۰۶ مرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۱:۳۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۱۱۵۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۴ - ۱۴-۰۱-۱۳۹۰
کد ۱۶۱۱۵۱
انتشار: ۱۳:۱۴ - ۱۴-۰۱-۱۳۹۰

ترانه های محلی

جعفر شیرمحمدی


خدا قوت دهد ای مرد چوپون
خدا عمرت بده ای طفل نادون

دو روز است و دو شو این گوسفندون
نه بر آب و علف بنهاده دندون

***

سیاه چشمون بده یک آب خوردن
ببالینم بیا در جون سپردن

ببالینم بیا سیرت ببینم
که تا آسون دهم جون وقت مردن

***

بنادونی گرفتم کوره راهی
ندونستم که میافتم به چاهی

بدل گفتم رفیقی تا به منزل
ندونستم رفیق نیمه راهی

***

سر راهت نشینم گل بریزم
اگر خنجر بباره ورنخیزم

اگر خنجر بباره همچو بارون
که رویت را نبینم ورنخیزم

***

نه تب دارم نه جانم می کنه درد
تو مینالی که من می میرم از درد

سر از بالین بیماری تو وردار
ببین دور تو می گردن زن و مرد

***

دو چشمانم سر کوهی تو باشه
دو دستم شانه موی تو باشه

مرا با حاجیون حج چکاره
زیارتگاه مو روی تو باشه

***

غریبی رفتم و بنگر هوا را
بامید کسی مگذار ما را

بامید کسی من دل نبستم
به بالاسر خدا، پایین شما را

***

سحرگاهی برفتم کوچه باغی
میون باغ میسوزه چراغی

بدیدم بلبلی مست و غزلخون
زده زانو به زانوی کلاغی

***

زدست دل هزارون داد و فریاد
که دل داد آبرویم پاک بر باد

اگر داد ولم با کوه بگویم
که کوه بی زبون آید به فریاد

***

اگه بی تو سرم بر بالش آیه
چو نی از استخوانم آتش آیه

ز هجرونت به جای اشک چشمم
ز مژگون پاره های آتش آیه

***

غم دنیا خوره آنکس که مرده
که دنیا سربه سر اندوه و درده

اگر مردی به قبرستون گذر کن
که بینی مرگ با شیرون چه کرده

***

سلامت می کنم ای نور دیده
سلامم از دل و از جان رسیده

در آن ساعت که کاغذ می نوشتم
هزاران اشک بر کاغذ چکیده

***

مرا روز و شو اندر کمینه
همیشه این دلم بی دل غمینه

همه می گن که گرمای زمینه
خودم دونم فراق نازنینه

***

ستاره در هوا می بینم امشو
زمین در زیر پا می بینم امشو

خدایا مرگ ده تا جون سپارم
که یار از خود جدا می بینم امشو

***

دلم دیوانه بود دیوونه تو
قرق کردی نیایم خونه تو

قرق کردی برم مسجد بخوابم
خودم در مسجدم دل خونه تو

***

از این ره می روی باور نداری
مگر عشق مرا در سر نداری

گرفته آتش عشقت به جونم
که من می سوزم و باور نداری

***

بقربون همان شال سفیدت
چطور خوب اومدی هیچکس ندیدت

چطور خوب اومدی از راه بسیار
بقربون خدا که آفریدت

***

سه روزه رفته ای سی روزه حالا
زمستون رفته ای نوروزه حالا

خودت گفتی سر هفته بیایم
شماره کن ببین چند روزه حالا

***

ستاره آسمون می شمارم امشو
به بالینم نیا تب دارم امشو

به بالینم نیا که کشته می شی
تموم دشمنا بیدارن امشو

***

فلک دیدم که با جونم چها کرد
غم عالم نصیب جون ما کرد

غم عالم همه ریگ بیابون
فلک برچید و در دامون ما کرد



ترانه های محلی و روستایی
گردآورنده: جعفر شیرمحمدی
ارسال به دوستان