صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۵۷۸۴۷۰
تعداد نظرات: ۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۲۱ آذر ۱۳۹۶ - 12 December 2017
به بهانه سالروز سقوط فرقه دموکرات و بازگشت آذربایجان به مام میهن

تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس...

هنوز برخی در ایران حرکت «جعفر جوادزاده خلخالی» مشهور به «پیشه‌وری» را با ریشه‌های داخلی می دانند با هدف کسب اندکی خودمختاری در ذیل حاکمیت ایران و برای قدرت‌های خارجی هیچ نقشی در آن قایل نیستند...

 رضا کدخدازاده

21 آذر سالروز سقوط فرقه دموکرات آذربایجان است. اتفاق بسیار مهمی در تاریخ معاصر کشور که شوربختانه آنچنان که باید، بدان پرداخته نمی‌شود.

برخی شروع غائله‌ را روز چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۲۴ که به صورت رسمی کابینه‌ (به اصطلاح) حکومت ملی آذربایجان را تشکیل داد، می‌دانند.

نقطه‌ پایانی را هم 21 آذر 1325 می‌دانند که رسماً سقوط می‌کند. جالب اینجاست که قرار بود دولت پیشه‌وری در این روز به عنوان سالگرد استقلال جشن مفصلی نیز برگزار کند اما آنچه در عمل جشن گرفته شد، جشن مردمی بازگشت آذربایجان به مام میهن بود!

اما باید گفت نه 21 آذر 1324 نقطه‌ شروع این جریان است و نه 21 آذر 1325 نقطه‌ی پایان. به نوعی می‌توان گفت ریشه‌های اقدام برای جدایی آذربایجان از ایران در قرن بیستم، به سال‌های ابتدایی دهه دوم این قرن بازمی‌گردد که جریان مساواتی شکل گرفت.

جریانی که اسم «آذربایجان» را دقیقاً با هدف تجزیه‌ ایران برای منطقه‌ای برگزید که در تاریخ با نام «اران» و «آلبانیا» شناخته می‌شد. در این مورد مباحث روزنامه‌نگاران میهن‌دوست ایران با دست‌نشاندگان روس و عثمانی در شمال رود ارس گواهی است بر اینکه ایرانیان آگاه از همان ابتدا متوجه این نیت شوم شده بودند.


واکنش جالبی نیز در این زمان نسبت به این مساله رخ داد که نشان‌دهنده‌ی فهم و شعور بالای فعالان آذری و ایران‌دوست بود. جایی که «شیخ محمد خیابانی» و تعدادی از همراهانش پیشنهاد می‌کنند کنام ایالت آذربایجان ایران را به «آزادیستان» تغییر دهند. در کتاب تاریخ هجده‌ساله آذربایجان می‌خوانیم:

«پس از انتخاب نام آذربایجان برای سرزمینی که نامش در تاریخ، اران بود، آذربایجانیانِ ایران از آنجا که نمی‌خواستند از ایرانیت ذره‌ای چشم‌پوشی کنند، این پیشنهاد را مطرح کردند. در آخرین نطق خیابانی آمده‌است: تبریز می‌خواهد حاکمیت به دست ملت باشد. [یعنی] تمام ایران.»
اسناد متقن از اینکه غائله حکومت فرقه دمکرات در آذربایجان از ابتدا تا انتها با دخالت بیگانگان اتفاق افتاد آن قدر زیاد است که ردیف کردن آن کتاب قطور و مفصلی می‌شود.

همین بس که شروع این جریان در ایران، با نامه‌ا‌ی از «ژوزف استالین» به «میرجعفر باقراُف» دبیر اول حزب کمونیست جمهوری آذربایجان کلید می‌خورد.

نامه‌ای که در آن استالین به صراحت دستور داده بود کارگزاران شوروی، مقدمات تجزیه آذربایجان ایران را با تاسیس «حزب دمکرات آذربایجان» دنبال کنند. سندی که چند سال پیش از اسناد طبقه‌بندی شده‌ی شوروی خارج و در دسترس عموم قرار گرفت.

