عصرایران ؛ مهدی خرمدل - ماجرای عجیبی است، تقدیر جمعی از نمایندگان مجلس از رسانههای کاشف و افشاء کننده فتنه که بعضاً همچون نوسترآداموس به پیش بینی مرحله به مرحله فتنه پرداختند. ده رسانهای که شاخص ترینشان کیهان است؛ رسانه ای که جمع كثيري از نمايندگان مجلس با مراجعه به مديرمسئولش ضمن تقدير از مواضع روزنامه، اعلام كردند كه يادداشت ها و اخبار و گزارش هاي كيهان يكي از منابع اصلي آنها در موضع گيري و برخورد در جريان چند ساله مدعيان اصلاحات و مخصوصاً « فتنه 88 » بوده است!
پیرامون لزوم و اهمیت تقدیر و پاسداشت جایگاه رسانههایی که حامی و پشتیبان نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، هیچ شک و شبههای نیست اما متر و معیار این سبک تقدیرها چه بوده و چه اشخاصی عملکرد رسانهها را برای گزینش در چه چهارچوبی سنجش میکنند که در آخر حتی یک منتقد جدی دولت، مقابل جریان فتنه شناخته نمیشود؟!
آیا امثال الف، فردا، تابناک و خبرآنلاین که در اصول گراییشان شکی نیست یا بسیاری از روزنامههای پرتیراژ با جریان موسم به "فتنه" بودهاند که اینچنین آن سوی میدان قرار گرفتهاند و برخی نمایندگان مجلس، گروه عظیم رسانهها را که تلاش کردهاند از کندروی و تندروی بپرهیزند، نادیده انگاشتهاند؟
آیا معیارهای عملکرد مثبت این است که در هنگامه درگیریهای خیابانی و حضور مردم در تجمعات، به درج اخباری پرداخت که بعضاً فاقد اصالت نیز بوده و به این ترتیب با شعار حمایت از نظام، موجب به غلیان درآمدن احساسات جوانانی شد که تحت تاثیر فضا قرار گرفتهاند و با چسباندن برچسب منافق، عامل بیگانه، دزد تلاش میکنند بار دیگر در خیابانها بریزند و به روش خودشان برائت بجویند که باز هم با سوء استفاده گروهی از ضدانقلابیون و تخریب فضای عمومی همراه شود؟
چه کسی است که ندادند دشمنان قسم خورده داخلی ایران اعم از ریشههای پوسیده سلطنت طلبان و منافقین و دیگر جریانهای ضدانقلاب که در سالهای اخیر با رافت اسلامی از برخورد سنگین قضایی در امان ماندهاند و یا برخی نزدیکان ضدانقلابیهای معدوم در سه دهه اخیر که کینه از نظام و این مردم به دل دارند، در هنگامه حضور آرام مردم سعی کردند در میان ایشان به تشنج آفرینی بپردازند و فضا را ملتهب سازند اما آیا باید با نشان دادن چند تن از ایشان، به نوعی چنین طرز تلقی به وجود آورد که همه دزد، منافق یا مامور موساد و سیا بودهاند و هیچ کس تحت تاثیر فضا و جو حاکم و بدون ارتباط با خارجیها به خیابان نیامده است؟!
آیا باید هر روز تیتر یک سایر رسانهها به تقلید از این ده رسانه، تلاش برای کشاندن دیگران پای میز محاکمه و صدور حکم و اعلام رای برایشان در سرتیتر باشد تا عملاً آنهایی که با ما نیستند را به دشمن بالقوه مبدل بسازیم و در نظامی که حتی منافقین گمراه را با رافت اسلامی میبخشد و برای قریب به اتفاق شان، زمینه عفو در صورت بازگشت با دامان ملت را فراهم آورده، مهرههای کلیدی مملکت را در طول دوران انقلاب با سخیف ترین ادبیات مورد هجمه قرار داد و دل دشمن را با راندن ایشان شاد کرد؟
آیا گناه رسانههای معتدل و گریزان از هرگونه تندروی که ممکن است برخی اوقات خود نیز از این آفت در امان نمانده باشند، این است که رویه غالب خود را بر این مبنا استوار نکردهاند و فضای داخلی کشور را کاملاً سیاه و سفید ندیدهاند؟ یک سو کاملاً سیاه و یک سو کاملاً سفید؛ چه گناه شیرینی که حق را نوشت و میانه را چون صراط مستقیم حفظ کرد، حتی اگر از سوی گروهی از ساکنان خانه ملت تلاشهایتان در دفاع از این مملکت اسلامی، ایرانی همچون جمع کثیری از اصحاب رسانه نادیده انگاشته شود.
دیشب یکی از همین برنامههای افشاگر فتنه که در لیست تقدیر مجلس قرار داشت، میزبان دریابان علی شمخانی از فرماندهان رده اول جنگ تحمیلی به مناسبت بازپس گیری خرمشهر همیشه قهرمان بود و به خوبی مشی مدنظر برخی نمایندگان را به منصه ظهور گذاشت.
