را براي ما به ارمغان آورده است. در مورد طرحهاي مشترک ميان ايران و کشورهاي ثالث، ايران و ونزوئلا طرحهاي مشترکي دارند به طوري که ايران در آنجا طرحهاي مشترک پتروشيمي دارد و همين طور ونزوئلا نيز در ايران طرح پتروشيمي دارد.
تاجرهاي ايراني در بسياري از نقاط با تاجران يا صنعتگران ونزوئلايي به صورت مشترک با منابع جهاني يا منابعي که خود دولت ونزوئلا ميگذارد، طرح اجرا ميکنند. دولت ونزوئلا با در اختيار گذاشتن منابع مالي از ايرانيها و طرحهاي آنها حمايت ميکند که فرصت خوبي است. دانشمندان ايراني موفق به ساخت دستگاهي به نام نانوسکوپ شده اند که اين دستگاه را فقط شش کشور در دنيا ميسازند که يکي از آن کشورها ايران است.
در توضيح کارآيي اين دستگاه بايد گفت كه اگر يک ميليمتر را بر عدد هزار تقسيم کنيم يعني يک هزارم ميليمتر را ميکروسکوپ ميتواند تشخيص دهد اما اگر يک هزارم ميليمتر (ميکرون) را بر عدد هزار تقسيم کنيم عددي به دست ميآيد که فقط نانوسکوپ ساخت دانشمندان ايراني و پنج کشور ديگر دنيا قادر به تشخيص آن است. نانوسکوپ دستگاه الکترونيکي بسيار پيشرفتهاي است که هم اکنون پنجاه نانوسکوپ را خودمان در داخل کشور توليد کرده ايم و در حال فروش آن هستيم.
کشورهاي مختلف مشتاق خريد نانوسکوپ ايراني هستند زيرا اين دستگاه، دستگاهي بسيار پيشرفته است و در عين حال جنس ايراني ارزان تر از پنج کشور ديگر توليدکننده اين دستگاه است. يک نانوسکوپ ايراني را به رييسجمهور برزيل و يک نانوسکوپ ديگر را به رييسجمهور ونزوئلا دادم و آقاي چاوز گفت اين بمب ايراني است، اين همان بمبي است که ميگويند ايران ميخواهد بسازد. در يک برنامه زنده تلويزيوني پرمخاطب که دهها ميليون نفر در امريکاي جنوبي به دو زبان اسپانيولي و پرتغالي آن را ميديدند به مردم گفتم که ما سه ساعت است در حال گفتگو هستيم و در اين سه ساعت درباره اشتغال، مسکن، کارخانه، نيروگاه و ساخت سد صحبت کرديم اما ديگران وقتي دور هم جمع ميشوند درباره پايگاه نظامي، تحقير ملتها، سلطه، تحريم و از اين گونه حرفهاي بچه گانه سخن ميگويند.
دستگاه نانوسکوپ که ايرانيها ساخته اند در خدمت رفاه، بهداشت و پيشرفت علمي است و آنها نگران ساخت بمب نيستند بلکه نگران پيشرفت علمي هستند که همه از اين صحبت شادمان شدند، دست زدند و آقاي چاوز هم خوشش آمد. رييسجمهور ونزوئلا گفت آنها دروغ ميگويند بلکه ميخواهند بر دنيا مسلط شوند و يک سري شعار دروغ ميسازند تا عدهاي را بترسانند. آنها ميخواهند اقتصاد ما ضعيف شود و کار ما به جايي برسد که جزو پنج کشور برتر دنيا نباشيم، نانوسکوپ، بيوتکنولوژي، نانوتکنولوژي، فناوري سلولي و فناوري هوافضا نداشته باشيم و بقيه حرفهاي آنها فقط بازي رسانهاي است. ايران و ونزوئلا چند موافقتنامه جديد همکاري براي سرمايه گذاري تجار امضا کردند که از اين موافقتنامهها ايران و ونزوئلا سود اقتصادي و سياسي ميبرند.
در مورد كشور سنگال؛ سنگال کشور مهمي در غرب آفريقاست و روابط بسيار خوبي داريم. رييسجمهور سنگال، رييس سازمان کنفرانس اسلامي هم است و از نظر فکري به جمهوري اسلامي بسيار نزديک است و مردمانشان از نظر فکري و عاطفي به شدت به جمهوري اسلامي نزديک هستند.
در آنجا يک کارخانه خودروسازي با سرمايه مشترک احداث شده که مدرن ترين کارخانه در آفريقا است. تقاضاي خريد براي خودرو در آنجا بالاست و توافق شد که ايران خودرو قطعات را سريع تر به آنجا بفرستد و در آنجا بخش رنگ و بدنه تقريبا در حال کامل شدن است و اينگونه کارخانه کامل ميشود. قطعات اوليه اين کارخانه از ايران به آنجا ارسال و در آنجا مونتاژ و همانجا تحويل مردم ميشود. جالبتر اينکه توليدات اين کارخانه در برزيل و ونزوئلا هم مشتري دارد و در ونزوئلا 16 هزار نفر متقاضي دريافت اين خودرو هستند و براي آن ثبت نام کردند. با توافقهاي بعمل آمده در مورد مباحث گمرکي و مالياتي مقرر شد قطعات براي مونتاژ و تحويل به مشتري سريعا به آنجا ارسال شود.
مجري: سنگال سالها پيش مستعمره فرانسويها بوده و بازار اين کشور در دست آنهاست.رييسجمهور: بله همينطور است. همينطور است آنها بيش از صد سال است که اين بازار را در اختيار دارند. مردم سنگال به سمت استقلال و خودکفايي کامل در حال حرکت هستند و رييسجمهورشان نيز ديدگاههاي خيلي خوبي دارد. هم او و هم روساي جمهور برزيل، بوليوي و ونزوئلا نگاهشان به سمت خودکفايي است و تمام پيشنهادهايي که براي همکاري ميدهند در جهتي است که خودکفا و از غرب بي نياز شوند. آنها صريحا ميگويند که ما ميخواهيم اين ارتباطات را از غرب جدا کنيم و به جمهوري اسلامي وصل کنيم براي اينکه جمهوري اسلامي ايران به دنبال سلطه نيست و تجربياتش را به ما ميدهد. آنها با بيان اينکه غربيها سالها در کشورمان بوده اند معتقدند انها چيزي به اين کشورها نداده اند و فقط منافع را برده اند. الان در خود برزيل هم قريب به اتفاق شرکتهاي بزرگ، چند مليتي هستند که فقط کار و زحمت انها براي مردم برزيل ميماند نه ارزش افزوده، اما نگاه رييسجمهور برزيل به سمت اين است که اينها را بياورند نهادينه کنند و ارزش افزوده منابع هم نصيب اين کشور شود. در منظر جهاني، اين سفر، بسيار مهم تلقي شد و نشان داد حرفهايي که آنها ميزنند بي ربط تر از آن است که قابل اعتنا باشد.