در تایید دست‌نشانده بودن فرقه دموکرات، اشاره به چگونگی پایان این غائله نیز خالی از لطف نیست. جایی که «نصرت‌الله جهانشاهلو افشار» معاون اول پیشه‌وری در دولت وی، در خاطره‌ای اذعان می‌کند وقتی پیشه‌وری در هنگام سقوط فرقه، به کنسول شوروی اعتراض می‌کند که: «شما ما را آوردید میان میدان و اکنون که منافع‌تان اقتضا می‌کند، ناجوانمردانه ما را رها کردید.»، کنسول شوروی با پرخاش به او پاسخ می‌دهد: «سنی گتیرن، سنه دئیر گِت!» (همان کسی که تو را آورد، به تو می‌گوید برو)!

با این حال جالب اینجاست که هنوز برخی در ایران هستند که تلاش می‌کنند حرکت «جعفر جوادزاده خلخالی» مشهور به «پیشه‌وری» را دارای ریشه‌های مردمی و داخلی نشان دهند که تنها برای کسب اندکی خودمختاری در ذیل حاکمیت ایران، دست به انجام چنین کاری زد و قدرت‌های خارجی نیز هیچ نقشی در آن نداشتند!

اینکه این اتفاق، چه نوع کسب اندکی خودمختاری در ذیل یک حاکمیت مرکزی است که نیروی نظامی مختص به خود تاسیس می‌کند، زبان رسمی برای خود تعیین می‌کند و حتی اسکناس به نام خود منتشر می‌کند را بهتر است خود این افراد به توضیح آن بپردازند!

چرا که با این تفسیر شاذ از خودمختاری، باید ادعا کرد در حال حاضر حدود دویست و اندی کشور مستقل نداریم، بلکه یک کشور به نام «جهان» داریم که آن دویست و اندی کشور در ذیلش دارای اندکی خودمختاری در موارد کم‌اهمیتی همچون ارتش ملی و پول ملی و ... هستند! با ذکر این نکته که عکس کابینه‌ پیشه‌وری در زیر بیرق و تصاویر رهبران شوروی -لنین و استالین- هم یحتمل با فتوشاپ درست شده است!

اما همان طور که در ابتدای این نوشتار گفته شد؛ نه 21 آذر 1324 نقطه‌ شروع این جریان بود و نه 21 آذر 1325 نقطه‌ پایان. در سطور بالا توضیحات کوتاهی از ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری این غائله‌ تلخ داده شد. حال باید این را هم افزود که شوربختانه هنوز هم آذربایجان در کانون توجه بدخواهان این سرزمین قرار دارد که لزوم توجه بیشتر مسئولین و مردم به این موضوع را می‌طلبد.

اینکه در یکی از روزهای اخیر (شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۶) به مناسبت فرارسیدن 21 آذر، بدون هیچ مشکلی در «آنکارا»ی ترکیه کنفرانسی با عنوان «بررسی ابعاد حکومت ملی آز[ذ]ربایجان» برگزار می‌شود و در آن به صورت آشکار طرح تجزیه‌ ایران را مطرح می‌کنند، ما را به مداقه در این امر خطیر وا می‌دارد که آنچه در 21 آذر 1325 اتفاق افتاده، فی‌الواقع پایان غائله‌ فرقه‌ دموکرات بوده نه پایان غائله‌ تهدید دائمی تمامیت سرزمینی ایران عزیز از سوی کسانی که چشم از «سرِ ایران» برنمی‌دارند!

شاید الان کمی زود باشد که مدارک حال حاضرِ حمایت مقامات برخی کشورهای همسایه از این جریان رو شود. اما خیلی ساده‌انگارانه است که فکر کنیم بدون حمایت برخی دولت‌های همسایه اینها می‌توانند آن قدر راحت روی این مساله مانور دهند. البته خوشبختانه تاریخ نشان داده که مردم آذربایجان در صف اول دفاع از تمامیت ارضی ایران عزیز بوده و خواهند بود. امید آن می‌رود که مسئولان هم پا به پای مردم آذربایجان در این نبرد حضور به هم رسانند.

اما سوالی که می‌توان مطرح کرد این است که چرا مسؤولانی که استفاده از تصاویر اردوغان و آتاترک در نروژ به‌عنوان سیبل تیراندازی توسط شریک ترکیه در ناتو را توهین به ملت ترکیه قلمداد کردند و به آن واکنش رسمی هم نشان دادند، یا دیگرانی که نسبت به مصاحبه‌ یک روزنامه‌ داخلی فوراً واکنش نشان دادند و حتی پیش از مقامات باکو آن را خلاف تمامیت ارضی این کشور عنوان کردند؛ نسبت به اتفاقات اینچنینی که آشکارا تمامیت ارضی ایران را تهدید می‌کند، واکنش فوری و جدی از خود نشان نمی‌دهند؟! آیا فقط این خودِ مردم آذربایجان هستند که باید در خط مقدم دفاع از تمامیت ارضی ایران قرار بگیرند؟!

مسئولان را نمی‌دانم اما جایی که پای تمامیت ارضی ایران عزیز در میان باشد، با همه‌ تلخی و دشواری‌های روزگار، زبان حال مردم آذربایجان این ابیات استاد شهریار است که به مناسبت 21 آذر سرود:

تا باشد آذربایجان پیوند ایران است و بس
این گفت با صوتی رسا فریاد آذربایجان
...
آزادی ایران ز تو آبادی ایران ز تو
آزاد باش ای خطه‌ی آباد آذربایجان

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۳
در انتظار بررسی: ۶۳
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
درود بر شما
پاینده ایران و ایرانی
سربلند آذربایجان عزیز
مرندي
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
با سلام خدمت نويسنده عزيز
متاسفانه بايد بگويم تحليلي بسيارسطحي وابكي و عوامانانه دارين
آراز
۱۱:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
یاشاسین ایران یاشاسین مام میهن ما تبریزیها اول ایرانی هستیم دوم ایرانی هستیم سوم ایرانی هستیم
ناشناس
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
زنده باد ایران . زنده باد آذربایجان
ناشناس
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
این یکی از بهترین مقالات عصر ایران است که در سال اخیر اینجا خواندم.
ناشناس
۱۰:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
کاملا درست است ولی بگین کمی بیشتر مسئولین در فکر آذربایجان باشند
یک معلم از تبریز
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
صد البته که آذربایجان مال ایران بوده و خواهد بود و ایران بدون آذربایجان هم دیگر ایران نخواهد بود ولی یک طرفه به قاضی رفتن رسم جوانمردی نیست. آذربایجانی همیشه رسالتش را به بهترین وجه در قبال مام میهن (ایران) انجام داده است ولی عده ای مرکز نشین هیچ وقت اجازه ندادند که آذربایجان جایگاه واقعی خود را پیدا کند (چطور است در کشوری که حدود 30 الی 40 درصد آن به یکی از گویشهای زبان ترکی سخن می گویند یک وزیر ترک نداریم؟؟؟؟). آتشی که بیگانگان هیچ وقت نتوانستند و نخواهند توانست روشن کنند، عمال داخلی خواسته یا ناخواسته شعله ور میکنند. نگران نباشید و به اختلاس و دزدی و غیره ادامه بدهید، اگر مام میهن تهدید شود ما باز سر و جان خواهیم داد و از تمامیت ارضی کشورمون دفاع خواهیم کرد تا دوباره کیسه هایتان را پر کنید.
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
احسنت
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
آذربایجان تبریز ارومیه زنجان اردبیل.یاشا
ناشناس
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
درود بر جناب رضا کدخدازاده عزیز و وطن پرست....
ناشناس
۰۹:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
رويكرد ما از غرب به شرق يك اشتباه است ....
ناشناس
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
تحلیلی ضعیفی است
ناشناس
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۱
خدا رحمتش کند که برای ملتش خیلی زحمت کشید
تعداد کاراکترهای مجاز:1200