![]() |
ما ايراني ها در بسياري از عرصه ها به "عملكردهاي واكنشي" عادت كرده ايم و بدتر آن كه اين رويكردهاي انفعالي در اغلب موارد ما را اقناع مي كند. از اين جهت، ما، شباهت غريبي به آتش نشانان پيدا كرده ايم كه فقط پس از بروز حادثه سر مي رسند و با خاموش كردن آتش، كار خود را تمام شده مي دانند.
ماجراي فيلم سينمايي 300 و واكنش هاي ما ايراني ها را به آن ببينيد!
هر چند نشان دادن عكس العمل به چنين مسايلي امري لازم است ولي به هيچ روي كافي نيست.
ساختن بمب گوگلي، امضاي بيانيه اينترنتي، تجمعات اعتراض آميز، نگاشتن مقالات در رسانه ها و برگزاري جلسات توجيهي براي بينندگان خارجي فيلم، همه و همه، هر چند كارهاي زيبايي هستند كه بايد به تدارك دهندگانشان دست مريزاد گفت، ولي اگر نيك بنگريم در مي يابيم كه اين اقدامات، فقط پس از آن انجام شده اند كه حمله اي از طرف بيگانه شكل گرفته است و گرنه اغلب ما در انديشه آن نبوده ايم كه بايد كاري براي فرهنگ و تمدن كهن مان انجام دهيم.
به نظر مي رسد حال كه فيلم ضد ايراني 300، زمينه ساز توجه عمومي به فرهنگ و تمدن ايراني شده است، مي توان از بستر موجود به عنوان امكاني براي تبديل تهديد به فرصت بهره گرفت و طرحي "فعال" و نه "منفعل" براي معرفي فرهنگ اصيل و تمدن كهن ايراني (اول از همه به خود ايراني ها و سپس به جهانيان) در انداخت.
هر چند كارهاي زيادي در اين راستا مي توان انجام داد ولي از آنجا كه در شرايط كنوني هيچ رسانه اي مثل سينما تاثير گذار، جذاب و فراگير نيست مي توان از همين عرصه، كار را آغاز كرد.
در همين زمينه سايت تحليلي ـ خبري عصر ايران(asriran.com)، پيشنهاد مي كند "خانه سينما" به عنوان يك نهاد هنري غير دولتي كه معتمد فعالان عرصه سينماي ايران است براي راه اندازي يك حركت فراگير ملي و فرا ملي جهت معرفي فرهنگ و تمدن ايراني پيش قدم شود و اولين تشكلي باشد كه حرف هاي زياد و زيباي ارائه شده در اين عرصه را به عمل تبديل مي كند.
كليات پيشنهاد عصر ايران اين است كه: يك گروه ويژه با كميته هاي فرعي متعدد با عضويت كارگردانان، تهيه كنندگان سينما، تاريخ دانان و جامعه شناسان در خانه سينما شكل بگيرد و طي آن يك "نقشه راه" براي معرفي فرهنگ اصيل و تمدن كهن ايراني در ساحت سينما تدوين گردد.
در "نقشه راه معرفي فرهنگ و تمدن ايراني" مي توان كلياتي شامل اينكه چه فيلم هاي با چه موضوعات و محورهايي و مربوط به كدام دوره تاريخي ايران بايد ساخته شود را تعريف كرد و مرحله به مرحله آن را اجرا نمود.
از آنجا كه چنين طرحي مستلزم صرف هزينه هاي زيادي است و اي بسا دولت به علت برخي مسايل، نخواهد يا نتواند وارد ماجرا شود، مي توان هزينه هاي اجراي اين طرح به ويژه ساخت اولين فيلم آن را يك فراخوان عمومي از طريق مردم كه فرهنگ و تمدن كهن خود علاقه اي ندارند تامين كرد.
براي اطمينان بخشي نسبت به هزينه كرد صحيح مبالغ جمع شده نيز مي توان از برخي چهره هاي شناخته شده ملي درخواست كرد كه كار نظارت بر هزينه ها را انجام دهند.
