۱۵ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۸۶۷۸۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۶ - ۰۳-۰۸-۱۳۹۰
کد ۱۸۶۷۸۵
انتشار: ۱۵:۱۶ - ۰۳-۰۸-۱۳۹۰

بایکوت "شکارچی شنبه" در جشنواره های بین المللی

پرویز شیخ‌طادی

 

محمد صابری ؛ وطن امروز: با تمام کم‌مهری‌ها به «شکارچی شنبه» اگر مروری بر کارنامه فیلمسازی پرویز شیخ‌طادی داشته باشید درخواهید یافت که اتفاقا این یکی از آثار خوش‌اقبال او بوده چه اینکه نه مانند «سینه سرخ» اکران تک‌سئانس آن هم همزمان با برگزاری جشنواره نصیبش شد و نه مانند «دایناسور» به محاق «توقیف نرم» (اصطلاحی که شیخ‌طادی خود برای این فیلم به کار می‌برد) افتاده‌ است. «شکارچی شنبه» اگرچه پس از 2 سال انتظار این روزها روانه پرده سینماها شده ‌است و به نسبت رقیبان گردن‌کلفتی که در رقابت گیشه‌ها دارد خوب هم می‌فروشد.

جناب شیخ‌طادی! فیلمسازی درباره جماعت مرموزی چون صهیونیست‌ها چه ویژگی‌‌‌ای داشت که نظر شما را به سمت خود جلب کرد؟

این دغدغه‌ای بود که البته در ابتدا چندان در بستر سینما برای من شکل نگرفت. در آغاز تحقیقاتی را در دستور کار داشتم که صرفا جنبه پژوهشی داشت و برای ارضای حس کنجکاوی‌ای بود که از کودکی نسبت به این پدیده داشتم. پس از گذشت چندین سال اما به مستندات و واقعیاتی دست یافتم که احساس کردم پتانسیل بازتعریف بویژه از طریق سینما را دارد.

یعنی حجم این اطلاعات به قدری بود که برای یک ‌اثر سینمای کشش داشته باشد؟

بیشتر از اینها بود. اساسا برای اینکه بخواهیم اطلاعات جامعی از پستوهایی که کمتر کسی جرات ورود به آن داشته را ارائه کنیم، حجم اطلاعات و مستنداتی را به دست آوردیم که برای ارائه آنها بویژه به مخاطبانی که اطلاعات اندکی از این داستان‌ها دارند، نیاز به زمان روایت بسیار بالایی داشتیم یا فیلم با تایم بالا یا حتی یک سریال. بر همین اساس یک ‌نسخه سینمایی تنها حکم مقدمه‌ای برای طرح مباحث اصلی خواهد داشت. بر همین مبنا برای فیلم شکارچی شنبه از آغاز می‌دانستیم با کار پرهزینه‌ای مواجه خواهیم بود و برآورد شخص من هم برای این کار نزدیک به یک ‌میلیارد و 300 میلیون تومان بود؛ برآوردی که البته برخی را به دلیل هزینه بالا از همراهی با من منصرف کرد و سرانجام هم کار به موسسه شهید آوینی رسید و با مبلغی بین 500 تا 600 میلیون تومان به سرانجام رسید. ما هنوز به این باور نرسیده‌ایم که کار فرهنگی هزینه‌بر است.

البته می‌توان چنین نگاهی هم نداشت چرا که سینمای غرب هم که در زمینه تبلیغات هزینه می‌کند در گیشه هم موفق است و غالبا بازگشت سرمایه‌ هم دارد. چرا در ایران اینگونه به يک کار فرهنگی نگاه نمی‌کنیم؟

این نظر شماست و خیلی‌ها چنین نظری درباره هزینه کردن برای جنگ نرم ندارند. اساسا بودجه نظام و حکومت برای جنگ نرم بودجه معینی است که باید برای بهره‌گیری صحیح از آن برنامه‌ریزی کرد و تشکیل لشکر داد. اصلا اینگونه نیست که یک فیلمساز یک‌تنه وارد میدان مبارزه شود و بخواهد پاسخ برنامه‌های بلندمدتی مانند اسلام‌هراسی و ایران‌هراسی را بدهد. حتی اینگونه نیست که بتواند یک ‌تک عادی به سپاه دشمن بزند! این جواب نمی‌دهد حتی اگر در برابر اقدامات و تبلیغات فاقد سند آنها فیلمی بر پایه مستندات هم تولید شود، باز به جواب نخواهیم رسید. اینها صرفا حرکت‌هایی فردی و چریکی است که نتیجه‌بخش هم نخواهد بود. دفاع همیشه هزینه‌بر است. دفاع سوددهی کوتاه‌مدت ندارد. دفاع صحیح در بلندمدت به سود خواهد رسید، آن هم سودی که خیلی کلان‌تر از سودهایی از جنس فروش در گیشه است!