اين سفر ظرفيت و عمق استراتژيک جمهوري اسلامي ايران را يک بار ديگر در معرض ديد جهانيان قرار داد و همينطور گستره همکاريهاي جمهوري اسلامي ايران را نمايش داد. هيچ زمينهاي نيست که ما در آن حرفي براي گفتن نداشته باشيم و در هر حوزه علمي و اقتصادي از جمله در حوزههاي کشاورزي، صنعتي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي وارد ميشوند ما حرف داريم و ميتوانيم با هم همکاري کنيم. در مجموع همکاران من در اين سفر خيلي زحمت کشيدند، سفر فشردهاي بود، 40 ساعت ما روي هوا و در فرودگاه بوديم، بيش از 30 هزار کيلومتر پرواز کرديم که فشار ميآورد اما همکاران من با شوق اين کار را انجام دادند، چون يک هدف مقدسي را دنبال ميکنيم و رابطه عادلانهاي که به نفع دو ملت و به نفع جهان است. خدمت به ملت ايران چيزي است که اصلا ادم از آن خسته نميشود.
موضوع هستهاي از نظر ما حل شده است و ما هم اکنون موضوعي به نام موضوع هستهاي که بخواهيم درباره آن با آنها گفتگو کنيم نداريم، حال هر قدر ميخواهند هياهو کنند، اين مسئله از نظر ما تمام شده است.
مجري: درهالهاي از ابهام است که چرا فضاي آرام اخير درباره موضوع هستهاي را يکباره بر هم زدند.رييسجمهور: براي ما ابهامي وجود ندارد و ما از ابتدا هم علاقه داشتيم که همه مسائل و موضوع هستهاي را حل کنيم. ما طبق قانون عمل ميکنيم، حقوق خودمان را ميخواهيم و چيزي اضافه نميخواهيم، روي مرز قانون هم حرکت کرده ايم و هر سؤال حقوقي هم داشتند پاسخ داده ايم و جوابش را هم گرفته ايم و به هياهوها هم محل نگذاشته ايم. هر جا هم غيرقانوني تصويب کرده اند ما رسماً اعلام کرده ايم که به رسميت نميشناسيم. برخي کشورها و دولتها ازجمله دولت انگليس به شدت با آن شرايط آرامش قبل از قطعنامه اخير مخالف بودند.
براي ما مسجل است که دولت انگليس با مذاکرات ژنو که مذاکرات درستي بود و در مسير درست تفاهم بود مخالف بود و رژيم صهيونيستي نيز به شدت مخالف آن بود و اينها دنبال اين بودند که آن فضا را عوض کنند و بگويند اصلاً تفاهمي نيست و آرامشي وجود ندارد و براي اين مسئله سرمايه گذاري کردند. برخي ديگر هم به نظر من فريب خوردند، روسيه اشتباه کرد، روسيه تحليل درستي از شرايط امروز دنيا ندارد، شايد بر اساس اطلاعاتي که درست نيست به آن طرف رفت. اما رژيم صهيونيستي و دولت انگليس اصلاً دستپاچه بودند زيرا در اين مذاکرات سازنده همه در حد خودشان بودند، ايران در حد خودش با کشورهاي بزرگ دنيا حرف ميزند و همکاري هم ميکند اما اين را که کسي بخواهد خود را برتر از ديگران بداند اصلاً قبول نداريم، همه آنها هم اين را ميدانند زيرا دوره اين ادبيات پايان يافته است.
مجري: به نظر شما تشکيل ترتيبات و اتحادهاي فرامنطقهاي مانند گروه هشت کشور صنعتي و استفاده از ظرفيتهاي بين المللي براي پيشبرد اهداف مشترک تا چه حد کارساز خواهد بود؟رييسجمهور: اين حرف شما درست است و بايد عملي شود و ما به اين سمت ميرويم. هشت کشوري که در قالب گروه هشت کشور صنعتي دور هم جمع شده اند در همين نظام کنوني جهاني کار ميکنند يعني نظام کنوني از جمله بانک جهاني، صندوق بين المللي پول و سازمانهاي تصميم گيري دنيا پشتيبان آن هستند، آنها بر اين نهادها مسلطند و آنجا تصميم گيري ميکنند. ما ميخواهيم خارج از اين ترتيبات، يک ترتيبات عادلانه درست کنيم که از همين روابط دوجانبه و تقويت اين انديشه آغاز ميشود. خوشبختانه اين انديشه الآن در حال همه گير شدن است و بايد آرام آرام همين روابط دوجانبه را گسترش دهيم. مثلاً بانکي که بين ما و ونزوئلا تشکيل شده است الآن چند کشور گفتند که ما هم ميخواهيم باشيم، اين نقطه شروع است. اين نقطه ثقل هم اکنون وجود دارد اما نميتوان آن را اعلام کرد و بالأخره چند کشور هستيم که با هم رايزنيهايي داريم و حرفها را باهم ميزنيم و نميخواهيم که آنها بدانند ما چه برنامهاي براي آينده داريم اما مطمئناً برنامه داريم و طرفداران انديشهاي که طرح کردم به سرعت در حال زياد شدن است.
از نهادها شروع کرديم و گفتيم که بانکي خارج از اين حلقه تأسيس شود که پايه اش بايد در ونزوئلا گذاشته شود و بلافاصله چند کشور گفتند که ما هم هستيم. ترتيبات اجرايي اين کار ظرف چند ماه کامل ميشود و يک بانک چندمليتي خارج از آن حلقه ايجاد ميشود که اين نکته بسيار مهمي است. در سازمان اکو هم خوشبختانه اين انديشه همه گير شده است و تاکنون چند طرح خوب آغاز کرده ايم. هم اکنون ميان جمهوري اسلامي ايران و ترکيه قصد داريم که با لير و ريال مبادله کنيم و اين به معناي دور زدن ساختاري است که آنها براي ما طراحي کرده اند و از آن طريق سلطه خود را اعمال ميکنند. برخي کارهاي ديگر نيز ازجمله بانک عمومي و صندوق حمايت از سرمايه گذاري در سازمان اکو براي مبادلات دوجانبه در دست اجراست.
همان گونه که ميدانيد جمهوري اسلامي ايران براي دور بعد، به عنوان رييس جنبش غيرمتعهدها انتخاب شد که اين يک ظرفيت است. هم اکنون مصر رييس جنبش است که تحرک خوبي را آغاز کرده است و کوبا هم تحرک خوبي داشت و مالزي هم واقعاً اين جنبش را در حالي که در حال حذف شدن از مناسبات جهاني بود بسيار شجاعانه احيا کرد و کوبا دنبال آن را گرفت. الآن مصر کارهايي را آغاز کرده است و دو سال و نيم ديگر رياست اين جنبش به ايران ميرسد. طبعاً ما به مصر کمک ميکنيم که از اين فرصت حداکثر استفاده را بکند.
جنبش عدم تعهد يک ظرفيت بسيار بالايي است و اين انديشه که ما بايد ساز و کارهاي ديگري داشته باشيم در حال عمومي شدن است. اين مقدار کار در دوران مصر صورت ميگيرد و بقيه حتماً در دوره رياست ايران تکميل ميشود ضمن اينکه کارهاي ديگري نيز مانند روابط ما با ونزوئلا و ونزوئلا با کشورهاي ديگر در دست اجراست. اين حرکتها در حال کاشت نهالهايي است که بعداً به شبکهاي تبديل ميشود. اگر ما الآن ايجاد يک شبکه جديد را اعلام کنيم، با آن مقابله ميکنند و نميگذارند؛ زيرا با نظام کنوني جهاني، دنيا را ميچاپند و به خاطر همين نظام، آقاي دنيا هستند. ما ميخواهيم اين نظام را کنار بگذاريم و نظام ديگري را بياوريم و حتماً بخش مهمي از اين تهديدهايي که اعلام ميکنند به خاطر همين ظرفيت ايران است که ايران ميتواند منشأ تغيير اين نظام در دنيا باشد.
