۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۶:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۳۱۲۷
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۷ - ۱۴-۱۲-۱۳۸۵
کد ۱۳۱۲۷
انتشار: ۲۱:۰۷ - ۱۴-۱۲-۱۳۸۵

عزل کنید تا استعفا کنند

نقدی بر پدیده مدیران متخلف ماندگار

جعفر محمدی

بارها در خبرهای شنیده و خوانده اید که فلان مقام بانکی کره جنوبی به خاطر رشوه گرفتن یک کارمند جزء، از سمت خود استعفا داد یا فلان وزیر به علت خروج قطار از ریل کناره گیری  کرد و یا شهردار فلان شهر اروپایی به خاطر ریزش پل، استعفای خود را تسلیم مقامات بالا کرد و از این قبیل خبرها.

در ایران، اما از این خبرها نیست. مسوولان ما، که گویی در پست های خود کنگر خورده و لنگر انداخته اند، پوست کلفت تر از این حرف هایند. اگر در انفجار قطار، صدها نفر کشته شوند، اگر در آتش سوزی مدرسه ای، ده ها دانش آموز، زنده زنده بسوزند و جزغاله شوند، اگر بزرگترین اختلاس ها در مجموعه تحت مدیریت آقایان کشف شود و اگر... آب از آب تکان نمی خورد چه برسد به اینکه آنها، از شرم چنین ننگ هایی، میز خود را رها کنند و با استعفاهایشان مرهمی هر چند کوچک بر دردهای زخم خوردگان باشند زیرا مسوولان ما به شدت تشنه خدمت اند و هرگز دوست ندارند توفیق خدمتگذاری به مردم را- که ثواب زیادی هم دارد- از دست بدهند.

چندی پیش، وزیر آموزش و پرورش با اشاره به حادثه چند سال  پیش آتش سوزی در مدرسه سفیلان که طی آن 16 دانش آموز معصوم ابتدایی در آتش سوختند، گفته بود که اگر چنین اتفاقی در دوران وزارت او رخ دهد،  استعفا خواهد کرد ولی وقتی حادثه ای مشابه در زمان زمامداری او اتفاق افتاد، همان آقای وزیر، گفت: مگر با استعفای من چیزی درست می شود؟ و البته نگفت که مگر با حضورش چیزی درست شده است؟!

این، البته، فقط مشتی است نمونه خروار و "استعفا برای عذرخواهی"، گویا در قاموس مدیران ایرانی جایی ندارد.

بی گمان، اگر چنین امری وارد سنت مدیریتی ما شود و پس از رسوایی های بزرگ، این انتظار به عنوان یک مطالبه جدی در جامعه شکل بگیرد که مسوولان مرتبط با آن، باید خودشان مودبانه و نادمانه استعفا دهند، بسیاری از رسوایی ها و ناهنجاری ها، اساسا شکل نمی گیرد زیرا مشتاقان وطنی خدمت که بر میزهای ریاست تکیه زده اند، هرگز دوست ندارند به خاطر کارکردهای منفی مجموعه های خویش، توفیق خدمت را از کف بدهند!

با این حال، به نظر نمی رسد، با دست روی دست گذاشتن، این رسم نیک در سنت مدیریت ایرانی  نهادینه شود و  از این رو، باید راهی جست تا چنین طرحی در پهنه مدیریت ایران، در انداخته شود.

به نظر می رسد، اقدام اخیر آیت الله شاهرودی، رییس قوه قضاییه، در برکناری سریع و صریح چهار نفر از عوامل موثر در پرونده شهرام جزایری می تواند، فتح باب خوبی در این راستا باشد.

بی گمان اگر کارگزاران حکومت، بدانند که در صورت اهمال و سستی (تکلیف جرم و تخلف که مشخص است) حکم برکناری شان صادر و تیتر رسانه ها خواهد شد، پیش از آنکه با چنین سرافکندگی بزرگی مواجه شوند، خود، استعفا خواهند کرد و رفته رفته این مساله به یک سنت تبدیل خواهد شد که حتی بالاترین مقامات کشور نیز ناگزیر خواهند بود از این قانون نانوشته تبعیت کنند.

متاسفانه، بسیاری از مدیران ما، برغم آنکه به وجود تخلفات و کوتاهی ها در مجموعه های تحت نظر خود واقف اند، به بهانه هایی مثل حفظ آبروی افراد و رودربایستی و ... از اختیاری به نام برکناری استفاده نمی کنند و معمولا در بهترین حالت ها، از شخص خاطی می خواهند استعفا دهد یا آنکه او را به سمتی دیگر (که گاه بالاتر هم هست) منتقل می کنند و یا طبق یک سنت دیرینه، به عنوان "مشاور" مفتخرش می نمایند!

حال آنکه عرصه مدیریت های کلان که در آن پای جان و مال و آبروی مردم و حتی منافع ملی در میان است، جای ملاحظات فردی و رودربایستی های اخلاقی و این قبیل مسایل نیست.

اگر آنچه آیت الله شاهرودی در عزل سریع و علنی اهمال کنندگان در پرونده شهرام جزایری انجام داد، هم از سوی وی ادامه یابد و هم یک خط شکنی در این باب باشد و دیگران نیز از او تاسی کنند، بسیاری از مشکلات اساسا به وجود نخواهند آمد و ضریب مسوولیت پذیری مدیران، به طرز قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت.

آیا  چنین خواهد شد؟ منتظر می مانیم.

 

ارسال به دوستان
وبگردی