اساسا سود آن در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توأمان قابل مشاهده خواهد بود...

دقیقا، وقتی در چنین میدانی ما ایجاد بازدارندگی کردیم بعدها از آن سودهای سیاسی خواهیم برد. بر اثر همین سودهای سیاسی و امنیتی ذهنی خارج‌نشینان فراهم می‌شود که به سرمایه‌گذاری‌های جدی‌تر در ایران منتهی خواهد شد. اگر ما حرکت‌های فرهنگی بازدارنده در برابر پروژه‌هایی چون ایران‌هراسی داشته باشیم کشورمان در کنار اقتدار جغرافیایی به یک ‌اقتدار فرهنگی می‌رسد که این در اذهان جهانیان تاثیر شگرفی خواهد داشت. این یک ‌پروسه طبیعی است. تبلیغات در همه عرصه‌ها از سینما و نمایش و کاریکاتور گرفته تا هنرهای دیگر، همواره در دستور کار مقامات کشورها قرار دارد تا آن کشور را در زمینه‌ای خاص شهره کنند و برای آن منزلت و وجهه‌ای جهانی بیافرینند. این منزلت و وجهه همان سود بلندمدتی است که ما نیز می‌توانیم برای کسب آن برنامه‌ریزی داشته باشیم. اساسا کشوری که در حوزه فرهنگی از داشته‌ها، تاریخ، اعتقادات و قدمت خود دفاع نکند طرف مقابل اینگونه احساس می‌کند که این کشور حتما در ادعاهایش ریگی به کفش دارد و اصلا شاید نقاط ضعفی دارد که نمی‌تواند وارد میدان تبلیغات شود! به تعبیر دیگر یا اینگونه برداشت می‌شود که ما قدرت تبلیغ نداریم یا اساسا به دروغ ادعای چنین فرهنگی را داریم! در چنین فضایی واقعا شاهد کم‌کاری کشورهای مسلمان هستیم. به تعبیر دیگر معتقدم مسلمانان بیشتر منفعل عمل می‌کنند اما اگر به جای این انفعال یک‌بار عقبه دشمن را مورد هجمه قرار دهیم آنها به‌راحتی به هم می‌ریزند.

اشاره‌ای داشتید به محدودیت‌های مالی، به نظر می‌رسد تاحدودی این محدودیت‌ها در به تصویر درآوردن فیلمنامه موثر بوده‌ و خروجی آن در پراکندگی برخی صحنه‌ها نسبت به روایت اصلی مشاهده می‌شود. این تاثیرپذیری از محدودیت‌ها را می‌پذیرید؟

ببینید، فیلم «شکارچی شنبه» در همین صورت فعلی پاسخ خیلی‌ها را می‌دهد و من به عنوان‌ نویسنده و کارگردان از حاصل کار راضی هستم. این قدم اولی است که برداشته شده و به نظرم نقاط قوتش به نقاط ضعفش می‌چربد. این ظرفیت تولید در سینمای ایران است و از آنجا که غالبا در این زمینه فعالیت نداریم و فیلم نمی‌سازیم، غالبا هیچ‌یک‌ از عوامل از طراح صحنه و نورپرداز گرفته تا گریمور و فیلمبردار هیچ دستاوردی از فیلم به دست نمی‌آورند اما زمانی که فیلمی مثل «شکارچی شنبه» ساخته می‌شود همه ذره‌بین به دست می‌گیرند و به دنبال ایراد می‌گردند یا به عنوان‌ مثال زمانی که سریالی مانند «مختارنامه» تولید می‌شود تازه ما متوجه می‌شویم که چقدر با استانداردها فاصله داریم چرا که همیشه در فضاهای شهری و تین‌ايجری کار کرده‌ایم که نیاز به هیچ دستاورد ویژه‌ای ندارد و هیچ تخصصی به شکل حرفه‌ای ذیل آن شکل نمی‌گیرد اما ساخت فیلمی مانند «شکارچی شنبه» ناگاه نقاط ضعف را عیان می‌کند.

