تصويب قطعنامه چهارم عليه جمهوري اسلامي ايران توسط شوراي امنيت سازمان ملل، كه به كارگرداني دولت آمريكا باهدف تشديد تحريمها و وارد ساختن فشار بر ملت ايران صورت گرفته، علاوه بر آنكه موضوع فعاليتهاي هستهاي كشورمان را وارد مرحله تازهاي كرده براي كشور نيز شرايط جديدي را پديد آورده است.
درخصوص فعاليتهاي هسته اي، ترديد نبايد كرد كه پيام قطعنامه جديد شوراي امنيت سازمان ملل به ما اينست كه اين نهاد جهاني و قدرتهاي مسلط بر آن به ويژه آمريكا خواهان محدود كردن ايران در زمينه برخورداري از اين حق قانوني خود هستند و طبعا ملت و مسئولان ايران زير بار چنين زورگوئيهائي نخواهند رفت.
هر چند رئيسجمهور آمريكا و ساير دولتمردان اين كشور اين روزها رياكارانه تأكيد ميكنند كه هدف قطعنامه وارد ساختن فشار بر ملت ايران نيست، لكن اين واقعيت براي همه روشن است كه آنها ميخواهند با اين قبيل اقدامات، انتقام خود را از ملت ايران بگيرند، زيرا خوب ميدانند كه انقلاب و نظام جمهوري اسلامي متعلق به مردم ايران است و دولت آمريكا با اين انقلاب و اين نظام مشكل دارد و اكنون 31 سال است كه تلاش ميكند مردم ايران را از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي جدا كند و چون تمام توطئهها و ترفندهايش توسط همين ملت و با مقاومت همين ملت با شكست مواجه شده، تنها راه را انتقام گرفتن از اين ملت ميداند.
ملت ايران، در طول 31 سال گذشته، علاوه بر حضور حماسي در صحنههاي دفاع مقدس و مقابله جانانه با توطئههاي گوناگون دشمنان، با تحريمها نيز دست و پنچه نرم كرده و همواره از تمام اين صحنهها پيروز و سربلند بيرون آمده است. بنابر اين، اينبار نيز در برابر اين تحريم بدون آنكه خم به ابرو بياورد مقاومت خواهد كرد و از اين صحنه نيز سربلند و پيروز بيرون خواهد آمد.
مهمتر اينكه تجربه 31 سال گذشته اين واقعيت را به اثبات رسانده است كه فشارها و تحريمها همواره به قدرتمندتر و كارآمدتر شدن مردم ايران منجر شده و طبيعي است كه اينبار نيز اين تحريمها در نهايت به تقويت بنيه علمي، صنعتي و اقتصادي ايران منتهي خواهد شد. ما با الهام از امام خميني ياد گرفتهايم كه تهديدها را به فرصتها تبديل نمائيم و دشمنان خود را پشيمان كنيم.
در بخش شرايط جديدي كه با صدور قطعنامه چهارم شوراي ا منيت سازمان ملل براي كشور پديد ميآيد، چند نكته را بايد مورد توجه قرار داد.
اول آنكه در فضاي جديد، همه بايد درك كنند كه ملت ايران با دشمنان قداري مواجه است كه بي رحمانه درصدد پايمال كردن همهي حقوق قانوني اين ملت هستند. ديديم كه براي تصويب اين قطعنامه، چگونه چين و روسيه با آمريكا و انگليس و فرانسه همداستان شدند و همهي تعهدات و گفتههاي خود را به راحتي زير پا گذاشتند. در برابر اين زياده خواهي ها، ما بايد هماهنگ و منسجم و به صورت يد واحده عمل كنيم تا دشمنان را از زياده خواهي پشيمان نمائيم. اين، هدفي است كه قطعا قابل تحقق است و تجربيات دوران پيش از پيروزي انقلاب و همينطور 31 سال بعد از پيروزي انقلاب گواه روشن اين واقعيت است.