مردم ايران ثابت كرده اند كه اگر به شخصي اعم از حقيقي يا حقوقي اعتماد داشته باشند با فراغ خاطر و آسودگي خيال آماده صرف هزينه در راه رسيده به اهداف جمعي خويش هستند كه نمونه بارز آن را مي توان در واريز مبالغ هنگفتي پول به حساب اعلام شده از سوي استاد محمدرضا شجريان براي احداث "باغ هنر" بم سراغ گرفت.
اگر يك مديريت صحيح و ملي به همراه پشتوانه مالي مناسب در عرصه توليد آثار ماندگار با موضوع تاريخ، فرهنگ و تمدن ايراني پا به عرصه بگذارد، مي توان از امكانات خارجي مثل استوديوهاي مجهز، فناوري هاي مربوط به جلوه هاي ويژه، اكران جهاني فيلم و ... نيز بهره گرفت، زيرا براي بسياري از كمپاني هاي مجهز فيلم سازي مهم ترين اولويت، كسب درآمد است.
در نقشه راه پيشنهادي، مي توان جلوه هايي از فرهنگ و تمدن ايراني از جمله تدوين اولين قانون حقوق بشري در جهان، قانون آزادي ملل و پيروان اديان، حقوق زنان، دستاوردهاي علمي، مختصات فرهنگي، شجاعت و ... را از اعماق تاريخ ايران تا ايام معاصر در غالب فيلم هاي كاملاً جداگانه ولي با خاستگاه ايراني را در طول سال ها و با تعريف مخاطبان گوناگون در ايران و جهان ساخت و عرضه كرد.
به نظر مي رسد اگر چنين كاري انجام گيرد، آنگاه مي توان گفت كه نسل جديد ايرانيان كاري سترگ براي حراست از تاريخ، فرهنگ و تمدن كهن خويش انجام داده است و الا اگر بنشينيم تا ديگران حمله اي كنند و ما حداكثر به دفاع از خود و نثار نفرين به مهاجمان بسنده كنيم، در هياهوي هزار توي هزاره سوم بي آنكه خود متوجه شويم كمرنگ تر و كمرنگ تر خواهيم شد و سرانجام روزي خواهد رسيد كه از تاريخ، تمدن و فرهنگ كهن مان چيزي باقي نمی ماند ،زيرا همانند فيلم 300 "ديگران" گذشته ما را آنگونه كه خواسته اند تحريف يا حتي حذف كرده اند.
اينك زمان كار است و نياكان فرهيخته ايرانيان و فرزنداني كه هنوز پا به خاك ايران زمين نگذاشته اند ، منتظرند ببينند ما چه مي كنيم.
اينكه بدون صرف هزينه اي ميتوان با تهيه كردن سي دي سانسور نشده ي اين فيلم و اضافه كردن مطالب و واقعيات تاريخي و تحريفات آمريكا در تاريخ و معرفي تاريخ متمدن ايران و فرهنگمان
در تيتراژ آغازي و پايان فيلم و تكثير ميليونها نسخه از آن در كشورهايي كه اين فيلم در سينماهايشان پخش ميشود از طريق مافياي سي دي با يك تير دو يا سه يا بيشتر نشان زد
1-احتياج به ساخت فيلمي براي مقابله با غول فيلم سازي دنيا هاليوود نميباشد كه عملا مقابله با آن و جذابيت فيلمهاي آن مشكل و تقريبا نا ممكن است و زمان زيادي لازم دارد
2-از سلاح خودشان برعليه خودشان استفاده ميكنيم
3-مردم دنيا بدون صرف هزينه و وقت سي دي سانسور نشده و واقعي را در اختيار دارن
4- با كپي كردن اين سي دي و پخش آن در دنيا در آمد كمپاني سازنده به شدت افول ميكند
5-مردم اعتماد خود نسبت به هاليوود در جلوه دادن حقايق تاريخي را براي فيلمهاي بعدي از اين قبيل از دست مي دهند
وووووو......
اگرچه كپي رايت كار قانوني و شرعي نيست اما آيا حمله به تمدن و تاريخ متمدن كشوري باستاني و اسلامي قانوني و شرعي است!!؟؟؟
هر اتفاقی که برای کشورمان بیفتد یکی از عواملش خودمان هستیم.
حتی من و تویی که هیچ دخالتی در حکومت نداریم.
ایران به دست من و تو آباد می شود...