این البته طبیعت هر حرکت تجربی است و شما هم با این فیلم یک ‌گام در میدانی برداشته‌اید که در سینمای ایران کمتر نمونه‌اش را شاهد بوده است.

هم کم تجربه‌ کرده‌ایم و هم نقاط ضعف را نشناخته‌ایم برای همین وقتی چنین فیلمی ساخته می‌شود نقاط ضعفش جلب توجه می‌کند.

که برای رسیدن به نقاط بالاتر و استانداردتر باید از نقد همین کمبودها آغاز کرد.

بله، در صورتی که هم نقاط ضعف دیده شود و هم نقاط قوت. همه زیر شاخه‌هایی که در خلق یک ‌اثر هنری دخیل هستند باید مورد بررسی قرار گیرند تا در مجموع سینمای ایران را چند گام به پیش ببرند.

بسیار خب، برسیم به فیلمنامه، 2 کاراکتر فرعی در فیلمنامه «شکارچی شنبه» وجود دارد که تاحدودی جنبه‌ای نمادین در روایت پیدا می‌کنند؛ یکی کاراکتر «متین» که «حانان» در فیلم او را به عنوان‌ یک ‌تواب و «جاندار بی‌خطر» معرفی می‌کند که اتفاقا مسلمان هم هست و دیگری هم «ژاکلین» که مسیحی ‌است و مانند متین حضوری برده‌وار در دستگاه حانان دارند. در خلق این 2 کاراکتر چقدر به جنبه‌های نمادین آنها توجه داشتید؟

درباره کیفیت حضور این دو که برده‌وار است این مستقیما به عقیده و تفکر غالب بر صهیونیست‌ها بازمی‌گردد که باور و ایمان دارند غیر از قوم یهود همه شبه‌انسان هستند و هیچ ابایی هم از اعلام این اعتقاد ندارند. در کنار این نکته فراموش نکنیم که این قوم هم مسیحیان را اسیر خود کرده‌اند و هم غالب مشکلاتی که برای جهان اسلام رخ مي‌دهد ریشه در فعالیت‌های آنان دارد. این قوم از سال‌های دور این دیدگاه تحریفی را نسبت به ادیان الهی داشته‌اند و بر همین اساس هم قوم پیامبرکش خوانده می‌شوند. این قوم از اساس قومی بوده که مدام پیامبرانی که به هدایت‌شان مبعوث می‌شدند را ترور می‌کرده و بر مبنای همین اعتقادات نه مسیحیان می‌توانند با آنان همزیستی داشته باشند و نه مسلمانان.

بحث نمادین بودن را از این منظر طرح کردم که کیفیت مواجهه این دو با تحکم حانان متفاوت است بویژه تسلیم نهایی متین که با خفت شرایط را می‌پذیرد.

اتفاقا از این نظر نماد هستند؛ ما همین امروز بسیاری از کشورهای عرب و حتی مسلمان را شاهدیم که با رژیم صهیونیستی در ارتباط هستند! هنوز شاهدیم در ترکیه و بوسنی این رژیم سفارتخانه دارد. در آذربایجان و شوروی هم شاهدیم مسلمانان حوزه قفقاز گویی این حضور و تسلط صهیونیستی را پذیرفته‌اند! این اصلا شوخی نیست. دور تا دور ما پر از متین است که معتقدند ما دیگر توان مقابله نداریم. همه در حال مدارا با این قوم هستند، قیام‌های اخیر در منطقه هم معلوم نیست به کجا بینجامد؛ مگر در بوسنی چه اتفاقی رخ داد؟ نخستین سفارتخانه این رژیم در همین بوسنی تاسیس شد! در منطقه فقط ماییم که تکلیفمان روشن است، فقط ما هستیم که محکم پای کار ایستاده‌ایم. تکلیف مابقی کشورها هنوز نامشخص است.

جناب شیخ‌طادی! با توجه به تمام این دغدغه‌هایی که به آن اشاره کردید فکر می‌کنید چرا چنین فیلمی باز هم با مهجوری مواجه می‌شود؟ انتظار این برخورد با «شکارچی شنبه» بویژه از سوی مدیران را داشتید؟

پس از حضور فیلم در جشنواره و دیده نشدن هنرنمایی جناب نصیریان و حتی بازیگر کودک ما که دیگر نمی‌توان او را نابازیگر دانست و پس از چند تجربه جدی دیگر به یک‌ بازیگر کامل بدل شده‌ است، احساسم این بود که با شخص من مشکل دارند اما کم‌کم از اظهارات دریافتم که اندکی با مضمون فیلم هم مشکل پیدا کرده‌اند و آن را فیلمی ضدیهود و نه صرفا ضدصهیونیست می‌دانند.

