عصرایران ؛ سید ضیاء الدین احتشام - لبنان ، "برگ برنده خاورمیانه" است و این را ، نه تنها همه کشورهای منطقه ، بلکه ملت های آن سوی اقیانوس ها هم می دانند و درست به همین دلیل است در طول تاریخ معاصر ، هم اروپایی ها - به ویژه فرانسویان - به "عروس خاورمیانه" چشمداشت داشته اند و هم امریکایی ها ، در لبنان هزینه های زیادی کرده اند تا بتوانند برای معرکه گردانی منطقه جای پای محکمی به نام لبنان داشته باشند.
در خود منطقه نیز ، اسرائیل، سوریه ، اردن ، عربستان ، مصر و ایران با آگاهی نسبت به موقعیت بی نظیر لبنان و برگ برنده بودن آن ، کوشیده اند در رقابتی که با منافع ملی شان نیز گره خورده است ، در معادله لبنان ، سهمی بیشتر داشته باشند تا در تعاملات منطقه ای با یکدیگر و ارتباطات بین المللی شان ، بتوانند از موضع بالاتری سخن بگویند و امتیاز بگیرند .
در واقع این گونه نیست که اگر هر کدام از کشورهای منطقه بخواهند با شعارها و پزهایی مثل عدم مداخله در امور دیگران ، از لبنان چشم پوشی کنند ، صرفاً از کسب امتیازات بیشتر سیاسی محروم می شوند، بلکه جغرافیای سیاسی خاورمیانه به گونه ای است که از دست دادن لبنان ، مترادف با تحمل هزینه های گزاف سیاسی است .
بر مبنای همین واقعیت است که بحران سیاسی 18 ماهه اخیر لبنان ، به گرهی ناگشودنی تبدیل شده بود؛ در واقع ، همه طرف های درگیر در لبنان ، اعم از آمریکایی ها ، اسرائیلی ها ، اروپاییان ، کشورهای عربی ، ایران و گروه های داخلی این کشور ، در ماجرای تعیین دولت جدید ، به خط قرمزهای خود رسیده بودند و هیچکدام از آنها حاضر به عقب نشینی و کوتاه آمدن نبود ؛ حتی فواد سنیوره نیز که به لحاظ شخصی ، اصطلاحاً بریده و کم آورده و آماده کناره گیری بود ، به دلایل سیاسی و فشارهای خارجی ، همچنان صندلی اش را به عنوان یک "سنگر" به تمام معنا ، نگه داشته بود تا آنکه اشتباه استراتژیک دولت سنیوره مبنی بر خلع سلاح مخابراتی حزب الله و تغییر فرمانده فرودگاه بیروت رخ داد و حزب الله نیز با فرصت شناسی و البته قدرت نمایی اش ، بازی را به مجرایی دیگر برد و بدین ترتیب ، کشوری که در آن ، نشست پارلمانش برای تعیین رئیس جمهور ، 19 بار شکست خورده بود ، در اجلاس دوحه ، به فوریتی شگفت انگیز ، صاحب رئیس جمهور جدید شد ، مهم ترین عنصر جریان ضد ایرانی در لبنان ، یعنی سنیوره ، حذف شد - و در صورت انتخاب مجدد ، با توجه به تغییر محیط بازی دیگر آن قدرت و تندروی سابق را نخواهد داشت - و میشل سلیمان به عنوان رئیس جمهور دوازدهم لبنان راهی کاخ بعبدا شد و قبل از همه مهمانان خارجی حاضر در لبنان ، از منوچهر متکی ، وزیر خارجه ایران ، به عنوان نخستین مهمان خارجی اش پذیرایی کرد که این پذیرایی ، پیامی عمیق در بطن خود داشت .
اما در اجلاس دوحه چه گذشت که این نتیجه مطلوب برای ایران و مقاومت پدید آمد و علاوه بر تغییر نخست وزیر ، 11 پست وزارت به علاوه حق وتو و امتیازات دیگر به حزب الله رسید و به فاصله کمتر از یک هفته ، تل آویو نیز به حزب الله پیشنهاد مذاکره داد و برای آزادی اسرای لبنانی ، اعلام آمادگی کرد ؟
بی گمان ، این امتیازات گسترده ، از سر خیرخواهی اعراب به حزب الله اعطا نشده است .
پاسخ این پرسش را باید در دیپلماسی فعال نزدیک ترین کشور به حزب الله جستجو کرد ، در ایران.
اجلاس دوحه ، در همان دور اول خود ، به بن بست رسید و دقایقی قبل از ساعت 3 بامداد ، مسوولان قطری به عنوان میزبان نشست ، تهدید کردند که شکست مذاکرات را به طور رسمی اعلام خواهند کرد.
این خبر ، لحظاتی بعد به وزارت خارجه ایران که در حال آماده باش به سر می برد، مخابره شد و اینجا بود که دیپلماسی ایران، فاز جدید تحرکات سیاسی اش را آغاز کرد و دهها تماس محرمانه و علنی شکل گرفت و ابزارهای دیپلماتیک تهران -که هنوز زمان علنی سازی آنها فرا نرسیده است - به سرعت به کارگیری شدند و در نهایت از اجلاس شکست خورده ای که در آن اعراب قسم خورده ضدایرانی ، حضوری پررنگ داشتند ، یک پیروزی بزرگ استراتژیک برای ایران حاصل شد و جبهه مقابل ایران ، به تلخی تمام ، زیر توافقنامه شکست خود را امضا کرد .
روز بعد ، سعد حریری، چنین اعتراف کرد: در دوحه دچار خسران شدیم ولی چاره ای جز پذیرش واقعیت نداشتیم.
