صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۰۴۵۴۰۳
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۱ - ۰۴ فروردين ۱۴۰۴ - 24 March 2025
باب دوم حکایت دوازدهم

با سعدی در گلستان : تا شود جسمِ فربهی لاغر / لاغری مرده باشد از سختی (+صدا)

شبی در بیابانِ مکّه از بی‌خوابی پایِ رفتنم نماند؛ سر بنهادم و شتربان را گفتم: دست از من بدار.
این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این‌جا بشنوید
عصر ایران ــ شبی در بیابانِ مکّه از بی‌خوابی پایِ رفتنم نماند؛ سر بنهادم و شتربان را گفتم: دست از من بدار.
 
پایِ مسکینْ پیاده چند رود؟
کز تحمّل ستوه شد بُختی
 
تا شود جسمِ فربهی لاغر
لاغری مرده باشد از سختی
 
گفت: ای برادر! حرم در پیش است و حرامیّ در پس؛ اگر رفتی بُردی، وگر خفتی، مُردی.
 
خوش است زیرِ مُغیلان به راه بادیه خُفت
شبِ رَحیل ولی ترکِ جان بباید گفت
ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200