پيشنهاد اصل تبادل سوخت، با خود ما بود، رآکتور تهران در ابتدا سوخت 90 درصد مصرف ميکرد و بعد آژانس مصوبهاي گذراند که سوختهايي که راديو دارو توليد ميکنند سوخت آن 19،75 درصد شد. 25 سال پيش از طريق آژانس از آرژانتين سوخت خريديم که تا دو سال ديگر تمام ميشود.
ما به آژانس اعلام کرديم که حاضر به خريد هستيم. ما ميدانستيم خيليها تمايلشان اين است که گذشته را کنار بگذارند و از اين پوزيشن و قيافهاي که گرفته اند بيرون بيايند. اين قيافه گرفتنها فايدهاي ندارد چرا که چند سال که اخم کرده ايد چه چيزي بدست آورده ايد؟ خواستيم فرصتي بدهيم و فضا را براي آنها تغيير دهيم و گفتيم حاضر به خريد هستيم. آژانس نامهاي بدون امضا به ما داد. آژانس اعلام کرد اين نامه پيشنهاد آمريکا و روسيه است مبني بر اينکه حاضريم شما سوخت خود را به ما بدهيد و ما غني سازي کنيم و برگردانيم. با کليات اين موضوع موافق بوديم. اين مسأله براي ما مشکلي ندارد زيرا فناوري را داريم.
گفتيم روند مذاکرات فني را براي ترتيبات اين کار انجام دهند و آنها اعلام کردند که فرانسه هم باشد زيرا لوله سوخت را فرانسه دارد و روسيه نميتواند و روسيه بايد غني کند. ما با فرانسه مخالفت کرديم و گفتيم اين کشور تعهد داشته است 50 تن اورانيوم "يو اف 6" را به ما بدهد اما به تعهداتش عمل نميکند.
آنها گفتند حق با شماست اما فرانسه هم باشد تا کار انجام شود، در بحثهاي فني يک جوي درست کردند که چون ايران 1200 کيلو سوخت دارد، ما ميخواهيم سوخت ايران را بيرون ببريم و ايران را از بمب دور کنيم. در حاليکه ما بيشتر داريم و آژانس هم از اين موضوع مطلع است و هر روز نيز در حال ساخت هستيم.
براي ما سوخت 3 و نيم درصد مسئله پيش پا افتادهاي است و ما اين ميزان را 3 و نيم سال پيش داشتيم. فروردين سال 85 به فناوري دست پيدا کرديم و از آن زمان تاکنون 2 هزار کيلومتر جلوتر رفتيم.
اين حرف که ادعا ميکنند ما در پي ساخت بمب اتم هستيم بي ربط است. بارها اعلام کرده ايم نميخواهيم بمب بسازيم. ما مثل آنها نيستيم، همه چيز ما شفاف است و شجاعت آن را داريم که اگر روزي لازم باشد بسازيم يا اگر تصميم داشته باشيم، بگوييم. مقام معظم رهبري اعلام کرده اند که از نظر مبنايي مخالفيم يعني از نظر اعتقادي با بمب مخالفيم. نه در دکترين دفاعي ما و نه در برنامه صنعتي و اقتصادي ما بمب وجود ندارد.
اما در مورد تبليغات غربيها، متاسفانه عدهاي نيز در داخل با آنها همراهي کردند که توطئه و فريب است. ما به آنها پيغام داديم که آن حرفها را تکذيب کنند زيرا ما نميتوانيم حيثيت جمهوري اسلامي را وسط بگذاريم و بيهوده خرج کنيم. پيشنهاد داديم که آماده ايم با هم همکاري هستهاي کنيم و اشکالي ندارد 400 تن را ميدهيم، شما همان مقدار سوخت بدهيد و اين کار تکرار شود. بايد به جاي تقابل، تعامل داشته باشيم، آژانس وظيفه دارد که سوخت را بدون شرط به ما بدهد.
عدهاي در داخل سر و صدا کردند که اين توطئه و فريب غرب است و عدهاي آن طرف مخالف اين کار بودند. طبيعي است که هيچ وقت حيثيت ملت ايران را در جايي قرباني نميکنيم. 400 کيلو يا 1200 کيلو ارزش چنداني براي ما ندارد زيرا ما فناوري را داريم و کارخانه در حال ساخت است و ما ميخواهيم از آن استفاده کنيم. با توجه به اينکه ميتوانيم خودمان اورانيوم با غناي 20 درصد را بسازيم حقش را محفوظ ميداريم، ما ميخواهيم يک تبادلي کنيم که شما از آن موضعي که داشتيد بيرون بياييد و ديگر برويم در ساخت نيروگاه و حال با هم همکاري ميکنيم. اينها يک عده کساني بودند که در اوج فشارهاي هستهاي از اين طرف به ما فشار ميآوردند و ميگفتند کوتاه بياييد و حالا سوپرانقلابي شده اند.
حالا که گذشت، هم اينها و هم آنها خطا کردند و ما گفتيم حالا که اين طور شد ما نميدهيم. ما گفتيم شما غني کنيد 20 درصد بياوريد در خاک ايران و ما اين را با هم مبادله ميکنيم و آن هم به خاطر فضاي موجود بود. ما نميتوانيم برويم در فضايي که بعداً از لحاظ سياسي متهم شويم. ما براي تعامل پيشنهاد داديم.
متأسفانه در آن سمت صهيونيستها و انگليسيها بر آنها غلبه و پافشاري کردند که بايد بدهيد گفتيم نه. ما نيز گفتيم اين يک معامله است و شما حق نداريد شرط بگذاريد و اين واقعاً مسخره ترين موضعي بود که آژانس در عمرش گرفته بود. ميگويند ما الآن 20 درصد به شما ميدهيم اما به اين شرط، ما نيز گفتيم که اين شرط را نميپذيريم ما عضو آژانس هستيم، بايد بدهيد و اگر ندهيد ما ميسازيم.
ما که مشکلي نداريم و الآن من به ملت عزيز ميگويم که هيچ جاي نگراني نيست و ما خودمان توليد ميکنيم زيرا فناوري اش را داريم. ما اين فرصت را به آنها داديم اما آنها از اين فرصت استفاده نکردند. البته هم بعضيها در داخل مقصر بودند و هم آنها مقصرند زيرا نميبايست به فشار صهيونيستها و انگليسيها تن در ميدادند؛ به هر صورت آوردند در اين فضا که قطعنامه صادر کردند، گرچه اين قطعنامه هيچ مبناي حقوقي ندارد.
فوردو را ما اطلاع داديم و قرار بود که يک سال و نيم ديگر در آنجا تزريق انجام شود اما ما يک سال قبل اطلاع داديم. ببينيد چه استدلال خنده داري ميکنند؛ ميگويند در دولت قبل يک تعهدي داده شده بود در ترتيبات سه مميز يک که هر کاري ايران ميخواهد بکند قبلش بايد خبر بدهد. اين موضوع را تعليقش کرديم در شرايطي که اينها قطعنامه صادر ميکردند و ميگويند اين تأسيساتي که شما شروع کرديد قبل از تعليق آن بوده است.