در اين مرحله، همهي كساني كه در مورد مسائل داخلي حرفي دارند نيز بايد با درك حساسيت زمان و شرايط خاص كشور، اقدام ظالمانه شوراي امنيت سازمان ملل و قدرتهاي مسلط بر اين شورا عليه ملت ايران را با صراحت محكوم كنند و همراهي خود را با مردم براي مقابله با اين زورگوئيها اعلام نمايند. حتي اگر كساني براي مطالبات خود توجيه قانع كنندهاي از نظر خودشان قائل هستند نيز بايد در شرايط كنوني براي مقابله با دشمنان خارجي اهميت فوقالعادهاي قائل شوند و كاري كنند كه دشمنان غير از نداي وحدت كلمه و انسجام، صداي ديگري از داخل مرزهاي ايران نشنوند. طبعا مسئولان نيز بايد با رفتار حساب شده و دقيق خود، زمينه را براي شكل گيري چنين وحدتي فراهم سازند.
دوم آنكه تصميم سازان و تصميم گيرندگان در حوزههاي اقتصادي و مديريتي در شرايط كنوني ميتوانند نقش مهمي براي عبور دادن كشور از تنگناها، كاستن از بار مشكلات، بهره برداري از ابزارهاي موجود و ايجاد ابزارها و امكانات تازه براي تبديل نمودن تهديدها به فرصتها ايفا كنند. بدون ترديد، مردم براي تطبيق دادن وضعيت خود با شرايط جديد آمادگي دارند و حتي ميتوانند در مواردي نيز به كمك مسئولان بشتابند. اين، مسئولان هستند كه بايد از اين آمادگيها حداكثر بهره برداري را بعمل آورند و زمينه را براي عبور آسان از اين مرحله فراهم سازند.
و سوم آنكه تركيب آراء در جلسه بررسي قطعنامه چهارم در شوراي امنيت سازمان ملل نشان داد واقعيتهاي موجود در صحنه بين الملل با آنچه در تحليلها و ارزيابيهاي متوليان سياست خارجي ما وجود دارد متفاوت است. تعدادي از كشورهاي آفريقائي و آسيائي، كه دولتمردان آنها با اظهارات خود در مقاطع مختلف خود را دوستان صميمي جمهوري اسلامي ايران وانمود ميكنند، عليرغم برخورداريهائي كه كشورهايشان از رهگذر رابطه با كشورمان دارند، به قطعنامه ظالمانه شوراي امنيت سازمان ملل رأي موافق دادند و همراهي خود با آمريكا را در توطئه عليه ملت ايران به اثبات رساندند.
اين واقعيت تلخ نشان ميدهد متوليان سياست خارجي كشورمان بايد در عملكرد خود تجديدنظري اساسي بعمل آورند و روشي را در پيش بگيرند كه در تعامل با دولتهاي مختلف حداقل به اندازه آنچه سرمايه گذاري ميكنند دستاورد داشته باشند.
آراء اعضاي غيردائم شوراي امنيت سازمان ملل، غير از برزيل و تركيه، نشان داد ضعفهاي اساسي در سياست خارجي ما وجود دارد كه قطعا بايد براي برطرف ساختن آن تلاش فوقالعادهاي بعمل آيد.
هرچند آراء منفي برزيل و تركيه موجب شد آمريكا نتواند قطعنامه مورد نظر خود را با اجماع به تصويب شوراي امنيت برساند، لكن عدم همراهي تعدادي از كشورهائي كه گفتار آنها با عملشان متفاوت است و نتوانستند خود را از يوغ آمريكا رها سازند، به تصويب شدن آن كمك كرد. انتظار ا ينست كه متوليان سياست خارجي كشورمان از اين پس با برنامه ريزي دقيقتر بگونهاي عمل كنند كه در مقاطع حساس بتوانند به همراهي كشورهائي كه براي تعامل با آنها حساب خاص باز ميكنند، اميدوار باشند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر