اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش
حریف خانه و گرمابه و گلستان باش
شکنج زلف پریشان به دست باد مده
مگو که خاطر عشاق گو پریشان باش
گرت هواست که با خضر همنشین باشی
نهان ز چشم سکندر چو آب حیوان باش
زبور عشق نوازی نه کار هر مرغیست
بیا و نوگل این بلبل غزل خوان باش
طریق خدمت و آیین بندگی کردن
خدای را که رها کن به ما و سلطان باش
دگر به صید حرم تیغ برمکش زنهار
وز آن که با دل ما کردهای پشیمان باش
تو شمع انجمنی یکزبان و یکدل شو
خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش
کمال دلبری و حسن در نظربازیست
به شیوه نظر از نادران دوران باش
خموش حافظ و از جور یار ناله مکن
تو را که گفت که در روی خوب حیران باش
از کبر و غرور دست بردارید و به رفتار خود بیشتر توجه کنید. در رفاقت و دوستی یکرنگ و خاکی و صمیمی باشید که هر کس به دوستان صادق نیاز دارد. گله و شکایت از مشکلات و سرنوشت را کنار گذاشته و ناامید نباشید که بعد از هر سختی آسانی خواهد بود.
اطرافیان به شما توجه خاصی دارند و این نعمت بزرگی است، سعی کنید به مردم محبت و خدمت کرده و از لجبازی و ناراحتی دوری کنید.