ابراهيم توره اينبار پيش از اينكه هيچكدام از اقوامش فوت كنند، به ايران برگشت. معمولا رسم بر اين بود كه با ورود توره به جمع خانواده، يكي، دو نفر از اعضا بهصورت خودجوش و مردمي فوت ميكردند و همين امر باعث ميشد
ابراهيم تا پايان مراسم چهلم در سنگال ماندگار شود، اما اينبار كه كسي حاضر نشد مسووليت خطير فوت كردن را بپذيرد، توره با همسرش به ايران آمد تا غيبتش را موجه كند. همين كه با اينهمه كشت و كشتار توسط توره باز هم خويش و قومي براي ابراهيم باقي مانده كه غيبتهايش را با آنها توجيه كند جاي شكر دارد، اما اينطور نباشد كه ما را غريب گير بياورد و دفعه بعد دست دوتا بچه را بگيرد و بگويد:«اينهم توجيه تاخير ايندفعه!» به هر حال ما ايرانيها خودمان دستي در توجيه غيبت داريم و نصف جمعيت كشورمان به خاطر دو روز مرخصي بيشتر است.
هزينه دعوت به تيم ملي
حسين كعبي هنوز دقيقا نميداند چه كسي براي دعوت از او به تيم ملي پول خواسته، اما مي داند يك نفر به او گفته اگر پول بدهي به تيم ملي دعوت ميشوي...
«شب جمعهست، نيت امواتت يه كمكي به من بكن. عاقبت به خير بشي جوون، يه كمكي به من بكن.»
«برو آقا، من چه پولي دارم بهت بدم؟ برو كار كن، زحمت بكش، چه ميدونم، برو فوتباليست شو... به من چه ربطي داره.» «تو پول بده، من دعات ميكنم بري تيم ملي.» «من پول بدم واسه تيم ملي؟ برو به افشين قطبي بگو اشتباه گرفته، ما از اوناش نيستيم.»
«افشين قطبي چيه، ميگم پول بده دعات كنم؛ نميخواي بري تيم ملي، دعا ميكنم واسه شفاي عاجل، رفع بلا، عاقبت به خيري، جلوگيري از آتشسوزي، زنان و زايمان هم كه فرداست، هر كدوم رو كه بخواي يه قيمتي داره. حالا پول ميدي يا نه؟!»
نقشهكشي بيحاصل
علي كفاشيان استثنائا ايندفعه درست ميگويد. شما را به خدا تعجب نكنيد، هر آدميزاد گهگداري از دستش در ميرود ديگر. رييس فدراسيون فوتبال كشورمان ميگويد:«شرقيها براي قهرماني تلاش ميكنند، ما براي بركناري نقشه مي كشيم.» از خدا كه پنهان نيست، از شما چه پنهان همه عالم و آدم براي بركناري كفاشيان تلاش ميكنند اما هزارماشاا... يك تنه جلوي همه تلاشها ايستاده و لبخندش را به همه حواله مي دهد. خود ما مگر كم تلاش كردهايم؟ اصلا مگر همه بركناريها بد است؟ يك مدير بايد چقدر ناتوانيهايش را به رخ بكشد تا ملت در بركنارياش يكدل بشوند؟ حالا ما بايد ببينيم كه نقشهكشيدن براي بركناري بدتر است، يا نقشه كشيدن براي خنثي كردن اين نقشهها. البته فعلا كه همه جلوي شما و ديگر مديران ناموفق اين مملكت كم آوردهايم آقاي كفاشيان، اما اميدواريم بالاخره يك راهي پيدا كنيم.
روزنامه گل