عصر ایران؛ سواد زندگی؛ مریم طرزی- روزگار غریبی است؛ حفظ صمیمیت و عشق در زندگی زناشویی به چالشی بزرگ تبدیل شده است. کار بسیاری از زوج هایی که با سوگند تا پیری به پای هم پیر شدن شروع به زندگی می کنند، دیر نمی کشد که به جدایی می رسد.
تحقیقات نوین روانشناسی رابطه نشان میدهد که صمیمیت مهارتی اکتسابی است، نه صفتی ذاتی. بر پایه همین یافتهها، «شش مهارت صمیمیت» ارائه شدهاند که هزاران زوج در سراسر جهان با بهکارگیری آنها، زندگی عاطفی خود را دگرگون کردهاند.
بسیاری از افراد پس از سالها زندگی مشترک، همچنان در تعریف صمیمیت دچار سردرگمی هستند. آیا صمیمیت تنها به ارتباط فیزیکی محدود میشود؟ معنای واقعی نزدیکی عاطفی چیست؟ این پرسشها ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است.
پژوهشهای علمی در حوزه روانشناسی رابطه نشان میدهد که صمیمیت سالم چندبعدی است و شامل سه حوزه اصلی میشود: صمیمیت عاطفی (اشتراک احساسات و افکار)، صمیمیت فکری (توجه به علایق و ایدههای همسر) و صمیت جسمی (نوازش و رابطه زناشویی). هنگامی که این سه بعد در تعادل باشند، رابطه به شکوفایی میرسد.
متأسفانه باورهای غلط بسیاری درباره ماهیت صمیمیت وجود دارد. برخی تصور میکنند صمیمیت تنها برای افراد خاصی قابل دستیابی است.
گروهی دیگر فکر میکنند اگر فرد مناسبی را انتخاب کنند، صمیمیت به طور خودکار ایجاد میشود. این دیدگاهها نه تنها نادرست هستند، بلکه میتوانند به رابطه آسیب بزنند.
حقیقت این است که صمیمیت مانند هر مهارت دیگری نیاز به یادگیری، تمرین و توجه دارد.
همانطور که برای تبدیل شدن به یک آشپز ماهر یا ورزشکار حرفهای باید آموزش دید و تمرین کرد، برای ایجاد و حفظ صمیمیت نیز باید مهارتهای ویژهای را فراگرفت.
این مهارتها بر پایه تجربیات عملی و پژوهشهای علمی در حوزه روابط زناشویی شکل گرفتهاند و در فرهنگهای مختلف مورد آزمایش قرار گرفتهاند. کاربرد این اصول ساده ولی اثرگذار، میتواند تحولی شگفت در کیفیت رابطه ایجاد کند.
بنیادیترین مهارت صمیمیت، آغاز شدن از درون فرد است. هنگامی که شخص احساس شادی و رضایت درونی کند، این انرژی مثبت به رابطه نیز منتقل میشود. این مهارت بر انجام حداقل سه فعالیت لذتبخش و ساده در روز تأکید دارد.
فعالیتهای پیشنهادی میتوانند شامل گفتوگو با دوستان، پیادهروی در طبیعت، مطالعه، گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، باغبانی یا حتی تماشای برنامه محبوب تلویزیونی باشد.
نکته کلیدی این است که این فعالیتها باید بدون احساس گناه و با توجه کامل به لذت بردن از آنها انجام شوند.
تحقیقات نشان میدهند افرادی که به طور منظم برای خود زمان میگذارند و فعالیتهای لذتبخش انجام میدهند، انرژی عاطفی بیشتری برای برقراری ارتباط عمیق با همسر خود دارند. این تمرین ساده نه تنها سلامت روان فرد را بهبود میبخشد، بلکه جذابیت عاطفی او را نیز افزایش میدهد.
بسیاری از افراد به دلیل مشغله زیاد، زمانی برای توجه به رابطه خود نمییابند. مهارت دوم به ایجاد تعادل بین مسئولیتها و اولویتدادن به رابطه زناشویی میپردازد.
این مهارت شامل شناسایی فعالیتهای کماهمیتتر و کاهش زمان اختصاصیافته به آنها است.
ایجاد مرزهای سالم در کار و روابط اجتماعی، تفویض برخی مسئولیتها و برنامهریزی برای اوقات ویژه دونفره از جمله راهکارهای این مهارت است.
هنگامی که زوجها برای یکدیگر زمان باکیفیت اختصاص میدهند، فضای لازم برای رشد صمیمیت فراهم میشود.