موضوع نوشاندن جام زهر توسط مسئولان وقت دولت و سپاه به امام که بارها توسط برخی از همین رسانههای تندرو مطرح شده بود، یکی از اصلی ترین محورهایی بود که با تکیه بر آن تلاش شد فرمانده جنگ سینه دیوار گذاشته شود و برخی اختلاف نظرها را با تکیه بر آن به یک شکاف میان چهرههایی همچون هاشمی، رضایی، شمخانی و بسیاری دیگر که عملاً درگیر این جریان بودهاند، مبدل گردد.
طرح موضوع علت ادامه جنگ پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس و علل پایان این جنگ و ذکر جام زهر، تلاش مضائفی برای بیان برخی مسائل بود که هنوز پیرامون جنگ به واسطه مسائل امنیتی در طبقه بندیهای بالا قرار دارد.
با این حال شمخانی آنچه علاقه نداشت بر زبان بیاورد ، بیان کرد و بازگو کرد که کشور پس از هشت سال تحت چه فشار عظیمی بوده و حتی برای تامین پوتین و بند پوتین سربازان نیز تحت فشار بوده و صراحتاً بیان کرد که توان دولت با توجه به تحریمها و عدم خرید نفت ایران بیش از 22 میلیارد دلار هزینه در دوران جنگ نبوده است اما انگار او باید آنچه مورد علاقه دوستان بود را بیان میکرد تا سوال پیچ نشود و به نوعی مورد تهدید قرار نگیرد که این مواضعش انتقاداتی را برایش به همراه خواهد داشت.
او اما همچون هم رزمانش مرد جنگ بود و از خط مقدم تا میز اتاق جنگ را در طول هشت سال بارها بدون چشم مسلح مشاهده کرده و نمیتوانست قلب حقیقت کند. نمیتوانست خون جگر خوردنهای امثال احمدی کاظمیها، خرازیها، باکریها، صیاد شیرازیها و هزاران یادگار شهید یا در قید حیات جنگ را نادیده انگارد و برای آنها که هنوز درک درستی از هشت سال مذکور ندارد، بگوید پس از فتح خرمشهر جنگ بیهوده و محض خنده ادامه داشته است.
شمخانی نمیتوانست نشستهای شبانه روزی فرماندهان جنگ را در خانه نقلی سرلشگر شهید حسن باقری با تنها چند پاسدار در زمانی که انقلابی بودن هزینه هایی همچون ترور داشت و با لوح تقدیر سراغ انقلابیون را نمیگرفتند، نادیده بگیرد و بگوید سربازان امام و رهبری حتی یک لحظه به اداره بی تدبیر حماسه بزرگی پرداختند که تمام قدرتهای جهان برابرش صف کشیده بودند.
او نمیتوانست چشمانش را بر روی حضور و مدیریت مداوم رهبر انقلاب و هاشمی در جبهه ببندد یا از یاد ببرد فرمانده جنگ برای در امان ماندن از گزند خواب در طول مدت چند شبانه روزه یک عملیات، پایش در ظرف یخ بود و بی سیم روی گوشش و دوربینها را صدا نمیکرد تا از خودگذشتگی اش را برای این روزها که برخی کم حافظه شدند، مستند کند.
شمخانی اما باید برابر فضای رسانهای که برایش درست کرده بودند، چه میکرد؟ آیا باید سکوت میکرد و میگذاشت هم رزمانش به خوراندن جام زهر به امام متهم شوند یا در این شرایط که آمریکا و متحدانش چنگ و دندان نشان میدهند و از تهدیدات نظامی ابایی ندارند، از روزهای سخت سال پایانی جنگ بگوید و مسائلی که چهرههای دیگر با جنگ میدانند را رسانهای سازد؟
آیا یک رسانه تکلیفش این است با طرح هدف دار سوالاتی سریالی، علاوه بر ایجاد ذهنیت غلط بی کفایتی اداره کنندگان جنگ و زیر سوال بردن گذشتن ایشان از تمامی دلبستگیها و حتی نیازها اولیهشان در طول چند هزار روز دفاع ،به دروغ عملاً ادامه جنگ را از یک مقطعی به بعد را نتیجه فشار گروهی به امام راحل و پایانش را نیز حاصل فشار دوباره این گروه به بنیانگذار فقید انقلاب، به مخاطب القاء کند؟!
بردن جایزه تقدیر در مجلس ، گویا به این است که برای تسویه حساب های جناحی ، حتی حماسه بزرگ دفاع مقدس را نیز زیر سوال برد!
آیا اگر سایر رسانهها نیز به این سمت و سو گرایش نشان دهند، در زمانی که انقلابی بودن هزینه شهادت به ضرب گلوله توسط منافقین تروریست را ندارد، مراتب تجلیل با تقدیم لوح تقدیر شامل حالشان خواهد شد؟!
