عصر ایران - نوشتن
"نامههاي سرگشاده" به رهبران سياسي كه طبق دادههاي تاريخي از زمان جنگ
جهاني اول مرسوم شده است، اکنون نیز از همان اهمیت برخوردار است.
اين قبيل نامهها در حاليكه خطاب به فرد خاصي
نوشته ميشود، اما خواننده وسيعي دارند و مخاطب آن كل جامعه است. به گفته بسياري از
تحليلگران، تاثير نامههاي "سرگشاده" به مراتب بيشتر از نامههاي
"سياسي" معمولي است و برخي از اين قبيل نامهها تغييراتي را در مسير
تاريخ به وجود آورده است.
براي مثال "مارتین لوتر کینگ" رهبر سیاهپوست
جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا، زمانيكه به خاطر فعاليتهاي خود به زندان
افتاد، در شانزدهم آوريل 1963 ميلادي، نامهاي سرگشادهاي تحت عنوان "نامهاي
از زندان بيرمنگام" خطاب به دولتمردان آن زمان آمريكا نوشت كه در روزنامهها
زمان خود منتشر شد.
اين نامه كه پس از درخواست كشيشي براي توقف اعتراضها عليه تبعيض
نژاد نوشته شده بود، به گفته فعالان سياسي روح تازهاي به اين جنبش در آمريكا
دميد. نامه مارتین لوتر کینگ، یکی از سندهای مهم مبارزه غیرخشونتآمیز برای حقوق
مدنی سیاهان و دیگر شهروندان محروم در ایالات متحده آمریکا است.
كينگ در اين نامه نوشته بود: " فراتر از این، حضور من در شهر بیرمنگام بدین خاطر است که بیعدالتی در اینجا حکم میراند. من نسبت به ارتباط درونی همه مجامع و ایالتها حساس و آگاهم. نمیتوانم در آتلانتا بنشینم و دست روی دست بگذارم و توجهی به آنچه در بیرمنگام میگذرد، نداشته باشم. بیعدالتی در هرکجا که باشد تهدیدی است برای استقرار عدالت در همه جا... پس پرسش این نیست که آیا ما افراطی هستیم یا نیستیم، بلکه افراطی از چه منظری؟ آیا ما افراطی در مسیر ایجاد نفرتایم، یا افراطی در راه دوست داشتن یکدیگر؟ از این زاویه که بنگریم، شاید وقت آن رسیده باشد که اعلام کنیم جنوب این سرزمین، سراسر این کشور، و شاید تمامی جهان، به سختی نیازمند افراطیون خلاقاند..."
برخي
از فعالان حقوقبشري بر اين نكته تاكيد ميكنند كه هرچند مارتين لوتر كينگ در
هنگام نوشتن اين نامه، نميدانست كه اين نوشتار به محركي اصلي براي تحقق خواسته
سياهپوستان آمريكا تبديل ميشود ولي نامه او آغازگر جنبشي بود كه نهایتاً ورود
سياهپوستي را به كاخ سفيد به دنبال داشت.
از ديگر نامههاي تاثيرگذار نوشته شده
كه به گفته برخي از كارشناسان بر روند و نحوه ادامه جنگ جهاني اول نيز تاثير گذار
بود، نامه "زیگفرید ساسون" شاعر مطرح انگلیسی، است. او در اين نامه مينويسد:
" من اين نامه را در مقابل اقدامات خودسرانه مقامهاي نظامي مينويسم، چراكه باور دارم اين جنگ عمدا توسط كسانيكه ميتوانند آن را پايان دهند، ادامه مييابد. من باور دارم که این جنگ که ابتدا بهعنوان نبردی در راه آزادی آغاز شده بود، دیگر به جنگی برای تجاوز و فتح تبدیل شده است. من به چشم خود درد و رنج سربازان را میبینم. من دیگر بیش از این قادر به تحمل مصیبتی نیستم که به اعتقاد من منجر به ستمگری و شرارت میشود... ."
نامه
ساسون در بين مقامهاي دولت بريتانيا توزيع شد و پس از آن در جولاي سال 1917 در
"برادفورد پايونر" و يك روز پس از آن در "لندن تايمز" منتشر
شد. انتشار اين نامه حركتي را در نظام حكومتي وقت بريتانيا به وجود آورد و به گفته
فعالان، تاثيرگذاري آن به حدي بود كه در مجلس عوام بريتانيا قرائت شد تا اين كشور
مسير متفاوتي را در جنگ جهاني اول در پيش بگيرد.
يكي ديگر از نامههاي سرگشادهاي
كه به گفته تحليلگران توانسته بر سيستم حكومتي كشوري تاثيرگذار باشد، نامه
"اميل زولا" نویسنده فرانسوی است. او توانست با انتشار نامهاي خطاب به
رئيسجمهوري وقت فرانسه به يكي از چهرههای اصلی در آزادی سیاسی اين كشور تبديل
شود و ارتش " آلفرد دریفوس" افسر فرانسوي، را از اتهام دروغ تبرئه كند.
البته نامههاي سرگشاده فقط با انگيزه سياسي نوشته نميشود. پس از مشخص شدن جايگاه و تاثير آن در عرصه كنوني، نوشتن اين نوع از نامهها در بين گروههاي مختلف جامعه متداول شده است تا جاييكه روزانه هزاران نامه سرگشاده با موضوعات مختلف فرهنگي، اجتماعي و... خطاب به روسايجمهور جهان و روساي سازمانهاي بزرگ براي تغيير شرايط اجتماعي و يا تجديدنظر در حكمي صادر شده، ارسال ميشود.
