۱۴ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»

غزل شماره 143 حافظ

سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد
وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد

گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
کو به تأیید نظر حل معما می‌کرد

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد

گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد

بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا
سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد

گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد

تفسیر :

کلید رسیدن به موفقیت و مراد دل تکیه بر استعداد و تلاش خودتان و توکل بر پروردگار است. از تکیه کردن به دیگران برحذر باشید. فاصله زیادی تا رسیدن به سرمنزل مقصود ندارید اما لازم است از مشکلات و سختی ها عبور کنید تا به وصال یار برسید.

هرگز از کمک به کسانی که دست نیاز به سوی شما دراز کرده اند غافل نشوید. برای حل مشکلات تنها از خداوند یاری بجویید تا راه حل آن را به شما نشان دهد.