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
فراموش نکنیم که" خیر الامور اوسطها"
اون بچه که اصلا نمیدونه جنگ چیه و متولد 1359 یعنی آغاز جنگ هست به چه اجازه و مجوزی باید یکی از مهمترین شخصیت های نظامی و امنیتی کشور رو سوال پیچ کنه ؟ بعضی ها حد خودشون رو فراموش کردن و با پر رویی و گستاخی به راه خودشون ادامه میدن . این نوچه ها و این فنچ های ناآگاه فکر کردند چه خبره ؟ به آیت الله هاشمی رفسنجانی که بی احترامی می کنند به روش های مختلف در حالی که ایشون رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس مجلس خبرگان رهبری هستند به ولله این عناوین کم نیستند همچنین به نخست وزیر سابق ، رئیس مجلس سابق ، رئیس جمهور سابق و حال به برخی از فرماندهان هشت سال دفاع پاک و مقدس سربازان جان بر کفه ایران اسلامی جسارت و توهین و بی احترامی می کنند . چه کسی بر این افراد نظارت داره ؟ چرا این افراد دم از دفاع از انقلاب می زنند وقتی یاران همیشگی امام روح الله رو زیر سوال و اهانت قرار میدهند . ما که بنده محدودیم و فقط خداوند صلاح کار بندگانش رو می دونه . آرزو میکنم فضا و جو سیاسی ایران به گونه ای پیش بره که اولا مردم در رفاه و آرامش خاطر زندگی کنند و در راه پیشرفت ایران اسلامی قدم بردارند و دوم اینکه کسانی که مشکل ساز هستند و باعث شدند دوگانگی بین ایرانیان و هوطنان عزیز از نظر فکری به وجود بیاد زودتر دستشون برای همه رو بشه و مردم افراطیون رو بشناسند که این افراط بلای خانمان سوز هر جامعه و ملت است و در آخر کلام :
کسی رو که خوابه ، میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو زده به خواب ، توپ بقل گوشش در کنی بیدار نمیشه .
به خدا قسمتون میدم که بشینید هم اندیشی کنید انقدر چوب لای چرخ هم دیگه نذارید و برای سربلندی ایران تلاش کنید . ببخشید اگر تند مطالب رو بیان کردم اصلا قصد بی احترامی به هیچکسی رو نداشتم ولی افراد باید حد خودشون رو بدونند و در عین حال احترام دیگری رو حفط کنند .
واي بر ملتي كه دروغ و درغگو ارزش گردد
در برنامه فوق يك بچه اي كه هنوز نمي داند فرق دوغ با دوشاب چيست يك فرمانده جنگ را مي خواهذ به چالش بكشد كه خدا را شكر خود به چالش كشيده شدند
تز فکری شریعتمداری برخلاف تز فکری عقلا و علماست،یعنی آنها معتقدند همه در تمام جوانب خوب هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود ولی این یدونه میگه همه در تمامی جوانب بد هستند مگر خلافش ثابت بشه.
شریعتمداری آنقدر بد می گوید تا یکیش درست از آب در بیاید اون موقع خود و دوروبری های او میگویند عجب کارشناس و تحلیل گری؟!
و به این ترتیب و بزرگ و مطرح میشود.
من وقتی می بینمشون یاد شرطه های پیر وهابی میفتم که انگار همین الان از جهنم اوردن گذاشتنشون روبروت
مگر نه اینکه امام راحل به عنوان رهبر و فرمانده کل قوا باید از کلیه امور جنگ و مملکت با خبر می بود ؟ پس چرا آقایان اوضاع اقتصادی و وضعیت جنگ را دیر به امام اطلاع دادند ؟ باید قبول کرد آقایان دانسته یا ندانسته جام زهر را به آن پیر فرزانه خوراندند ! واین وظیفه نفرات اول و دوم جنگ که با امام در ارتباط بودند بود نه شهدا وهم رزمان شمخوانی
واسه خودشون ميگن و خوشن
اينا هنوزم تو تحريم مردم هستن
فقط وقت تلف ميكنن و بودجه رو حروم
راستی اسم خود را می گذارید «بی طرف». به نظرتان در جایی که یک طرف حق و یک طرف باطل است(حالا اصلا هم نمی خواهم بگویم که کی حق و کی باطل است) «بی طرفی» به معنای «حماقت»نیست؟!!
چه کسی گفته که هر کس در جنگ بوده و برای جنگ زحمت هم کشیده، برای خود امتیاز ویژه قایل شود و به دیگران هم حق اظهار نظر دراین باره ندهد؟ این یعنی استفاده ابزاری از جهاد به نفع خود(مانند خیلی ها در صدر اسلام که به اسم جهادگر بودن غنایم و ثروت های بیشماری برای خود انباشتند)
کسی که در جنگ بوده نزد خدا مأجور است و باید به او احترام گذاشت و قدر دانی کرد. ولی آیا کسی به صرف رزمنده بودن تا انتهای عمر از همه ی بدی ها مصون است؟!! نمونه اش هم طلحه و زبیر و یا حتی شمر که در جنگ صفین در صف حضرت بود (هرگز قصد با کسی را هم ندارم)
راستی شما از کجا می دانستید که در دل سردار شمخانی چه می گذرد؟!!!