اين يک حرف بچه گانه است و تهديد کردند که ما را بمباران ميکنند، ما رفتيم آنجا را گرفتيم و بعد از تعليق آن هم بوده، حتي اگر قبلش هم بوده حق ما بود. ما حق داريم در کشور خودمان کار کنيم، ما عضو آژانس شده ايم، اين به آن معني نيست که آژانس به ما زور بگويد يا بخواهد حرفش را تحميل کند. ما عضو شديم که کار خودمان را بکنيم و آنها نظارت کنند. جالب اينکه زماني که ما به آژانس خبر داديم، رييسجمهور امريکا آمد و گفت تأسيسات محرمانه کشف شده است، آنها ميگويند امريکا بعد از اينکه فهميد آن تأسيسات وجود دارد، ما اعلام کرده ايم.
آيا با اين سيستم ميخواهند دنيا را اداره کنند؟ از همين الآن معلوم است که شکست خورده است. کشوري بمب اتم دارد، عضو آژانس نيست، هيچ تعهدي را نميپذيرد، اصلاًٌ کاري با آن ندارند اما ما عضو آژانس هستيم، همکاري و قوانين را رعايت ميکنيم اما با ما بداخلاقي ميکنند. ما ميگوييم داريم همکاري ميکنيم و تسليحات نداريم و شما هم هيچ نشانهاي نداريد اما ما را محکوم ميکنيد. از نظر ما اين مسائل هيچ ارزش حقوقي ندارد، اينها قبلاً تجربه شده است، ميخواهند دوباره تجربه کنند، اصلاً ما هيچ حسابي براي اين موضوع باز نميکنيم. البته از بعضيها انتظار نداشتيم به ويژه آقاي اوباما؛ رفتار آقاي اوباما واقعاً نگرانکننده است.
رفتار اوباما نگران کننده است. ملت ايران ميداند که جمهوري اسلامي ميخواست که اوباما موفق شود تا تغييرات اساسي ايجاد کند. اما اکنون نگران هستم چون رييسجمهور امريکا موفق نشده است کار درست و حسابي انجام دهد و حرفهاي بوش را زدن و مسير بوش را رفتن چيز جديدي براي دنيا نيست و نتيجه ان از قبل معلوم است و اتفاقي نميافتد و اوباما بايد تغييراتي به خود بدهد و سياستهاي استکباري را تغيير دهد. اوباما در مورد ايران خيلي حرف زده است ما هم استقبال کرديم و گفتيم شما يک قدم برداريد ما ببينيم، حتي پيام داديم که حاضر هستيم در نيويورک گفتگو کنيم يعني هر فرصتي لازم بود از طرف ما به ايشان داده شد تا اگر صادق است قدمي بردارد اما اکنون واقعا نگران شديم اوباما نيز نتواند و همان بساط قبلي به اسم ديگري ادامه پيدا کند. ما خواستيم تحولات مثبت اتفاق بيفتد اما کارهاي اوباما خيلي چنگي به دل نميزند.
مجري: پيش بيني ميکنيد گامهاي بعدي اين سناريوي چه باشد، عدهاي معتقدند که اين قطعنامه مقدمهاي و مواد اوليه براي انتشار قطعنامه شديد تري از طرف شوراي امنيت سازمان ملل متحد در ماه دسامبر و قبل از آغاز سال ميلادي جديد است و ميتواند مستمسک اقدامات جدي عليه ايران باشد و زمينه تحريمها و حتي شايد اقدامات نظامي باشد.رييسجمهور: آنها مگر تاکنون با ما شوخي داشتند که اکنون جدي باشند يعني اقداماتشان تاکنون شوخي بوده است، مگر تحريمهاي قبلي که انجام دادند شوخي بود آنها هر چه در توانشان بود آوردند و تمام توپهاي خود را خالي کردند و اکنون چه چيزي را ميخواهند تحريم کنند.
مجري: از جمله بنزين و تحريمهاي بانکي.رييسجمهور: ما سيستمي را طراحي کرديم که ظرف يک هفته همه بنزينهاي مورد نياز وارداتي خود را در داخل توليد ميکنيم و هيچ مشکلي نداريم اکنون يک کالاي ديگري را توليد ميکنيم و در صورت نياز بلافاصله جايگزين ميکنيم. مهمترين ان بنزين است، غربيها چه کار ميخواهند بکنند ما داخل کشورمان غذا و ماشين را توليد و صادر نيز ميکنيم ما از اقتصادهاي بزرگي هستيم که آنها به ما احتياج دارند نه ما به آنها، غربيها بيش از ما احتياج دارند.
مجري: يعني اين تحريمها هيچ اثر منفي يا افزايش هزينهاي ندارند؟رييسجمهور: نه اينکه هيچ اثري ندارند اما اثري نيست که در زندگي مردم ايران مدام فشار وارد کند، از طرف ديگر راههاي جبرانش وجود دارد و ما انجام داديم. پيش بيني من اين نيست که آنها به دنبال تحريمهاي جديد هستند چون اصلاً فايدهاي ندارد و آنها حرفهاي خود را زده اند و اقدامات خود را انجام داده اند به خصوص در بحث نظامي من يک بار گفته ام که همه آنها کوچکتر از اين حرفها هستند که بخواهند به اين موضوع فکر کنند.
مجري: آيا واقعاً نگران تهديدهاي نظامي عليه مراکز حساس کشور نيستيد؟رييسجمهور: من قبلا نيز گفته ام و اين حرف جدي است ما شوخي نداريم و من در هيچ کدام از حرفهايم با ملت ايران شوخي نکرده ام، هر دستي بخواهد روي ايران بلند شود قطع ميشود و آنها با دم شير بازي ميکنند، از طرفي ظرفيتي وجود ندارد،کي ميخواهد بمباران کند و کجا را ميخواهد بمباران کند. من به يکي از خبرنگارن در نيويورک گفتم آيا شما اصلاً ايران را ديده ايد که گفت نه، گفتم ايران با يک ميليون و 700 کيلومتر مسافت و بيش از هفتاد و يک ميليون نفر جمعيت دارد و بهترين دانشمندان و بهترين مردم را دارد شما اصلاً نميفهميد و خيال ميکنيد ايران يک کشور نقطهاي در يک قاره محروم است در حالي که اين طور نيست و حجم ارتباطات ما بسيار گسترده است. در دوره ارتباطات جهاني و جهاني سازي اصلاً حرف از تحريم، مسخره و مثل اين است که رودخانه عظيمي جريان دارد و يک آب باريکهاي خلاف جهت برود و بخواهد تاثير هم بگذارد که مسخره است. ما هم اکنون فراي قانون با آژانس بين المللي انرژي اتمي همکاري کرده ايم و صادقانه همه گونه اطلاعات در اختيار آنها قرار داده ايم تمايل در ايران آن است که سطح همکاريها را از ميزان قانوني پايين تر بياوريم اما حداقل تصميم ما اين است که همکاري با آژانس را به مُرّ قانوني برسانيم.
دو نوع همکاري يكي براساس با ميل و اشتياق و يكي براساس قانون با آژانس بين المللي انرژي اتمي وجود دارد، ما با کسي شوخي نداريم که بخواهيم از يک هياهو بترسيم ما سطح همکاريهاي خود را حداقل به سطح مُرّ قانوني با آژانس ميرسانيم.
