
روز گذشته ، این خبر بر روی خروجی سایت ها و خبرگزاری ها قرار گرفت و به سرعت در فضای اینترنت منتشر شد ؛ امروز هم روزنامه های متعددی به آن پرداخته اند.
به گزارش
عصرایران ، خبر این بود:
« با تشکیل جلسه رسیدگی به اتهامات حسین شریعتمداری ، مدیر مسوول روزنامه کیهان:
1-هيئت منصفه مطبوعات در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع افترا به شاكي، به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
2-در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع انتشار مطالب خلاف واقع، هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا، متهم را مجرم ندانست.
3-در مورد شكايت شيرين عبادي موضوع اتهام توهين، هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
4-در مورد شكايت شادي صدر مبني بر انتشار مطالب خلاف واقع، هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
5-در مورد شكايت شادي صدر مبني بر توهين، هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
6-در مورد شكايت عمادالدين باقي هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
7-در مورد شكايت مرتضي هاشمي هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم ندانست.
8-در مورد شكايت ملكشاهي (مهرداد)، هيئت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا متهم را مجرم تشخيص نداد.
9-در مورد شكايت ظفرقندي (صابري)، هيئت منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.
10-در مورد شكايت اكبر اعلمي، هيئت منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.
11-در مورد شكايت اسفنديار رحيم مشائي، هيئت منصفه مطبوعات با اكثريت آرا متهم را مجرم ندانست.
همچنین هیات منصفه ، مدیر مسوول روزنامه جوان را نیز تبرئه کرد و میرحسین موسوی ، شاکی این روزنامه بود.»
با انتشار این خبر ، برخی انتقادات مطرح شد که چرا روزنامه های اصولگرای کیهان و جوان تبرئه شده اند و آیا واقعاً از بین این همه شکایت و اتهام ، حتی یک مورد هم وارد نبود؟! و سپس با این سوال ها ، نتیجه گیری شد که عدالت رعایت نشده و باید اینان محکوم می شدند و از این قبیل سخنان.
اما بد نیست از زاویه دیگری به موضوع نگاه کنیم و از همین منظر رأی هیان منصفه و دادگاه را مورد بررسی قرار دهیم.
کیهان و جوان ، حداکثر کاری که کرده اند این بود که مطالبی را در نقد برخی افراد منتشر ساخته اند ؛ آنها نه سیلی به صورت کسی زده اند ، نه چاقو کشده اند و نه قتلی مرتکب شده اند ، فقط علیه چند نفر ، مطالبی را نوشته اند ؛ همین!
حال در کشوری که به قول رئیس جمهورش آزادی در حد "مطلق" است ، مگر می آیند و روزنامه نگاران را به اتهام " نوشتن" محاکمه و محکوم می کنند؟!
چرا باید مدیران مسوول دو روزنامه کشور به خاطر "نقد و نظر" محکوم می شدند و احیاناً به زندان می افتادند؟
مگر کسانی که انتظار محکومیت این دو را داشتند ، خودشان مدام دم از آزادی بیان نمی زنند و بر مخالفان آزادی مطبوعات لعن و نفرین نمی فرستند؟ پس چرا وقتی نوبت به رسانه های مخالف خودشان می رسد برای محکوم شدن رقبا ، بی تابی و بی قراری می کنند؟!
اصلاً انتقاد در ذات خود نارضایتی و شکایت دارد و طبیعتاً کسی هم که مورد نقد قرار می گیرد سعی در "ضربت متقابل" می کند و اینجاست که هیات منصفه باید به عنوان وجدان عمومی جامعه ، از رسانه حمایت کند تا آزادی مطبوعات و بیان ، قربانی شکایت این و آن نشود ، کما این که در دادگاه کیهان و جوان چنین کرد تا چراغ این دو روزنامه همچنان برافروخته بماند.(که ما نیز از این باب خوشحالیم چرا که هر رسانه ای ، نمایندگی فکری طیف هایی از مردم را عهده دار است و نباید از بین برود.)
اما در اینجا فقط چند سوال کوچک ! باقی می ماند: چرا این سعه صدر و دیدگاه باز ، درباره سایر رسانه ها صدق نکرد؟ مگر کم داشته ایم رسانه هایی که با کوچکترین اشتباهات به باد فنا رفته اند و یا همین الان پرونده هایشان به خاطر حتی "سهو"های رایج رسانه ای بین این دادسرا و آن دادگاه با صدور قرارهای مختلف سرگردان است؟
از این سوالات ، به اعتبار "گذشته ها گذشته" می گذریم و بر سوال اصلی متمرکز می شویم:
آیا قرار است از این این پس نیز روال محقق شده در دادگاه کیهان و جوان ادامه یابد و هیات های منصفه و محاکم قضایی ، با دیدگاه مبتنی بر "پاسداری از آزادی رسانه ها" به پرونده های مطبوعاتی رسیدگی کنند؟
کیهان جوان ، از جمله رسانه هایی هستند که تند ترین و بی پرواترین نقدها را بر مخالفان خود وارد می کنند ( که قاعده رسانه هم همین است) ؛ آیا از این پس به استناد دادگاه این دو روزنامه و سعه صدر هیات منصفه، بقیه رسانه ها نیز خواهند توانست بی دغدغه توقیف و فیلتر ، روش مشابه این دو روزنامه را در خصوص افراد و افکار مورد انتقاد خود به کار ببندند و یک گفتمان آزاد اندیشانه و گفت و گوی زنده در همه زمینه های اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، فکری و .... را در جامعه محقق سازند؟
ای کاش پاسخ هیات منصفه به این سوالات "مثبت" باشد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
کوته بینیه آخه مومن شما کی از خواب
تو این مملکت پاشدی که میگی اونایی
که علم دار آزادی هستن چرا رفتن شکایت
کردن شما کلماتی از قبیل روسپی رو
تو روزنامه آقای شریعتمداری ندیدی ؟
این انتقاده آخه ؟ کجای دنیا به مطبوعات
اجازه میدن تا با رکیک ترین حرفها یکی
رو به لجن بکشن اونهم بیگناه و اگر
کسی بخواد جواب بده روزنامه اون رو
با خاک یکسان کنن برای چی همچین
چیزی نوشتی ؟ تو مگه وجدان نداری ؟
اینها اسمشون انتقاد نیست آقاجون اینو
خوب تو گوشت فرو کن اینکه به یکی انگ
منافق بودن لا دین بودن بزنی انتقاد نیست
انتقاد یعنی صحبت کردن در مورد یک
ضعف نه دورغ پردازی شما قبل از اینکه
متن بنویسی یک کاری کن
اول خدا رو مد نظرت بذار
دوم اگه دیدی جرات حرف زدی نداری
حرف نزن ! اینکه از روی ترس فحش و
ناسزا رو به تو یک کلمه به اسم نقد
گردش میکنی نهایت ترس شما رو
نشون میده اینطوری با لاپوشونی
جرم ظالم خودتم گناه نمیکی
بسیار نقد عالی و منصفانه ای بود.
با تشکر از سایت وزین عصر ایران
اولا طرفداری شما از هیئت منصفه در نوع خود جالب است.که برای حکم او دلیل هم آورده اید: برای اینکه چراغ رسانه روشن بماند،آزادی مطبوعات و...
به نظرم این دلیل و حرف اشتباهی است!
شکایت باید جدا از اینها بررسی شود.هرچیزی قانونی داره و آزادی هم حد و حدودی. ولی ظاهرا شما از رای دادگاه شاکی بوده و به نفع خود تفسیر کردید.
من هم2 جلسه دادگاه شریعتی را دیدم هم ادامه را در روزنامه خواندم. باید گفت عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! اگر این دادگاه نبود و سندهای شریعتی ارائه نمی شد هویت جریان شیرین عبادی و کمیته باصطلاح دفاع از حقوق زندانیان! بر مردم روشن نمیشد. و حالا این افکار مردم و مطالبه دانشجویان است که شیرین عبادی باید در دادگاه دیگری محکوم شود! بهتر است بجای اکتفا به تیتر خبر نهایی حکم دادگاه و تفسیر به نفع خود جزئیات اتهامات و دفاعیات شریعتمداری را به اطلاع میرساندید.
ضمنا این چندمین بار است که نظر من را در ادامه خبرتان زیرنویس نمیکنید!!!!