۲۰ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۰ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۶۱۸۰۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۰-۰۱-۱۳۹۰
کد ۱۶۱۸۰۳
انتشار: ۰۹:۳۷ - ۲۰-۰۱-۱۳۹۰

گفتگو با علیرضا خمسه درباره «بابا پنجعلي»

خمسه با بيان اين‌كه دلم براي شخصيت باباپنجعلي تنگ مي‌شود، اظهار داشت: آنچه ديديد كار من به تنهايي نبود، بلكه كار مقدم، نويسندگان سريال، احمد مهران‎فر كه همواره پيشنهادات خوبي داشت و خانم رامين‎فر بود. هسته مركزي تيم ما يك هسته تئاتري بود و چند بازيگر مدام با هم چالش و بده بستان داشتند كه همين باعث پيشرفت كار بود.
 
 بازيگر نقش «بابا پنجعلي» در مجموعه پايتخت با اشاره به اين‏كه «دلم براي شخصيت باباپنجعلي تنگ مي‌شود» گفت: اين سريال به مسائل واقعي درون جامعه مي‌پرداخت و آينه‌اي از واقعيت‌هاي جامعه را به تصوير مي‌كشيد.
  «عليرضا خمسه» در يك برنامه تلويزيوني گفت: ديالوگ‌هاي بابا پنجعلي بيشتر از آنچه روي آنتن رفت بود، ولي تنابنده در طول نوشتن و اجرا به اين نتيجه مي رسيد كه اگر ديالوگ هاي او كمتر شود نتيجه بهتري دارد و همين طور هم شد.
وي ادامه داد: تنابنده پس از نگارش داستان و ديالوگ‌ها بعدا متوجه مي‌شد كه اصلا اين جملات مناسب باباپنجعلي نيست و آنها را حذف مي‌كرد. بابا پنجعلي با فقط برخي كلمات خطاب به پسرش مي‌گفت كه: من هستم، به تو متكي هستم و تو را مي‌شناسم.

خمسه با بيان اين‌كه دلم براي شخصيت باباپنجعلي تنگ مي‌شود، اظهار داشت: آنچه ديديد كار من به تنهايي نبود، بلكه كار مقدم، نويسندگان سريال، احمد مهران‎فر كه همواره پيشنهادات خوبي داشت و خانم رامين‎فر بود. هسته مركزي تيم ما يك هسته تئاتري بود و چند بازيگر مدام با هم چالش و بده بستان داشتند كه همين باعث پيشرفت كار بود.

بازيگر نقش باباپنجعلي درباره نقاط ضعف سريال پايتخت نيز تصريح كرد: اي‎كاش اين موقعيت براي گروه فراهم مي شد تا به جاي 2ماه و نيم، ما 5 ماه براي توليد وقت داشتيم تا ماحصل كار بهتر شود. مخصوصا روزهاي آخر ما زمان كم داشتيم. مثلا هر انساني به طور معمول بايد در طول شبانه روز 8 تا 10 ساعت استراحت كرده بخوابد ولي اگر قرار باشد كه عوامل به جاي 10 ساعت كار كردن 20 ساعت كار كنند، به طور حتم راندمان كار پايين مي‌آيد.

وي با بيان اينكه فشار كار به حدي بالا بود كه گاهي احساس مي كرديم مثل روبات هستيم، افزود: حتي با اينكه در روزهاي آخر مردم در لوكيشن ما حضور داشتند و به ما دلداري مي دادند؛ ولي ما خسته بوديم و خواب‌مان مي‌آمد. شب آخر كه داشتيم بخش‌هاي مربوط به مشهد رفتن را تصويربرداري مي كرديم سر من درد مي كرد و سنگين بود. فقط به خدا مي گفتم كه به من قوت بده تا امشب را هم به پايان برسانم. زمان ما خيلي كم بود و بهتر بود تا كارمان را زودتر شروع مي‌كرديم.

خمسه همچنين درباره اينكه معمولا سريال هاي ايراني شروع خوبي دارند ولي از پايان‌بندي ضعيفي برخوردارند، گفت: شايد سريال ما آينه روابط ما باشد. در دوستي‌هاي‌مان هم همين كار را مي‌كنيم. معمولا خوش‎استقبال و بدبدرقه هستيم كه خيلي خوب نيست. بايد به همان خوبي كه يك ارتباط يا كار را شروع مي كنيم، با همان خوبي و خوشي هم تمام كنيم. خوشبختانه كار ما همان طور كه به خوبي و خوشي شروع شد، با خوبي و خوشي هم تمام شد و همه دوست مانديم. خيلي از گروه ها به خاطر فشارهايي كه در طول كار وارد مي‌شود، متلاشي مي‌شوند و ارتباطاتشان گسسته مي‌شود ولي پايتخت از جمله معدود كارهايي بود كه اين گروه با همان پيوستگي روز اول ماندند.

وي ادامه داد: بسياري از سريال‌ها بد تمام مي‌شوند، تصورم اين است كه مهم‏ترين علت آن كمبود زمان است. فكر كنيد كه مثلا چهار قسمت نوشته شده و بعد آرام آرام قسمت پنج نوشته مي‌شود و يك‌باره نويسنده از گروه عقب مي‌افتد و گروه منتظر مي‌مانند. بحث رساندن سريال به آنتن و فشار كمبود زمان به كار لطمه مي‌زند و راه‎كارش اين است كه امروز كه هنوز در ماه فروردين به سر مي‌بريم، براي سال آينده و نوروز برنامه‌ريزي كنيم.

وي در پايان سخنانش در برنامه بامدادي شبكه يك با بيان اينكه مردم به ويژه كودكان نمي توانند ما را از نقشمان جدا كنند و همين امر سبب شده بود كه دوقلوهاي سريال گاهي به من بابا خمس‏علي بگويند، گفت: من از مازندراني‌ها قدرداني مي‌كنم، آنها با همه حساسيت‌هايي كه بود، به ما اجازه دادند تا درباره‌شان سريال بسازيم، به زبان‌شان صحبت كنيم و زيبايي‌هاي زندگي‌شان را به تصوير بكشيم.
برچسب ها: خمسه ، پنجعلی ، پایتخت
ارسال به دوستان