برخي تحليلها در خصوص تعرض رژيم صهيونيستي به مراکز هستهاي ايران، ممکن است يک يا چند صهيونيست حرفي بزنند اما اينها اختيارشان در دست ديگران است و بايد آنها را کنترل کنند و ما بارها گفته ايم ما خودمان آنها را کنترل ميکنيم.
همه ميدانند در صورت برخي حرکات غيرمنطقي و غيرعقلاني پاسخ ايران چه هست و همه از اين پاسخ آگاهي دارند.
برخي بداخلاقيها مانند تحريم و صدور قطعنامه از نظر جمهوري اسلامي ايران بي ارزش است. بالاخره ما از اين رفتار آژانس گله داريم و به ويژه از آقاي البرادعي گله داريم البته ميدانيم که او تحت فشار است اما از اول نبايد وارد دام آنها ميشد. شنيده ايم که البرادعي تلاش کرده است به آنها بگويد که اشتباه ميکنند اما اين تلاشش نتيجه نداشته است.
محدود کردن آژانس در برخي دسترسيهايش براساس مُرّ قانون، طبيعي است. براساس همين قانون ما ميتوانيم آنجايي که فناوريمان بومي است اجازه بازرسي ندهيم و در عين حال آژانس ملزم است تمام گزارشهاي خود را محرمانه نگه دارد اما ما ميدانيم گزارشهايي که از ايران و با همکاري ما تهيه ميشود و به آژانس ميدهيم در اختيار دشمنانمان قرار ميگيرد. خود آقاي البرادعي گفت که اطلاعات فوردو را به امريکاييها داده و اين خلاف قوانين آژانس است. نظام حاکم بر نهادهاي بين المللي همچون آژانس پوسيده است. ملتها اين مقطع را پشت سر گذاشته اند و اين رفتارها پايان دوران خود را ميگذراند؛ اين مرده با اين نفسها زنده نميشود و اگر هم بخواهند به همين روش ادامه دهند حرف ما را به اثبات رسانده اند. در مورد استقلال کم نظير جمهوري اسلامي ايران در همه زمينهها، ما به هيچ جاي دنيا به شکلي نيازمند نيستيم که بخواهند چيزي را به ما تحميل کنند و با همين شرايط در سه، چهار سال گذشته و به رغم بداخلاقيها و تحريمها صادرات غير نفتي را از 7 و نيم ميليارد دلار به 23 ميليارد دلار رسانده و با صادرکنندگان عهد بستهايم آن را تا 50 ميليارد دلار هم برسانيم اين ظرفيت ايراني است. اگر بحران جهاني نبود هيچ مشکلي براي ايران به وجود نميآمد. در قضيه تحريم فقط به برخي از بانکهاي ما اندکي فشار آمد و بلافاصله هم جبران شد.
تقابل با کشورها خواست جمهوري اسلامي ايران نيست. همان طور که بارها گفته ايم دوست نداريم چنين فضايي به وجود بيايد ما دوستانه تعامل ميکنيم و حتي گفتيم دوست داريم دولتي مثل دولت جديد امريکا مانند دولت قبلي بدنام نشود اما اگر آنها چنين راهي را انتخاب کرده اند ما مشکلي نداريم؛ آنها بيش از ما دچار مشکل ميشوند.
جمهوري اسلامي ايران اعلام کرده است نظامهاي موجود در جهان نظامهاي ناعادلانه و يکطرفه است. هم اکنون آنها آمده اند روي دندهاي که حرف ما را اثبات کنند؛ در شوراي حکام ده راي به ما دادند و من واقعا از کشورهايي که ممتنع و مخالف راي دادند مثل مالزي، کوبا، ترکيه، ونزوئلا، مصر و برزيل و ديگران تشکر ميکنم و اگر يک راي هم به ما ميدادند اجماعي به دست نميآمد. عدهاي از کشورها براي ما پيغام فرستادند که به ما فشار آوردند و ما هم گفتيم اشکال ندارد ما مشکلي نداريم و مشخص شد طرف کشور ما عدهاي هستند که تهديد شده اند. رفتار همين نظامهاي بين المللي با رژيم صهيونيستي که همه را تهديد ميکند. آنها هر لحظه يک نفر را تهديد ميکنند خود من و آقاي چاوز را تهديد کردند زرادخانه دارند، سلاحهاي کشتار جمعي دارند اما با آنها کاري ندارند.
پاسخ ايران به شش سوال اصلي آژانس، ما همه چيز را پاسخ گفتيم حالا ميخواهند قطعنامه بدهند آنقدر بدهند که خسته بشوند؛ در واقع از نظر سياسي آنها دارند حرف ما را اثبات ميکنند؛ در فضاي منطقي حتي اگر امريکا هم بخواهد به ما پاسخ دهد هيچ توجيهي در اين زمينه وجود ندارد. آژانس هم اکنون در اختيار کيست؟ ما همه تعهدات خود را به آژانس انجام داديم اما آژانس هيچ خدمتي به ما نکرده است الان مطالبات جدي در رابطه ما با آژانس وجود دارد و مجلس هم تصويب کرده است ما تجديد نظر کنيم؛ ما سوخت 20 درصد از آژانس خواستيم به ما ندادند و چندين شرط گذاشتند هيچ جاي قانون اين طور نيست.
در مورد تحولات و بحران اقتصادي و کاهش نقش دلار در مبادلات بين المللي، اين بار اگر غربيها بخواهند در آن فضا قرار گيرند، در موج دوم اقتصادي جهان نابود خواهند شد. ايران در ابتدا شروع به تغيير ارز خود از دلار به ديگر ارزها کرد البته برخي ميگويند توان مبادلات اقتصادي ايران آنقدر بالا نيست که اثر خودش را در تجارت جهاني بگذارد اما ديديد که گذاشت.
ايران رابطه با دلار را کاهش داد و پس از آن بسياري از کشورها نيز همين کار را انجام دادند که با اين کار اقتصاد امريکا زمين ميخورد. برخي از اقدامات ما مسير غربيها را براي آسيب زدن به ما کج کرد و اهداف آنها را به هم ريخت. اقتصاد ما به لحاظ ذاتي دروني است و قريب به اتفاق نيازهايمان را در داخل تامين ميکنيم و ديديم که با بحران به وجود آمده در جهان، ذخاير ارزي کشورمان افزايش يافت و اين در حالي است که در بسياري از کشورها ذخاير ارزي کاهش يافت و آنها زمين خوردند و آسيبهاي جدي به آنها وارد شد.
البته برخي از مشکلات اقتصادي ما به بحرانهاي جهاني مربوط نميشود. ما به غربيها توصيه ميکنيم که اين راه را ادامه ندهند، البته اگر خودشان اصرار ميکنند که به دره سقوط کنند ما جلويشان را نميگيريم. ديپلماسي و مراودات ما با اعضاء شوراي حکام که آراي متفاوتي در برابر ملت ايران اتخاذ کردند تغيير خواهد کرد همچنان که پارسال مبادلات اقتصادي ما با اروپا 35 درصد کاهش يافت در حالي که در همين سال مبادلات اقتصادي ما با جهان افزايش چشمگيري داشته است.
غربيها فکر ميکنند در دوره استعماري هستند و فقط بر همين اساس ادبيات خود را بر ديگران تحميل ميکنند. در مورد احداث 10 سايت هستهاي بايد بگويم بلوفي در کار نيست اصلا در اين عرصه نميتوان بلوف زد. آن موقع که زنجيره اول انرژي هستهاي را در کشور راه انداختيم آنها گفتند امکان ندارد و بعد ديدند که واقعيت دارد. هر کاري که در زمينه هستهاي انجام ميدهيم عين واقعيت است.
