این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر اینجا بشنوید
عصر ایران ــ عابدی را حکایت کنند که شبی ده مَن طعام بخوردی و تا سحر خَتْمی در نماز بکردی. صاحبدلی شنید و گفت: اگر نیم نانی بخوردی و بخفتی، بسیار از این فاضلتر بودی.
اندرون از طعام خالیدار
تا در او نورِ معرفت بینی
تُهی از حکمتی به علّتِ آن
که پُری از طعام تا بینی
کو کسی تا که بپرسد ز غمی
. یا کند گوش بفریاد کسی