به طور‌ غیررسمی شنیده شد که گویا جناب قهرمانی و موسسه آوینی هم خیلی از نظر مضمونی با حاصل کار همراه نبودند. این صحت دارد؟


نه، اصلا اینگونه نبود. مضاف بر اینکه تا به امروز این فیلم در هر مرکزی که نمایش داده شده آنهایی که فیلم را تماشا کردند، هم از تماشای آن اظهار رضایت کردند و هم آن را یکی از معدود فیلم‌های تحقیق شده درباره رژیم صهیونیستی دانستند. از این منظر معتقدم فیلم به اهدافش رسیده ‌است. تهیه‌کننده هم کاملا از فیلم راضی است و لااقل وجدانشان آرام است که در حد توان خود فیلمی استاندارد با این مضمون به سرانجام رسانده‌است که اتفاقا از نظر هنری مشابه دیگر آثار سینمای ایران نیست.

اشاره کردید برخی مدیران سینمایی فیلم «شکارچی شنبه» را اثری ضدیهود دانسته‌اند، می‌خواستم بدانم شما در پروسه نگارش فیلمنامه و کارگردانی از مشاوره اعضای جامعه کلیمیان بهره نگرفتید تا با چنین شبهه‌ای مواجه نشوید؟

نه، کمااینکه چنین مشاوره‌ای را لازم هم نمی‌دانستم. ببینید، جامعه کلیمیان ایران تا امروز حتی یک ‌بیانیه هم علیه جنایات صهیونیست‌ها منتشر نکرده ‌است، از این منظر نمی‌توانستند جایگاه مشاوره داشته باشند. البته این جامعه همواره برای ما قابل احترام بوده‌اند و در فیلم هم سکانس‌های روشنی داریم که نشان می‌دهد مساله‌ فیلم دین یهود و آیین موسی نیست بلکه مساله‌اش دینی است که برخی یهودیان آن را درست کرده‌اند. این فیلم بحث یک‌ دین تحریف شده و ساخته دست یهودیان متعصب است و این برداشت که برخی نسبت به فیلم داشته‌اند کاملا مردود است.

تا امروز شرایط اکران فیلم چگونه بوده‌است؟

بد نیست اما برای تبلیغات فیلم با محدودیت‌هایی مواجه بوده‌ایم. تنها دوستان صدا و سیما در راستای حمایت از تولیدات فرهنگی در زمینه پخش تیزر همراهی‌هایی با ما داشتند. تبلیغات اما هزینه‌های دیگری هم دارد که در حد وسع ما نیست.

با توجه به کیفیت قابل قبول فیلم، در زمینه اکران بین‌المللی برنامه خاصی نداشته‌اید؟

تا همین جا بدانید که این فیلم در هیچ‌یک ‌از جشنواره‌های بین‌المللی در کشورهای مختلف پذیرفته نشده‌ است. حتی جشنواره‌هایی چون بیروت و بغداد هم فیلم را نپذیرفتند. مسؤولان جشنواره هند هم پس از مشاهده فیلم، دیگر پاسخ مکاتبات ما را ندادند. بر همین اساس هم فکر می‌کنیم اکران این فیلم در خارج از کشور چندان مقدور نباشد. فراموش نکنیم که لابی صهیونیست‌ها خیلی قوی‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم بویژه درباره این فیلم که انگشت روی مبحثی گذاشته ‌است که در شرایط عادی شما حتی حق نوشتن درباره‌ آن را هم ندارید. خیلی از نویسندگان در فرانسه، آلمان‌ و دیگر کشورها در این زمینه کارهایی کرده‌اند اما هیچکس تاکنون چه در ایران و چه در خارج، مباحثی را که «شکارچی شنبه» مطرح کرده طرح نکرده‌است.

