در برخي از فيلمهاي خبري مردمي را ميبينيد با تيشرتهاي يك رنگ و با عبارتهاي مفهومي و كوتاه كه با هدف اعتراض و يا همراهي با موضوعي مشخص، آن را برتن كردهاند. در شرايطي كه رسانههاي غالب در خدمت صاحبان قدرت و ثروت هستند از دست اين رسانههاي کوچک و غيرمتعارف چه كاري برميآيد؟
به گزارش (ايسنا)، مازيار ناظمي در وبلاگ خود به نشاني http://maziaran.blogfa.com نوشته است: واقعيت اين است كه خيلي از كارها به دست همين رسانههاي كوچك ولي متعدد صورت ميگيرد، مثلا در شرايطي كه دولتها از پوشش خبري مراسم و فعاليتهاي معترضان سياستهاي خود به شدت با اعمال سانسور جلوگيري ميكنند، همين تيشرتهاي رنگي برتن افراد عضو گروهها و احزاب در سراسر شهر ميتواند همچون رسانههايي كوچك پيام خود را در كوتاهترين زمان ممكن به مخاطبان محيطي خود برساند.
نمونه مشخص اين شكل كار رسانهاي استفاده مخالفان جنگ در امريكا از تيشرتهاي معمولا مشكي رنگ براي رساندن صداي خود به گوش ديگران است بر روي اين تيشرتها فهرستي طولاني از نام سربازاني که در عراق کشته شدهاند با حروفي ريز نقش بسته است. بر روي اين پسزمينه و در پشت اين تيشرتها با حروف قرمز درشت نوشته شده است «بوش را باور نکنيد».
البته اين شيوه ابتكاري و به نظر من شجاعانه رسانهيي، كاركردهاي خوبي در بين مخاطبان داشته و بااستقبال آنها روبهرو شده است! به گونهيي كه در برخي از ايالتهاي امريكا پوشيدن اين تيشرتها جرم محسوب ميشود.
به هرحال به نظر من نوشتههاي روي اين تيشرتها شکلي از آزادي بيان است كه به طور مشخص از سال ٢٠٠٥ رواج يافته است و ميتواند به طور جدي موضوع پژوهش و حتي پايان نامه دانشجويان محترم باشد ....
در اين مورد يك مثال ورزشي هم بزنيم! فرض كنيد فلان سرمربي در تيم سرخابي! عمكلرد خوبي ندارد تماشاگران و ليدرهاي آنان ميتوانند به جاي فحاشي و و مسموم كردن فضاي ورزشگاه از همين تيشرتهاي رنگي با عبارت كوتاه و گويا استفاده كنند و صداي اعتراض خود را به گوش مسؤولان برسانند.
تصور كنيد در اين صورت هم جايگاه تماشاگران به لحاظ تصوير تلويزيوني زيباتر ميشود( مثلا صدها پيراهن آبي يا قرمز كه بخشي از استاديوم را پوشانده) و از همه مهمتر ديگر نميشود تنها با قطع كردن ميكروفون كنار زمين، صداي امبيانس (صداي محيط) را از جريان گزارش حذف كرد، چرا كه تصاوير گسترده تماشاگران گوياي همه چيز است ...