۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۰۳
فیلم بیشتر »»
کد ۲۸۰۱۴۱

پیروزی شش گله به قلم صدر

استادیوم ال مكتوم دوبی، 25 آذر 1375: بوی حمله. بوی هجوم. بوی پیروزی. مات و مبهوت برابر مونیتور تلویزیون. مات. مات. مات... باور نکردنی. دروازه كره جنوبی در مرحله یک چهارم نهایی شش بار فرو ریخته. شش. شش. شش...
استادیوم ال مكتوم دوبی، 25 آذر  1375: بوی حمله. بوی هجوم. بوی پیروزی. مات و مبهوت برابر مونیتور تلویزیون. مات. مات. مات... باور نکردنی. دروازه كره جنوبی در مرحله یک چهارم نهایی شش بار فرو ریخته. شش. شش. شش... بازی ساعت یك ربع به پنج بعد از ظهر در دوبی آغاز شده و هنوز به هفت نرسیده شش گل زده اید. زده اید و طی یک ساعت و نیم به صف اول فوتبال آسیا بازگشته‌اید. همه ناکامی ها در چشم بهم زدنی فراموش شده اند. در کمتر از یک ساعت و نیم باور كرده‌اید می توان كره جنوبی را خرد كرد. با فاصله چهار گل. می توان اشك شكست در چشم‌های شان جاری ساخت. در کمتر از یک ساعت و نیم. بازی فراموش نشدنی برای تغییر مسیر فوتبال ملی. دوباره قد راست كردن با گشودن عقده‌ها. 9 گل در دو بازی پی در پی برابر دو حریف اصلی آسیایی. ركوردی احتمالا دست نیافتنی برای سال‌های سال.

در جام ملت‌های آسیا ۱۹۹۶ در امارات آغازی نومید كننده داشته اید. شكست دو بر یك از عراق با تك گل بی اثری در واپسین دقیقه از علی دایی. پیروزی قابل پیش بینی برابر تایلند با سه گل و سرانجام به زانو درآوردن عربستان به ضربه های کریم باقری، علی دایی و خداداد عزیزی. ترکیب تان را شناخته اید و فوتبال تان تک ضرب شده. هم فکورانه و هم آمیخته به تعصب. محمد مایلی کهن اعتماد به نفس داشته و آن را به پسرانش منتقل کرده... امروز این جا  علی دایی کولاک کرده و راهش را از همتایانش سوا. در دوبی از همین امروز. كره در دقایق اولیه دروازه نیما نکیسا را باز کرده و نیمه اول را با پیروزی 2 یک پشت سر گذاشته. خداداد عزیزی بازی را 2-2 کرده. سپس آن چه بر صفحه تلویزیون دیده اید شبیه كلیپ های تدوین شده بوده. چشم های تان را مالیده اید که بازی واقعی بوده یا نه. دایی چهار گل طی بیست و دو دقیقه زده. از دقیقه 66 تا 88. آتش بازی راه انداخته. گل‌های پشت سرهمی زده با بی اعتنایی به قواعد منطق و فیزیک. طی آن بیست و دو دقیقه ای همه جا بوده. نیمه میدان کره ای ها را با قلدری اندازه کفش هایش کرده و با ارسال هر توپی ناخوانده و سرزده مثل آذرخش ها ظاهر شده و ضربه نهایی را نواخته. نواخته و کره ای ها را منگ و گیج کرده. مات و مبهوت. اشک های پارک جون وان مربی کره را درآورده. سینه های ایرانی ها را پر کرده از غرور. شادی مردم در خیابان‌ها را به ارمغان آورده. رقص برف پاک کن اتومبیل ها را. هجوم صدها مشتاق به خانه پدرش در اردبیل را.