یعنی شما کاملا نسبت به این فشارها منفعل شده‌ و از پیش پذیرفته‌اید که نمی‌توان برای این فیلم اکران جهانی ترتیب داد؟

ما شرایط را نپذیرفته‌ایم و تلاش‌مان را هم برای دیده شدن آن در سطح جهانی انجام خواهیم داد. در همین راستا هم تصمیم گرفته‌ایم نسخه باکیفیت فیلم را به طور‌ رایگان در اینترنت قرار دهیم تا مخاطبان در اقصی نقاط جهان فرصت و امکان تماشای آن را داشته باشند اما درباره امکان اکران، هر پخش‌کننده جهانی را شما در نظر بگیرید نسبت به فشارهای احتمالی از عواقب پذیرش این فیلم می‌هراسند و نمی‌توان انتظار داشت برای اکران چنین فیلمی ریسک کنند.

جناب شیخ‌طادی! فارغ از این مباحث مضمونی درباره «شکارچی شنبه»، دیگر فیلم‌های کارنامه شما هم همواره با معضل اکران مواجه بوده‌اند که این مساله خود قابل تامل است اما در حد حوصله این گفت‌وگو بفرمایید از سرانجام فیلم «دایناسور» چه خبر؟

دایناسور هنوز در یک‌ «توقیف نرم» بسر برده و سال‌هاست که در انتظار اکران بسر می‌برد. بالاخره پیش‌تر هم گفته‌ام که کار کردن در این فضا بسیار سخت است. نمی‌دانم چقدر می‌توانم دوام بیاورم اما تلاشم را می‌کنم... .


پس هنوز نسبت به اکران این فیلم امیدوار هستید؟

بحث من البته اکران فیلم‌هایم نیست؛ من تکلیف خودم را در زمینه‌هایی که احساس دغدغه کنم ادا می‌کنم تا حجت بر مسؤولان فرهنگی تمام شده باشد و بعدها مدعی نشوند کسی نبود وارد این عرصه‌ها شود! می‌خواهم ثابت کنم در میان فیلمسازان هم هستند کسانی که برای فیلمسازی دغدغه فردی ندارد و به مسائل کلان و کشوری هم توجه دارند. برای آینده چه برنامه‌ای دارید؟ برای پروژه بعدی هنوز تصمیم نگرفته‌ام و منتظرم ببینم آیا کارهای نیمه‌کاره‌ای که در دست دارم در مدیریت فرهنگی کشور بازتاب امیدوارکننده‌ای پیدا می‌کند تا به این راه ادامه دهم یا شرایط بر همین منوال خواهد بود! فقط می‌توانم امیدوار باشم روزی فرابرسد که همه بر لزوم فیلمسازی در چنین فضاهایی هم‌نظر شوند.



برچسب ها: شکارچی شنبه
ارسال به دوستان
دیدگاهی نامتعارف برای زندگی بهتر: هنر ظریف بی خیالی مدارس استان قم در روز یکشنبه غیرحضوری شد واکنش شدید به انتخاب رنگ سال 2026 ؛ کسل کننده و یادآور برتری‌طلبی سفیدپوستی کشف رازهای جدید درباره بردگان قالیباف: من بیشترین وقت را برای تدوین و بررسی لایحه عفاف و حجاب گذاشتم در ویژه‌ برنامه‌های قرعه‌کشی جام جهانی چه گذشت؟ از شبکه سه تا فردوسی پور و ... همکاری تهران و ترامپ / یکشنبه، انتقال ایرانیان اخراجی از امریکا به ایران / دیدار مقام ایرانی با ایرانیان بازداشتی در امریکا حمله به اینفانتینو به دلیل رابطه با ترامپ؛ رئیس سابق فیفا محرومیت رونالدو را «مضحک» خواند تعطیلی دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد به دلیل شیوع آنفلوآنزا شگفتی‌سازی استون ویلا ادامه دارد؛ برتری ۲ بر ۱ مقابل آرسنال و اوج‌گیری در کورس قهرمانی دو غایب تکراری در دربی؛ سایه جدایی بر سر جوانان پرسپولیس و احتمال مازاد شدن فخریان و صادقی برگزاری نشست مشترک سران قوا به میزبانی رئیس جمهور ادعای رسانه بلژیکی: مهدی طارمی «تصمیم‌گیر اصلی» تیم ملی ایران، حتی بیشتر از قلعه‌نویی! حمله معترضان به تاج پادشاهی انگلیس در برج لندن؛ ۴ نفر بازداشت و بازدید از جواهرات سلطنتی متوقف شد احتمال محرومیت سروش رفیعی؛ باشگاه استقلال به دنبال شکایت از کاپیتان دوم پرسپولیس