سکوت درباره نیازهای عاطفی یا بیان آنها با زبان انتقاد و شکایت، از موانع بزرگ ایجاد صمیمیت است. این مهارت آموزش میدهد که چگونه خواستهها و نیازها به گونهای واضح، محترمانه و غیرانتقادی بیان شوند.
به جای گفتن «تو هرگز به حرفهایم گوش نمیدهی» میتوان گفت «وقتی درباره روزم با تو صحبت میکنم و تو تماس چشمی برقرار میکنی، احساس ارزشمندی میکنم». این تغییر ظریف در بیان، پاسخ مثبت همسر را بسیار محتملتر میکند.
مغز انسان تمایل طبیعی به توجه بیشتر به نکات منفی دارد. این سوگیری عصبی در طول زمان میتواند باعث شود که فرد تنها نقاط ضعف همسرش را ببیند. مهارت چهارم بر تمرین آگاهانه قدردانی و توجه منظم به ویژگیهای مثبت همسر تأکید دارد.
نوشتن روزانه سه نکته مثبت درباره همسر یا بیان شفاهی قدردانی برای کارهای کوچک، میتواند فضای عاطفی رابطه را به طور چشمگیری بهبود بخشد.
پژوهشها نشان میدهند زوجهایی که به طور منظم از یکدیگر قدردانی میکنند، سطح رضایت بالاتری از رابطه خود گزارش میدهند.
یکی از بزرگترین چالشها در روابط زناشویی، تلاش برای تغییر همسر است. این مهارت بر پذیرش تفاوتهای فردی و احترام به استقلال همسر تمرکز دارد. هنگامی که فرد احساس کند مورد پذیرش بیقیدوشرط قرار گرفته است، احساس امنیت میکند و تمایل بیشتری برای نزدیکی عاطفی پیدا میکند.
این بدان معنا نیست که باید با رفتارهای آسیبزا کنار آمد، بلکه به معنای احترام گذاشتن به شیوه تفکر، احساس و عمل متفاوت همسر در حوزههایی است که به اصول اساسی رابطه لطمه نمیزند.
در نهایت، مهارت ششم بر حفظ تعادل بین زندگی فردی و زندگی مشترک تأکید دارد. افرادی که تمام هویت خود را در رابطه زناشویی تعریف میکنند، به تدریج جذابیت خود را از دست میدهند و بار عاطفی سنگینی بر دوش رابطه میگذارند.
پرورش علایق شخصی، حفظ روابط اجتماعی سالم و رشد فردی مستمر نه تنها از فرد انسانی جذابتر میسازد، بلکه مواد اولیه تازهای برای اشتراکگذاری و ارتباط عمیقتر در رابطه فراهم میکند.
به کارگیری این شش مهارت به صورت یکپارچه میتواند تحولی عمیق در رابطه ایجاد کند.
زوجهایی که این اصول را تمرین میکنند، معمولاً بهبودهای قابل توجهی در جنبههای زیر گزارش میدهند:
افزایش احساس امنیت عاطفی و اعتماد متقابل
بهبود ارتباط کلامی و غیرکلامی
افزایش تمایل به صمیمیت فیزیکی
کاهش قابل توجه مشاجرات و تعارضات
رشد احساس قدردانی و ارزشمندی متقابل
ایجاد فضایی سرشار از شوخطبعی و شادی
یادگیری و تثبیت این مهارتها نیازمند صبر، تمرین و تعهد است. همانطور که یادگیری هر مهارت جدیدی در ابتدا دشوار به نظر میرسد، به کارگیری این اصول نیز ممکن است در مراحل اولیه نیاز به توجه آگاهانه داشته باشد.
کارگاهها و منابع آموزشی معتبر میتوانند در این مسیر همراه ارزشمندی باشند. بسیاری از مراکز مشاوره خانواده نیز بر پایه این اصول، برنامههای آموزشی کاربردی ارائه میدهند.
صمیمیت عمیق و پایدار در ازدواج، نتیجه شانس یا انتخاب اولیه نیست، بلکه حاصل تلاش آگاهانه و توسعه مهارتهای ارتباطی است.
شش مهارت صمیمیت چارچوبی علمی و آزمایش شده ارائه میدهند که با به کارگیری آن، هر زوجی میتواند رابطهای پرورش دهد که نه تنها نیازهای عاطفی طرفین را برآورده میسازد، بلکه بستری برای رشد فردی و مشترک آنان فراهم میکند.
در جهان امروز که روابط انسانی به سرعت تحت تأثیر فشارهای بیرونی قرار میگیرد، سرمایهگذاری بر تقویت مهارتهای صمیمیت نه تنها زندگی زناشویی را غنیتر میسازد، بلکه پایهای مستحکم برای خانوادهای شاد و سلامت ایجاد میکند.