شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت
روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
بس که ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم
وز پی اش سوره اخلاص دمیدیم و برفت
عشوه دادند که بر ما گذری خواهی کرد
دیدی آخر که چنین عشوه خریدیم و برفت
شد چمان در چمن حسن و لطافت لیکن
در گلستان وصالش نچمیدیم و برفت
همچو حافظ همه شب ناله و زاری کردیم
کای دریغا به وداعش نرسیدیم و برفت
متاسفانه قدر کسی که برای تان ارزش زیادی داشته را ندانسته و امروز حسرت روزهای گذشته را می خورید که چرا باعث رنجش و آزارش شدید و او را از دست دادید. اما افسوس برای گذشته سودی ندارد و آن روزها برنمی گردد.
اکنون وقت تکبر و غرور نیست، بهتر است غرور خود را کنار گذاشته و برای آشتی و دلجویی از او پیش قدم شوید تا به لطف خداوند دوباره به وصال یار برسید. از رحمت خداوند ناامید نشوید و هرچه زودتر اقدام کنید.