اين 10 سايت از قبل طراحي شده است و ما به اژانس تعهد نداده ايم که در طراحي و ساخت آنها را خبر کنيم زيرا يک صنعت بومي است اما 6 ماه قبل از تزريق گاز، طبق قانون خبر خواهيم داد. اما تا الان همکاريهاي فراواني را با اژانس انجام داده ايم و ساخت 10 سايت هستهاي در دستور کار دولت قرار گرفته و از چند ماه قبل طراحي سايتهاي هستهاي براي 500 هزار سانتريفيوژ انجام شده است.
سايت نطنز براي 50 هزار سانتريفيوژ طراحي شده است اما سايتهاي جديد ظرفيتشان بيش از اين سايت است. از قبل سازمان انرژي اتمي را براي مکان يابي هم از لحاظ ايمني و امنيتي کار سختي است مامور کرديم. در گزارشي که سازمان انرژي اتمي آورده است 5 نقطه شناسايي شده و به ما اعلام کرده است.
معلوم شد ما پنهان کاري نکرده ايم و اهل پنهان کاري نيستيم ايران اين قدر شجاعت دارد که هر کاري ميخواهد بکند علني انجام دهد. ايران در دنيا به شجاعت معروف است ما نگراني نداريم ما پروتکل الحاقي را لغو کرديم علني گفتيم لغوش ميکنيم چون آن پروتکل زوري و غيرقانوني بود؛ گفتيم ترتيبات اجرايي سه مميز يک را لغوش ميکنيم الان هم ميگوييم ما حداکثر روي مرز قانون حرکت ميکنيم ديگر آن روابط دوستانه تمام شد دليلي ندارد ما با هم بنشينيم. هر قدر به ما امکانات و امتيازات بدهند طبق اساسنامه آژانس، همان طور هم با آنها همکاري ميکنيم. يکطرفه نيست اما همکاري مان در مرز قانون را داريم بررسي ميکنيم.
مجري: برخي از اعضاي متنفذي خارج از چارچوب آژانس و شوراي امنيت، خيلي هشدارهاي شخصي جدي هم دارند ميدهند از جمله آقاي کوشنر که حتما شنيده ايد که گفت ايران دارد وارد بازي خطرناکي ميشود.رييسجمهور: فکر ميکنم وزير امور خارجه فرانسه معناي حرفش را متوجه نميشود که چه ميگويد چون حرف زياد ميزند. خود فرانسويها هم به ما ميگويند وزير امور خارجه کشورشان يک ذره تعادل در حرف زدنش ندارد و نميداند چه بگويد؛ منظورش از بازي خطرناک چيست؟ مثلا آقاي کوشنر ميخواهد چه کار کند؟ آنها فعلا خودشان را جمع و جور و پاريس را اداره کنند تا برسند به جاهاي ديگر دنيا. به نظرم آقاي سارکوزي هم اسير اين وزير امورخارجه اش است.
پيغامهايي که به ما ميدهند اين جوري است که (رييسجمهور فرانسه) گرفتار وزير امور خارجه اش است چون حکومت آنها ائتلافي است و بالاخره اين جوري است و او خيلي متوجه ابعاد حرفهايي که ميزند نيست.
مجري: بحث لايحه هدفمند کردن يارانهها موضوع خيلي مهمي است و همه منتظرند ببينند که سرنوشت آن چه ميشود و از کي اجرايي خواهد شد؛ آيا در مورد آن سازمان يا شرکت با مجلس به توافق رسيديد و فکر ميکنيد اين لايحه کي قانون و به دولت ابلاغ شود؟رييسجمهور: ما که با کل مجلس صحبت نکرديم با کميسيون جلسه داشتيم کميسيون سه نفر تعيين کرد و ما هم سه نفر تعيين کرديم که بنشينيم اشکالات آن چيزي را که تا الان مصوب شده است رفع کنيم چون چيزي که تا الان مصوب شده است ميرود بودجه سالانه و اصلا چيزي که برود به بودجه سالانه معنايش اين است که انعطاف ناپذير است در حالي که هدفمند کردن يارانهها به خصوص در حمايت از توليد و کنترل بازار بايد کاملا منعطف باشد. اصلا قالب کار با قالب بودجه سالانه که يک ترتيبات اجرايي بسته غيرمنعطفي دارد نميسازد و ناسازگار است. قرار شد بنشينند و يک متني هم تهيه کرده بودند و پريشب هم يک جلسه با هم داشتيم و گفتند اصلاح ميکنيم و فردا قرار است در مجلس مطرح شود. اميدواريم اصلاح شود و جوري باشد که دولت بتواند اين کار را عملي کند. براي کارهاي معمولي قوانين عادي و ساختارهاي معمولي داريم اما براي اين کار ساختار اختصاصي با انعطاف لازم مورد نياز است البته با نظارت لازم.
مجري: درباره نظارت بر نحوه هزينههاي انجام شده در بين برخي از نمايندگان نگرانيهايي وجود دارد؟رييسجمهور: همه ساختارهاي کشور به خصوص دولت تحت نظارت است و مجلس تنها نهادي است که هيچ نظارتي بر آن نيست؛ قوه قضاييه يک نظارت دروني دارد، قوه مجريه هم نظارت دروني دارد و هم از قوه قضاييه نظارت ميشود و هم از قوه مقننه؛ ما تنها قوهاي هستيم که از شش جهت ما را ميپايند و دستگاههاي متعدد نظارتي بر همه کارهاي ما نظارت ميکنند. ما هيچ بخش خارج از نظارت نداريم اما براي کارهاي اجرايي کشور قالبهاي گوناگون در قانون پيش بيني شده است در قوانين ما يک قالب قانون کشوري است يک قالب قانون لشکري، يک قانون، قانون تجارت است. يک قانون، قانون نهادهاي عمومي غيردولتي است، يک قانون، قانون شرکتهاي دولتي است؛ ما بايد ببينيم کدام يک از اين اينها ظرفيت حمل اين بار را دارند که بالاخره توافق شد ما يک موسسهاي و سازماني درست کنيم که ماهيت آن شرکت باشد.
مجري: يعني تابع قانون تجارت باشد؟رييسجمهور: به نوعي تابع قانون تجارت با يک سري محدوديتهاي خاص، ولي شرکت دولتي است. شرکت محدوديتهاي خودش را دارد و نظارت بر آن اعمال و کار هم انجام ميشود حالا عمده نمايندگان محترم همراهي خوبي کرده اند. ما به نمايندگان گفتيم، ما در اين لايحه، مختصر و مفيد و با کلمات حقوقي همينهايي که شما الان ميخواهيد، نوشته بوديم و شما اين را کنار گذاشتيد بعد اشکال پيدا شد و با توضيحات يک متن ده خطي الان شده سي خط، لازم نبود، آن لايحه شفاف بود. دولت سه ماده قانوني را در ماده 16 تفسير کرد نياز واقعا نبود البته جنس کار مجلس اين است که بحث و گفتگو شود و اين حسن کار مجلس هم هست؛ اميدواريم اين قانون کامل شود و در اختيار دولت قرار گيرد يعني اگر فردا تصويب شود و شوراي نگهبان فردا اين را تاييد کند مقدمات اجرا از شنبه شروع ميشود و ما آماده هستيم.
