۲۳ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۳ آذر ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۳۸۴۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ - ۲۱-۰۲-۱۳۸۹
کد ۱۱۳۸۴۳
انتشار: ۱۰:۴۱ - ۲۱-۰۲-۱۳۸۹

راهنمای بین المللی برآورد پیامدهای اجتماعی

هنک بکر و فرنک ونکلی
    
نهادها

اصطلاح "نهادها" معمولا به اعمال اجتماعی نظم یافته ای اطلاق می شود که می توانند ماهیتی رسمی یا غیررسمی داشته باشند. غالبا نهادهای رسمی و غیررسمی با یکدیگر همپوشانی و همزیستی دارند، مانند همزیستی قوانین عرفی با مقررات رسمی سازمانی. زنان و مردان از موقعیت نهادی متفاوتی برخوردارند. معمولا نهادها بازتاب دهنده روابط قدرت و روابط جنسی حاکم اند. نهادها لزوما توجه و اشاره ای به نابرابری های جنسیتی موجود در اجتماعاتی که بر آنها حاکم اند ندارند. نمی توان حکم واحدی درباره تمامی نهادها صادر کرد. نهادهای غیررسمی موجود در اجتماعات می توانند مجالی برای مذاکره به زنان بدهند، هر چند این امر قابل تعمیم نیست. بنیادی ترین نهاد در سطح اجتماعات، خانواده است که همانگونه که قبلا نشان داده شد سوگیری و علایق و منافع متنوعی را دنبال می کند. درون خانواده تخصیص منابع، الگوهای صرف نیروی کار و مصرف، همگی به وسیله جنسیت تعیین می شوند. بستری که این امور در آن عملیاتی می شوند تابع فرهنگ و هنجارهای اجتماعی "آن اجتماع" است.

به هنگام برنامه ریزی و اجرای پروژه می توان از نهادهای غیررسمی موجود در اجتماع برای تسهیل مشارکت اجتماعی استفاده کرد. دیگر نهادهای غیررسمی یا نیمه رسمی عبارتند از گروه های کاستی، شبکه خویشاوندی و دیگر سازوکارهای محلی که بر تنظیمات و توزیع منابع، یا رعایت عدالت نظارت دارند. در اجتماعاتی که نهادهای غیررسمی زنان را حذف می کنند لازم است که تغییراتی به وجود آیند که باعث افزایش مشارکت زنان شوند.

هم نهادهای رسمی و هم غیررسمی ممکن است در ترکیب و سیاست های شان حاوی تبعیض جنسیتی باشند. رژیم های حقوقی غالبا به شکل زننده و بارزی دارای پیش فرض های پدرسالارانه نسبت به نقش و هویت زنان هستند و غالبا قانون پایگاه و منزلتی درجه دوم و وابسته به "مردان" برای زنان قائل است. بدین ترتیب نابرابری های ساختاری به وسیله قانون و ابزارهای حقوقی بیش از پیش شکل رسمی پیدا می کنند. مقررات عرفی هم ممکن است منزلت و جایگاهی تبعیض آمیز برای زنان قائل باشند. اما ممکن است برخی از تنظیمات حقوقی عرفی از سوگیری های جنسیتی کمتری در مقایسه با مقررات حقوقی رسمی برخوردار باشند.

برای مثال، در برخی از جوامع قبیله ای در هند زنان و مردان از حق بهره گیری یکسانی از منابع جنگلی برخوردار هستند. در حالیکه گروه های رسمی بهره برداری از جنگل در ابتدا قصد داشتند زنان را حذف کنند. برآوردهای حساس نسبت به مساله جنسیت به دنبال یافتن این عدم تعادل در نهادها و رفع آنها هستند. از آنجا که این نهادها (رسمی یا غیررسمی) در فرایندهای تصمیم گیری نقش مهمی دارند لازم است که از برابری نمایندگی جنسیتی اطمینان حاصل کنیم. ایجاد نهادهای جدید در نتیجه طرح های توسعه می توانند نابرابری های جنسیتی موجود را حفظ یا تشدید کنند، یا تلاش کنند که از این نابرابری ها عبور کرده و فضاهای جنسیتی ای به وجود آورند که در آنها زنان و مردان مشارکت برابری داشته باشند.

از آنجا که نهادها نقش کلیدی در مفهوم پردازی و تحقق حقوق ایفاء می کنند، وجود اراده جنسیتی "در نهادها" از اهمیت حیاتی برخوردار است. نابرابری های متعددی وجود دارند که نهادها باید به آنها بپردازند. می توان نهادها را برای رفع نابرابری های اجتماعی، فرهنگی و جنسیتی به کار گرفت. این کار در صورت بهره مندی از یک آینده نگری امکان پذیر است.

چنین فرایندی لزوما مستلزم کار روی نابرابری های موجود است که در طول تاریخ شکل گرفته و پایدار و مستحکم شده اند. این در عین حال در وهله نخست به معنای برچیدن پیش فرض هایی است که چنین نابرابری هایی را به وجود می آورند. به این ترتیب اجتماعات و گروه های اجتماعی که در طول تاریخ محروم بودند در فرایند تصمیم گیری نسبت به دیگران اولویت پیدا می کنند.

بدین ترتیب نهادها وسیله های مهمی هستند که از طریق آنها می توان ملاحظات موجود نسبت به برابری را عملی کرد. این امر مستلزم پژوهش دقیق و همه جانبه سوگیری های موجود علیه گروه های مختلف در مراحل گوناگون طراحی و اجرای پروژه است.



راهنمای بین المللی برآورد پیامدهای اجتماعی
ویراستاران: هنک بکر و فرنک ونکلی
ترجمه هادی جلیلی
نشر از: معاونت امور اجتماعی و فرهنگی دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان