![]() |
مرقد منسوب به «فیروز ابولؤلؤ» قاتل خلیفه دوم، همواره به عنوان پاشنه آشیل جمهوری اسلامی ایران در بحث وحدت اسلامی مطرح بوده است. این که مقبرهای موهوم در شهر کاشان، ابزار ایجاد تفرقه بین برادران یک امت گردد، ابدا پدیده ای مورد تأیید نیست و موارد مشابهی از آن که سرانجام از دیگ پلوی سفارت انگلستان سر در آورده است مکررا در تاریخ غم انگیز معاصر دیده شده است.
ازاینرو، برداشتن این مانع از سر راه وحدت اسلامی ـ که آرزوی دیرین بزرگان دین و پیشوایان آیین از جمله پرچمدار بزرگ یکپارچگی مسلمانان حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهما السلام بود ـ امری لازم به نظر می رسید که سر انجام با افت وخیزهای فراوان حاصل شد ؛ اما ...
گفتار ما اكنون بر سر همین «اما» است:
اهل سنت را اینک میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد؛ اکثریتی که دل در گرو محبت اهلبیت (ع) دارند و حتی در صورت امکان، به زیارت اماکن متعلق به آنان میشتابند و از تندرویها و بدعتهای وهابیون نیز سخت متنفراند ؛ و اقلیتی که مدام بر طبل تفرقه میکوبند وبا بافتههایی غرضورزانه، سعی در جدا کردن یک چهارم مسلمانان از پیکره عظیم امت دارند.
این دو گروه، در برخورد با حقایق تاریخی و مفاهیم مذهبی نیز دو نوع عکسالعمل از خود نشان میدهند:
گروه اول، از باب «الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» به سخنان و دفاعیه های برادران شیعه خویش گوش فرا می دهند و پس از آن که فهمیدند خزعبلاتی همچون "تحریف قران" ، "خان الامین" ، "تکفیر صحابه صدیق" و... تهمت هایی بیش نیست، با روی گشاده خواستار اطلاعات بیشتری درمذهب اهل بیت (ع) می شوند و چه بسیار از آنان که در دل و باطن، شیعه هستند اما به لحاظ آموزشی که از کودکی، همچون نقشی بر حجر، در ذهن آنان حک شده است برایشان قابل باور نیست که مثلا جمعی از نزدیکترین یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن تعامل معهود را با جگرگوشه وی (سلام الله علیها) کرده باشند.
اما گروه دوم ، از باب «و ما یزیدهم الا نفورا» نه تنها به حرف حق گوش فرا نمی دهند و اگر هم بدهند در آنان تأثیری ندارد ، بلکه صراحتا نیز ما را مخاطب قرار دادهاند که: «شما اول مسلمان شوید سپس با ما گفتگو کنید» و البته مسلمان شدن از دیدگاه آنان، اعتقاد به مفاهیم خشکی است که یک سر آن از افراط طالبان در می آید و سوی دیگرش به اندیشه های سکولار و لائیک عربهای متغرب کشیده میشود.
تأسف بارتر اینکه این گروه دوم، هم اکنون بر بخش عظیمی از منابع ثروت و قدرت منطقه چنبره زدهاند و با استفاده از انواع فتنهها و دسایس و ابزار تلاش میکنند که پیام پیروان مکتب اهلبیت به گوش کسی نرسد. اينان بويژه پس از پيروزي الهی حزب الله شيعه در جنگ 33 روزه، شمشير را از رو برای جهان تشيع بسته است و سراسيمه به هر دری میزند تا مانع از گرويدن روزافزون فطرتهای پاك به مذهب اهلبيت (ع) گردند.
صدور فتواهای عجیب و غریب (نظیر آنچه سال گذشته علیه حزب الله لبنان و در واقع در حمایت از رژیم صهیونیستی صادر شد)، مسلح کردن گروه های تکفیری، اعزام نیروهای دولتی همراه با سلاح های سازمانی ارتش ان کشور به عراق برای کشتار شیعیان، چاپ و توزیع کتب ضالّه، ایجاد سایت های منحرف کننده و سرانجام اقدام جدید در سوء استفاده از هنر بصری و ابزار سینما و درام برای لکه دار کردن شیعیان، نمونه هایی از آن تلاش است.
در خبرها آمده است که شبکه mbc– متعلق به افراد منسوب به خاندان آل سعود – دست اندرکار پخش سریال موهنی در ماه مبارک رمضان امسال است که در واقع کتاب مصوری از افترائات وهابی است و وقيحانهتر اينكه از يكی از القاب قرآنی حضرت صديقه طاهره (س) براي نامگذاری شخصيت زن فاسد فيلم استفاده كردهاند. پخش این سریال می تواند علاوه بر ایجاد موجی از نارضایتی در بین پیروان اهل بیت و مسلمانان منصف، زمینه ای برای درگیری های خونین بعدی شیعه و سنی نیز گردد.
هم اکنون سؤال افکار عمومی این است: در مقابل قدم های مثبتی که جمهوری اسلامی ایران در جهت تقریب مذاهب و رفع تفرقه در بین امت اسلامی برداشته است دیگران چه کرده اند؟ آیا اخیرا یکی از زعمای اهل سنت یا رهبران حکومت های عربی، روز، هفته، ماه یا سالی را به عنوان «وحدت اسلامی» یا «انسجام اسلامی» مزین کرده است؟
آیا تا کنون، سران کشورهای عرب یا مفتیان سنی از فرصت شگرفی همچون کنگره عظیم حج، برای ایجاد محبت و الفت بین برادران دینی بهره برده است؟ آیا هیچ حزب یا رهبر سنی مذهب سیاسی در کشورهای دنیا برای برگزاری مراسم هفته وحدت و یا برگزاری همایشها و کنفرانس های وحدت اسلامی پیش قدم شده است؟ آیا در دیگر کشورهای منطقه، آزادانه کرسی های مجلس و پارلمان به اقلیت شیعی اختصاص داده شده است؟ و ...
وجدان های آگاه و چشمان تیز بین هواداران اندیشه اندیشه تقریب و دلسوزان امت اسلام، ا کنون بیصبرانه منتظراند ببینند در مقابل اقدام ایران برای امحاء مقبرهای که به نظر نخبگان اهل تسنن تخریب کننده وحدت بود، چه اقدام مثبتی از سوی کشورها و مجامع اسلامی سنی براي تقويت اين وحدت صورت خواهد پذیرفت؟ آیا آنها مثلا با ایجاد فشار برروی جناح افراطی علمای سعودی، حکم بازسازی مراقد مطهر ائمه اطهار در بقیع را خواهند گرفت؟ آیا آنان با هدف جلوگیری از احساسات پاک میلیونها پیرو اهلبیت، از پخش سریال موهن مذکور و فیلم هایی از این دست ممانعت خواهند کرد؟ و ...
سخن آخر نیز با دولتمردان عزیز جمهوری اسلامی است ؛ مخصوصا با رییس جدید مجلس خبرگان رهبری که بحمدالله هم سوابق علمی، سیاسی و انقلابی درخشانی دارد، هم بر مسند مدیریت رسمیترین نهاد فقاهتی شیعه تکیه زده است و هم در بین برخی از صاحب منصبان عربی منطقه دارای نفوذ و اعتبار است: انتظار تمامی اتباع خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام در سراسر جهان از شما این است که در کنار تلاش ضروری خویش برای زدودن بهانه های تفرقه در داخل، رایزنیها و چانهزنیهای خود با دولتهای منطقه را برای مهار آن «زنگیان مست تیغ به دست» و قطع حمایت های مادی و معنوی از آنان، شدت بخشید.
*س. ع. حسينی عارف سردبير اخبار شيعيان است.
کاش کمی از آبرویمان از برای نجات شیعه مایه بگذاریم...
کاش کمی دوستان پرشورمان، شعور اهل بیتی به خرج دهند و آب در آسیاب دشمن مریزند...
کاش او بیاید... کاش
مگر دفعه گذشته که با ذلت این بنای تاریخی نماد تبری را پلمپ کردید چه خیری از آنها دیدید با آن عقب نشینی چه امتیازی گرفتید مگر نه این شد که آنچه را هم که از حرم امامین عسکریین در سامرا (علیهماالسلام) مانده بود تخریب کردند.مگر نه این شد که علنا فتوا به تخریب مراقد کربلا و نجف دادند.
این بار خدا رحم کند که نتیجه ی این اقدام ذلت بار چه خواهد بود.
1- معمولا یک سردبیر باید از دایره معلومات وسیعی برخوردار باشد و وقتی می خواهد راجع به مساله ای مقاله بنویسد روش معقول و مورد توجه همه نویسندگان را که توجه به تحقیقات انجام شده است ، مد نظر قرار دهد .
ایشان مزار ابولولو در کاشان را مزاری موهوم دانسته است . چه آنجا پاشنه آشیل باشد یا نباشد ، استناد شما به چه تحقیق و کدام مستند است ؟
اگر با عنایت بیشتری به موضوع بنگرید و از یک جانبه نگری پرهیز کنید در خواهید یافت که آن مکان بر اساس گزارش سازمان میراث فرهنگی سابقه ای بیش از 1200 ساله دارد و این نکته ای است که شبهه دیگ پلوی انگلیسی را می زداید مگر آنکه برای فعالیت mi6 قدمتی بیش از 12 قرن یافته باشید .
2- این که آرزوی بزرگ امیرالمومنین علیه السلام را به برچیده شدن آن مزار پیوند دهید امری است از قبیل پیوند ماست و دروازه ! چه اینکه بر اساس منابع موجود در میان شیعه و سنی و تصریحات کتاب خداوند متعال مساله دوری جستن از دشمنان خداو رسول صلی الله علیه و آله وسلم امری اثبات شده و مورد تاکید است و هیچ گاه نمی توان بر اساس یک مطلب کلی به این امر رسید که امیرالمومنین سلام الله علیه خواهان برچیده شدن بساط تبری بوده اند . برای اطلاع افزون تر می توانید به خطبه های ایشان در نهج البلاغه در مذمت کسانی که به ناحق خود را در جایگاه پیامبر صلوات الله علیه می دانستند ، مراجعه کنید از جمله خطبه شقشقیه ، البته شاید با کمی تلاش تمامی منابع معرفتی را از درجه اعتبار ساقط کنید !
3- در ادامه شما مطلب را به مسایل سیاسی مرتبط کرده حتی پای سریال کویتی " للخطایا ثمن " را هم به میان آورده اید . آیا همه این مواردی که ذکر کرده اید هزینه پابرجا ماندن مزار ابولولو است ؟
آیا تنها سند تفرقه میان این دو گروه مسلمان همین مزار است و با تخریب آن همه مشکلات تمام می شود ؟
آیا از خاطر برده اید که همین آقایان مجمع تقریب و به تعبیر شما دلسوزان اسلام در کنفرانس قطر چگونه باعث سرافکندگی تشیع گردیدند ؟ آیا نمی دانید که این آقایان در مواجهه با سوال اهل سنت افراطی منکر اصالت تمام کتب شیعه که حاوی مطاعن اصحاب هستند ، شدند ؟
آقای عارف ابولولو را هم بالفرض تخریب کردید ، با آیات کثیره قرآن که در ذم برخی اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است چه می کنید ؟ با تفسیر ایمه علیهم السلام در مورد این آیات چه می کنید ؟ با خیل کثیر روایات معتبر وارده در این مورد که در کتب شیعه و سنی موجود است چه می کنید ؟ با تمام زیارات منصوصه که بالکل محتوی لعن و نفرین بر ظالمین و غاصبین حقوق اهل بیت رسول الله علیهم السلام است چه می کنید ؟
آیا زیارت حضرت رضا علیه السلام را نخوانده اید ؟ زیارت جوادیه علیه السلام را ندیده اید ؟ زیارت عاشورا چه ؟ آیا نمی دانید روایات مطاعن تواتر دارند ؟
بیش از 45 مورد لعن در قرآن مجید را باید چه کرد ؟ ..........
آیا گمان نمی کنید که تعریف نادرست از وحدت ما را به سوی محو تمام آثار دین مبین خواهد کشاند ؟
شما هنوز به تقریب میان مذاهب نرسیده موجب تفرقه در میان شیعیان شده اید . آیا به این نکات التفات نموده اید ؟
در پایان شما را دعوت می کنم اگر به حق مطلب علمی در این مورد دارید و سراغ مسایل سیاسی و فرار از مباحث علمی نخواهید رفت گپی دوستانه با هم داشته باشید . میل بنده در این مکان است : heidarhoseini@yahoo.com
از نظر تاریخی ایران وقتی هویت مستقل شیعی خود را ابراز کرد، عظمت می یافت؛ مثال بارز در زمان آل بویه که عزاداری ها علنی شد و بويژه زمان صفویان که شیعه مذهب رسمی شد.
لطفا بجاي خرج كردن از كيسه اعتقادات شيعيان به اهل بيت به جهت تقريب بين مذاهب توصيه اي به سياست مداران كشور نماييد تا لااقل در هر حركتي رضاي خدا واهل بيت را طلب كنند تا در نهايت مجبور نباشيم از فرعيات و يا مسلمات مذهب حقه شيعه بزنيم .
در خاتمه خدمت شما دوست عزيز عرض مي كنم همانگونه كه خود فرموده ايد دشمنان همواره در حال تعدي به مذهب شيعه بوده وهستند لذا عقب نشيني از هر كدام از اصول مورد احترام و اعتقاد شيعه مي تواند موجب تعدي و تعرض به مابقي موارد باشد .( پس از اعتراض چند ساله به مرقد ابولولو و تعطيلي آن از هم اكنون متعرض مرقد شريف حسيني شده و درخواست تخريب و نه تعطيلي آن را دارند ) اميدوارم اين نوع نگاه شما دوست عزيز به موضوع به صحه گذاري غصب فدك ختم نگردد