من ديدم بعضيها به شدت مردم را ميترسانند و اين کار خيلي بدي است؛ ترس ندارد؛ براي چه بايد بترسيم؟ ما نميخواهيم يارانه را حذف کنيم. من متاسفم بعضيها که دنبال حذف يارانهها بودند حالا آمده اند و مردم را ميترسانند؛ بله اگر يارانهها را حذف کنيم زندگي بخش وسيعي از مردم متلاشي ميشود؛ ما ميخواهيم يارانهها را درست و عادلانه توزيع کنيم وقتي عادلانه توزيع کنيم وضع همه، هم مردم، هم صنعت، هم تجارت و هم کشاورزي بهتر ميشود چون الان حداقل 20 درصد ما پرتي داريم؛ در بعضي بخشها 30 درصد هدر ميرود که دست مردم نميرسد خوب ما هم 20 تا 30 درصدها را جمع کنيم و به خود مردم بدهيم وضع مردم بهتر ميشود و قدرت خريد مردم حتما افزايش پيدا ميکند براي اينکه دولت دارد جلو اسرافها را ميگيرد.
ما نميخواهيم يک قران آن (يارانه) را کم کنيم و صددرصد آن به اقتصاد برمي گردد درست بر ميگردد و وقتي درست برگردد وضع مردم حتما بهتر ميشود. ما از قبل هر اقدامي را به مردم اطلاع ميدهيم و مردم را تجهيز ميکنيم اگر بنا باشد وجوهي را به حساب مردم بريزيم قبلش ميريزيم يعني اگر بنزين بايد 100 تومان اضافه شود ما قبلش سهم مردم را به حسابهايشان ميريزيم؛ هر کسي خواست مصرف کند، بنزين 100 تومان اضافه اش را از اين ميدهد، نخواست ميماند براي خودش طور ديگري استفاده ميکند. يعني اين طور نيست که حمايت ما از مردم عقب بيفتد و اين اصل ثابت دولت است؛ از قبل ما حمايتها را ميگذاريم ميگوييم اين حساب بسته است. روزي که فرض کنيد خواستيم قيمت قير يا گازوئيل يا هر چيز ديگر را 20 تومان بالا ببريم به هر نفر ايراني يک سهمي از آن ميرسد و به حسابش ميرود.
ما در حال حاضر 4600 ميليارد تومان براي نان يارانه ميدهيم. يعني به ازاي هر ايراني 67 تا 68 هزار تومان يعني به يک خانواده چهار نفره در سال تقريبا 270 تا280 هزار تومان داريم يارانه ميدهيم و خود خانواده هم الان دارد براي نان پول ميدهد؛ اين 270 هزار توماني که دولت ميدهد با آن پولي که خودشان ميگذارند رويش حساب کنند ببينند چقدر ميشود.
اگر گندم آزاد کيلويي 300 تومان است گندم اگر آزاد باشد يک چيزي توي جيب مردم ميماند براي اينکه ما اين وسط پرتي داريم و آن پرتي در شکم کسي نميرود؛ آن پرتي احيا ميشود و در جيب مردم ميرود. در کود شيميايي هم همين طور است ما داريم يارانه ميدهيم دست کشاورز نميرسد؛ در دارو هم همين است يارانه ميدهيم دست مردم نميرسد همان مقدار پرتي اش در جيب مردم بيايد به قدرت خريد مردم اضافه ميشود بنابراين واقعا هيچ جاي نگراني نيست ما همراه مردم جلو خواهيم رفت و با مشورت مردم و با اطلاع رساني دقيق قبلا مردم را تجهيز ميکنيم که جاي هيچ گونه نگراني نيست.
درباره لايحه هدفمند کردن يارانهها، اين لايحه بزرگترين خدمت به اقتصاد کشور و اقتصاد خانوارها به ويژه 7 دهک اول است که آسيب پذيرترند. دهک هفتم لب مرز است و از دهک هفتم به بعد ثروت سه دهک تا دهک دهم اوج ميگيرد.
علاقه منديم که همه مردم مانند سه دهک آخر، درآمد بالا داشته باشند که آرزوي ماست. در لايحه هدفمندکردن يارانهها بايد حتماً هفت دهک با درآمد پايين جامعه را بيش از سه دهک با درآمد بالا، تقويت کنيم به گونهاي که قدرت خريد آنها افزايش يابد.در اين زمينه هيچگونه نگراني نداريم و هيچ کاري را بدون اطلاع مردم انجام نميدهيم و حتما به همه سئوالات پاسخ ميدهيم. تلاش ميکنيم ريشه تورم را در جامعه خشک کنيم و يکي از ريشههاي تورم، بهره وري پايين و علت اصلي آن نوع يارانهاي است که ميدهيم. وقتي بهره وري بالا رود، ريشه تورم نيز از بين ميرود و اين موضوعي است که همه اقتصاددانها ميدانند. در 50 ساله اخير به طور متوسط سالي 15 درصد تورم داشتيم يعني 15 درصد از ثروت شش يا هفت دهک کم ميشود و به سمت دهکهاي ديگر ميرود. وقتي که تورم صفر شود ثروت همه سر جاي خودش است و بي جهت اضافه نميشود.
هزينههاي اضافي علت ديگر ايجاد تورم در جامعه است. دولت نفت را ميفروشد و به بانک مرکزي ميدهد و بانک مرکزي نيز ريال به دولت ميدهد زيرا دلار را نميتواند در بازار بفروشد و تورم ايجاد ميشود. اگر جلوي هرز رويها را بگيريم، هزينه دولت پايين ميآيد و اصلاح واقعي اقتصادي هم صورت ميگيرد و ديگر نگران تورم نخواهيم بود. در دوره قبل ميترسيدند زيرا اولاً دنبال حذف يارانه بودند و دوم پديده هدفمند کردن يارانهها مبهم بود. چهار سال در اين زمينه کارشناسي شده و حجم کار بسيار گسترده و حساسي براي اجراي آن بر دوش دولت است.
ميگويند با اجراي اين طرح بحران اجتماعي درست ميشود. وقتي فاصله طبقاتي کم شود و فقير نداشته باشيم آيا اين مسئله بحران است يا اينکه بحران را از بين ميبرد. ميخواهيم فقير نداشته باشيم و اگر پول به صورت درستي توزيع شود فقري در کشور نميماند. مردم در پايگاه اطلاعاتي (جمع اوري اطلاعات اقتصادي خانوارها) ثبت نام کردند و همه اطلاعات شناسايي و کنترل شده است .
اعلام شده که برخي از اطلاعات ثبت شده نادرست است که نادرستي هم به اين علت است که متوجه سوال نشده اند يا اطلاعات کافي نداشته اند. البته ما دهک دهک نميکنيم زيرا آن موقع کار سخت ميشود، ما کار را به سه خوشه تقسيم کرده ايم، 4 دهک، 3 دهک، 3 دهک. در اين تقسيم بندي حداکثر بعضيها که لب مرز اين خوشهها هستند ممکن است جابهجا شوند و ممکن است کسي در خوشه يک باشد و ما بگوييم خوشه دو است که اين قابل اصلاح است، اين افراد به سازمانهاي مربوط مراجعه ميکنند و با ارائه اطلاعات خود خوشه آنها اصلاح ميشود.