سعودی ها هم که اخیراً وزیر خارجه شان ، سعود الفیصل، علیه ایران تندترین موضع گیری ها را کرده بود ، با دستانی خالی و البته دلی پر از دوحه به ریاض برگشتند .
بی تردید ، دستاورد اجلاس دوحه برای ایران ، در مراحل بعدی روابط ایران و کشورهای منطقه ، تعاملات ایران و امریکا و تهدیدهای ضدایرانی آتی ، بسیار مؤثر خواهد بود و قدرت لابی ایران را به طرز قابل توجهی افزایش خواهد داد.
از این منظر ، باید اذعان داشت که دستگاه دیپلماسی ایران در پرونده لبنان ، عملکردی فعال و در راستای منافع ملی داشت که امید است شرایط منطقه اجازه دهد در آینده ای نه چندان دور ، از پشت پرده اقدامات دیپلماتیک ایران ، که این "پیروزی نرم" را برای کشورمان به ارمغان آورد ، گزارشی مبسوط و شفاف ارئه داد.
به هر روی ، حق مطلب آن است که در کنار نقدها و انتقادهایمان ، موفقیت ها را نیز ببینیم و ارج نهیم و شکی نیست که ایران در لبنان توانست عرب و غرب را شکست دهد، مخصوصاً اعرابی که در ماه های اخیر ، بیش از حد گستاخ شده بودند و نیاز به یک گوشمالی دیپلماتیک داشتند.
راستی قیمت گوشت و مرغ و میوه و مسکن و ... تو این هفته چند درصد افزایش داشته!؟!!!"
حرف شما درباره قیمت ها که درد مشترک همه ماست ولی نباید خلط مبحث کرد ، اگر در یک جا موفق عمل کردیم ، باید از آن تقدیر کنیم و اگر در جایی دیگر خطایی بود ، باید انتقاد کرد.
در جواب شما: هر جا منافع ایران اقتضا کند دخالت می کنیم. حرف های قشنگ مال کتابهای ویترینی است
حالا نوبت هم كه باشه نوبت اسرائيل است كه يه حالي بهش بدهيم
راستی قیمت گوشت و مرغ و میوه و مسکن و ... تو این هفته چند درصد افزایش داشته!؟!!!
سياست و سياسي بازي را باهم اشتباه نگير دوست عزيز:
بدان كه : "فان حرب ا... هم الغالبون" بزعم من يعني اگر خود را حزب خدا ميداني،تمام تلاش و امكاناتت را براي پيروزي خود و شكست دشمنان خدا بكار بگير
اگر بازی های سیاسی را برد-برد بازی نکنیم و تفکرمان این گونه باشد که یک گوشمالی به این یا آن بدهیم، نتیجه ای در سیاست نخواهیم گرفت و فردا ممکن است آنها به ما یک گوشمالی بدهند. بازی برد- باخت در نهایت به بازی باخت-باخت منجر خواهد شد و به این به ضرر هر دو طرف است.
با نام ویاد خدا برای همه دلسوزان و هوشیاران نظام جمهوری اسلامی از خداوند منان آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون دارم.
امیدوارم همانطور که دوست بزرگوارمان اشاره کردند همواره پروژه های موفق نظام الگویی باشند فراموش نشدنی ودر عین حال باعث غفلت و غرور نشوند که هرچه داریم از لطف خداوند منان است و هوشیاری دوستان آگاه.
والسلام - تبارک الله
فقط می توان این موضوع را یاد آوری کرد که حزب الله اگر وارد سیاست شده باید به گونه ای عمل کند که عملکردش باعث سواستفاده و بحرانی نمودن اوضاع نشود.
به عنوان دیپلماتی که تا حدی در جریان ماجرا هستم و در بخشی از پروِژه طراحی سیاست ایران در لبنان به عنوان مشاور فعالیت کرده ام به استحضارتان می رسانم که همه چیز از ساعت 3 بامداد شروع نشد ؛ وزارت خارجه ایران تا جایی که من می دانم پنج یا شش طرح مجزا برای حالت های مختلف پیش بینی کرده بود تا در صورت بروز هر اتفاقی طرح از پیش اماده شده را اجرایی نماید و این مساله را با متحدان خود در لبنان تا جایی که می توانست به انها مربوط باشد درمیان گذاشته و از پیش هماهنگ کرده بود .
ماجرای ساعت سه هم مربوط به نخست وزیر قطر ، آقای شيخ حمد بن جاسم آل ثاني است که با ناراحتی از اجلاس بیرون رفت و گفت که اگر اوضاع این گونه ژیش برود شکست مذاکرات را اعلام می کنم و می گویم که تقصیر معارضه بود که این مطلب بلافاصله به ایران رسید و دستگاه دیپلماسی کشورمان یکی از طرح های پیش گفته را که متناسب این شرایط پیش بینی شده بود و اتفاقا هم انتظار می رفت همین گونه شود را عملیاتی کرد و نتیجه خوبی هم گرفته شد .
پس از این ماجراها خستگی از تن بچه های وزارت خارجه رفت . امیدوارم پرونده لبنان و دوحه به عنوان یک الگوی کاری به طور دقیق مورد مطالعه دیپلمات های کشورمان به ویژه جوان ترها قرار بگیرد .
برای شما و خوانندگان عصریران بهترین ها را آرزو دارم.
×××
از اجلاس دوحه به دو دلیل خوشحالم: پیروزی دیپلماتیک کشورم و به خاک مالیده شدن پوزه این اعراب که به قول نویسنده این اواخر خیلی پر رو شده بودند.