به گفته كارشناسان سياسي، رواج نامههاي سياسي در شرايط كنوني، بسياري از رهبران جهان را با مشكل جديدي روبهرو كرده است. "لي هميلتون" يكي از نمايندگاه سابق كنگره آمريكا در اين باره ميگويد: زمانيكه در دهه 60 ميلادي وارد كنگره شدم، ارتباط ميان اعضاي كنگره و مردم مستقيم بود. گهگاهي قانونگذاران با راديو و يا تلويزيون مصاحبه ميكردند. آنان با مردم ايالت خود از طريق تلفن صحبت و يا رودرو در واشنگتن ديدار ميكردند؛ اين روش براي پاسخگويي هرچند در برخي مسائل كافي نبود، ولي امكان مديريت شرايط را فراهم ميكرد اما امروزه اين ارتباط به گونهاي ديگر در جريان است. قانونگذاران با سيل عظيم نامههاي مردمي مواجه هستند.
در شرايط كنوني نيز روساي سازمانها و بخشهاي گوناگون حكومتي همچنان به نامه، به عنوان ابزاري موثر مينگرند و هنوز نميتوان ارزش يك نامه مكتوب را با گفتوگوي جنجالي و يا حتي نوشتن مقاله در يكي از معروفترين روزنامههاي جهان قياس كرد. نامه، اكنون به عنوان "مدركي محكم" به شمار ميآيد كه نميتوان آن را به سادگي انكار كرد؛ و در حقيقت صداي فرد يا سازماني است كه آن را نوشته است.
هميلتون در ادامه ميگويد، در گذشته شايد مخاطب يك نامه و يا درخواست نوشته شده، تنها عدهاي معدودي بودند ولي اكنون با وجود اينترنت و سايتهاي جهاني مانند "يوتيوپ"، "توييتر" و "فيسبوك" نامههاي نوشته شده انتقادي توسط سياسيون و چهرههاي اپوزيسيون هر كشوري مخاطب جهاني دارد كه اثر بخشي آنان را چند برابر ميكند. ميليوني شدن مخاطبان اين نامهنگاريها، اصليترين مشكلي است كه دولتمردان با آن روبهرو هستند.
در این ميان عدهاي ديگر بر اين باورند كه ارتباطات جديد براي هر دو سمت ماجرا مفيد است. رهبران سياسي بايد خود را براي مقابله با چنين پديدهاي آماده كنند و عواقب پيشرفت تكنولوژي را بپذيرند. چرا كه در عرصه ارتباطات آتي، ميزان كلمات اهميت چنداني ندارد، بلكه كيفيت ارتباط و بازدهي آن بسيار با اهميت است.
مستنداتی برای فردا
در
همين حال برخی اهميت نامهنگاري را در جهان امروز از بعد ديگري بررسي ميكنند. اين
گروه از كارشناسان بر اين باورند كه همانطور كه بسياري از مورخان توانستند با
مطالعه سنگ نوشتهها و خواندن نامههاي پيشينيان، تاريخ گذشتگان را روايت كنند.
نامههاي كه امروز نوشته ميشوند براي تاريخ آينده بسيار حائز اهميت خواهد بود.
آنان معتقدند، شايد با رشد تكنولوژي و افزايش فيلمها و تصاوير ضبط شده، نامه تنها
روايتگر تاريخ كنوني نيست اما بدون شك براي آيندگان نيز نامههاي كه امروز نگاشته
ميشوند، منابع موثقي هستند.
سازمان
"جامعه تاريخي كانزاس" در گزارش اخير خود آورده است كه چه كسي نامه
امروز شما را در سالهاي آينده كشف ميكند و در قرنهاي بعدي ميخواند؟
اين سازمان براي رشد فرهنگ نامهنگاري، روزي را براي
"نوشتن" تعيين كرده و از دانشآموزان ميخواد كه در اين گردهمايي مشاركت
داشته باشند. آنان راهنما و يا موضوعي را براي نوشتن نامه مشخص نميكنند، تنها از
معلمان و دانشآموزان ميخواهند كه انديشه خود را با كلمات بيان كنند تا براي
آيندگان ثبت شود.
به
گفته كارشناسان، تصور اينكه تاريخنويسان آينده از ميان همين نامههاي ساده به
نحوه زندگي انسان كنوني پي ببرند و يا رماننويسان و فيلمسازان از ميان همين نامهها
تصويري بينظير در زندگي در اوايل قرن 21
را روايت كنند، دور از ذهن نيست.
هرچند كه تمامي اتفاقهاي امروزي توسط
روزنامهها، مجلات و وبسايتها ثبت ميشوند اما تاثيرپذيري مردم از رويدادهاي عصر
حاضر تنها از طريق نامههاي گاه ساده يک دانشآموز به رئيسجمهوري آمريكا مشخص ميشود.
شايد جمعآوري لحظه به لحظه نامههاي مهم و چاپ آنان براي عدهاي تنها یک سرگرمي باشد
اما براي تاريخدانان، اسناد مهمي خواهد بود كه از ميان آنان، زندگي كنوني بشر و
قرن حاضر را براي آيندگان روايت ميكنند.
منابع:
گاردین ؛ فوربس ؛ نیویوک تایمز ؛ ویکی پدیا