ما ميخواهيم توليدمان افزايش يابد، هزينه توليد پايين بيايد، توليد قابل رقابت شود، توزيع عادلانه شود و مناطق محروم رشد کند که همه اينها قابل هدف گذاري است. هدفمند کردن يارانهها يعني همين که ما هدفها را تعيين کنيم و اينها شدني است.
من با اطمينان به مردم ميگويم که به عنوان کوچک خادمان مردم به موضوع اشراف دارم و ميدانيم چه کار ميخواهيم بکنيم و همراه مردم حرکت ميکنيم و ان شاء الله مردم هم همکاري ميکنند. هيچ بحران و فشاري بر مردم در راه نيست و فقط ميخواهيم با هم به جلو برويم. عددها عوض ميشود اما قدرت خريد مردم نه تنها کم نميشود بلکه حتماً زياد هم ميشود. يعني اگر کسي در سال 10 کيلو مرغ مصرف ميکرده است، اين قدرت را پيدا ميکند که 15 کيلو مرغ مصرف کند. انرژي در کل سبد ملي ما ذخيره ميشود و اين به نفع کشور است، آلودگيها از بين ميرود و خود مردم بر منابع خود مديريت پيدا ميکنند. ما الآن جاي مردم نشسته ايم و تصميم ميگيريم و آن کسي که در ماه کل هزينه خرج خانواده اش 100 هزار تومان است چه استفادهاي از يارانه ميکند؟ هيچ، ما جاي او تصميم ميگيريم.
حتي کسي که در ماه 10 ميليون تومان هزينه دارد، براي او هم ما داريم تصميم ميگيريم و ما سبد هزينه و مصرفش را شکل ميدهيم، چرا اين کار را ميکنيم؟ ما بايد اجازه دهيم مردم خودشان درباره منابع ماليشان تصميم بگيرند. برخي نگران بودند و ميگفتند که شما قدرت خريد طبقات پايين را افزايش ميدهيد، اينها ممکن است وارد بازار شوند و تورم درست شود. اولاً از مردم ميخواهيم که پول اضافه خود را فوري خرج نکنند، سرمايه گذاري، ذخيره و پس انداز کنند. کل توليد ما با 40 درصد ظرفيت کار ميکند و کارخانههاي ما يک شيفتي هستند و وقتي در بازار تقاضا باشد، دو شيفتي ميشوند و اين يعني تزريق خون تازه به پيکر اقتصاد کشور. فرض کنيم پنج دهک تا امروز نميتوانستند در خانه خود پلوپز داشته باشند، حالا پول به دستشان آمده است و ميتوانند پلوپز بخرند، ممکن است خواهش کنيم اين کار را به تأخير بيندازند و اجازه دهند کارخانههاي ما توليد و وارد بازار کنند بعد مردم خريد کنند تا بي جهت بازار سياه درست نشود و قطعاً مردم ما هم ميپذيرند و از خدا ميخواهند که اقتصادشان پيشرفت کند و جلو سوء استفادهها و هرز رويهاي اقتصادي گرفته شود.
اگر منابع و اقتصاد را دست مردم بدهيم، مردم بهتر از ما مديريت ميکنند. هم اکنون دولت به ازاي هر يک نفر ايراني سالي يک و نيم ميليون تومان به عنوان يارانه پرداخت ميکند، فرض کنيد ما همه اين مبلغ را به خود مردم بدهيم، خودشان بهتر خرج ميکنند و خودشان بهتر ميدانند چگونه هزينه کنند، چقدر مواد غذايي مصرف کنند، خودرو بخرند يا نخرند، چه يخچالي بخرند، خود مردم بلد هستند، ما نبايد براي آنها تصميم بگيريم؛ ما بايد مراقب باشيم که کسي اجحاف نکند يا انحصار درست نکند که به مردم فشار بيايد يا با بعضي بازيهاي رواني به مردم فشار نياورد، دولت بايد مراقبت کند. فرض کنيد قيمت علوفه در دنيا افزايش بيابد که طبعاً قيمت مرغ هم بالا ميرود مگر اينکه دولت جبران کند. دولت بايد اين انعطاف را داشته باشد که به مرغدار بگويد که شما نگران قيمت علوفه نباش، ما با هم تفاهم ميکنيم، قيمت مرغ را افزايش ندهيد.
30 درصد يارانه براي توليد است، ما خواستيم در بحث هدفمند کردن يارانهها بتوانيم بازار را کنترل کنيم که کسي بي جهت يا بر اثر تورم جهاني به مردم فشار نياورد و توليدمان هم هدفمند شود. نبايد بي جهت قيمت مايحتاج مردم افزايش يابد آن هم به دليل اينکه در جهان اين قيمتها افزايش يافته است، ما ميتوانيم آن را کنترل کنيم. لايحه برنامه پنجم و لايحه بودجه سال آينده آماده است و فقط منتظر اعمال تصويب و آثار لايحه هدفمند کردن يارانهها هستيم.
خودمان اعلام کرديم که بايد اين کار را بکنيم و در نهايت هم کار خودمان را انجام داده ايم و منتظر لايحه هدفمند کردن يارانهها هستيم که در برنامه پنجم و هم در بودجه تاثير ميگذارد.
براساس قانون بايد تا يک ماه پس از تحويل لايحه هدفمند کردن يارانهها در صحن علني مجلس بررسي شود که بررسي آن به طول انجاميد و تا امروز رسيده است. پس از تصويب لايحه هدفمند کردن و تاييد آن در شوراي نگهبان 3 تا 4 روز بيشتر زمان نميخواهيم تا هم لايحه برنامه پنجم و هم بودجه 89 را تقديم کنيم و ما براساس برنامه پنجم بودجه سال آينده خود را نيز آماده کرده ايم. فقط منتظريم اصلاحات آن را براساس تصويب لايحه هدفمند کردن يارانهها انجام دهيم. البته پيش نويس غيررسمي برنامه پنجم را به مجلس ارائه داده ايم که در حال بررسي در کميسيونهاست. باز هم تاکيد ميکنم واقعاجاي نگراني نيست همه اين پول به جيب هر يک از مردم ميرود و هر کس پول خود را دارد و ميتواند بر طبق علاقه خود برنامه ريزي کند.
مردم ايران اهل پس انداز هستند. مردم گرچه خوب هم مصرف ميکنند و ما هم از اين مصرف خوشحاليم و فقط از برخي اسرافها ناراحت ميشويم اما مردم ما اهل پس انداز هستند و به بهترين شکل امور خود را اداره ميکنند.
مجري: علت غيبت امروز شما در مراسم مجلس و نيز در جلسات مجمع تشخيص مصلحت نظام چيست؟رييسجمهور: رسم اين است که رييسجمهور را از 10 تا 15 روز قبل دعوت ميکنند و برنامه ميدهند و قبلا هم من گفته بودم که برنامه ام فشرده است و بعيد ميدانم که بتوانم بيايم. ديشب يا پريشب به من اعلام شد که بروم و من به خاطر يک برنامهاي که از قبل پيش بيني شده بود و قبل از سفر فشردهاي هم که داشتم قبلا عذرخواهي کردم.
درباره غيبت در جلسات مجمع تشخيص مصحلت نظام هم غيبت من در اين جلسات هم دلايل خاص خود را دارد.