چهار گل علی دایی و پیروزی شش گله برابر کرده فصل جدیدی در فوتبال ایران گشوده. نبرد بعدی را بی اهمیت کرده... ایران در نیمه نهایی بار دیگر برابر عربستان قرار خواهد گرفت. طی 120 دقیقه به تساوی بدون گل قناعت خواهد کرد. به ضربه‌های پنالتی تن خواهد داد. احمد رضا عابد زاده به عنوان متخصص مهار ضربه های پنالتی جای نیما نکیسا را خواهد گرفت تا برابر حریفان بایستد. علی دایی نخستین ضربه را از دست خواهد داد. داریوش یزدانی و محمد خاكپور هم همین طور. عابد زاده برابر ضربه ها تسلیم خواهد شد. ایران در ضربات پنالتی شکست خواهد خورد. عربستان قهرمان خواهد شد. ایران با پیروزی برابر كویت به رتبه سوم دست خواهد یافت. ولی تابوی قدرت طلبی عربستان و كره جنوبی شكسته. با ضربه‌های علی دایی. شایسته ترین فرزند فوتبال این عصر.

می توان بازیکن های فوتبال را به انواع مختلفی تقسیم کرد: بازیکن غریزی، بازیکن سنتی، بازیکن متحرک تیزپا، بازیکن ساکن قدرتی. بازیکن شوت زن، بازیکن پاسور... و در کنار همه اینها بازیکن ریاضت کش. علی دایی در صف بازیکنان صبور و شکیبا جای می گیرد. فوتبال ظریف و غریزی مثل علی پروین را ندارد ولی با استمرار مسیر طولانی را پیموده.

 جامعه شناس ها می گویند "... تمام چیزهایی که انسان در فعالیت های روزانه اش از صبح تا شب انجام می دهد اشیاء تولیدی اش هستند که چاره ای جز آموختن مهارت کار با آن ها را ندارد. مهارت هایی که اکثرشان ذاتی نیستند. مهارت هایی که باید کسب شوند. آموخته شوند" و او کسب کرده. آموخته و یاد گرفته. علی دایی را پاییز 1371 را شناخته بودید. با یک عکس. تصویری که با پیراهن آبی شماره 9 بانک تجارت رو به دوربین ایستاده بود. با سر باند پیچی شده، با تبسمی بر لب. با نمایش خارق العاده ای در آن فصل لیگ باشگاه های تهران. او  با 24 گل آقای گل  شده بود. علی دایی مثل علی پروین در 24 سالگی نخستین بازی ملی‌اش را انجام داده و مثل پروین برای نخستین بار پیراهن ملی  را برابر پاکستان بر تن کرده بود.  او 149 بازی ملی انجام خواهد داد. رکوردی بر جای خواهد گذاشت دست نیافتنی.  بیشترین تعداد گل ملی در فوتبال جهان را به ثمر رسانده و پوشکاش مجاری را پشت سر خواهد گذاشت. یك ركورد دیگر. تعداد 109 گل ملی را ثبت خواهد كرد. یك ركورد دیگر (نفر بعدی در ایران كریم باقری با 50 گل). با 35  گل بهترین گلزن تاریخ مسابقات مقدماتی جام جهانی خواهد شد. ركوردی دیگر. حضور در چهار دوره مسابقات مقدماتی جام جهانی (1994، 1998، 2002 و 2006) را به یادگار خواهد گذاشت. در دو جام جهانی 1998 و 2006 به میدان خواهد رفت. دو پاس تاریخی فوتبال ایران در بستر جام جهانی 1998 را طی دو نبرد بزرگ خواهد داد (به خداداد عزیزی برابر استرالیا و به مهدی مهدوی‌كیا برابر آمریكا). عنوان بهترین گلزن را با 8 گل كسب خواهد كرد. با  14 گل بهترین گلزن تاریخ جام ملت‌های آسیا خواهد شد.

دایی اولین بازیکن ایرانی قهرمان بوندس لیگا خواهد شد (با بایرن مونیخ). اولین بازیکن آسیایی حاضر در فینال لیگ قهرمانان اروپا (روی نیمكت بایرن مونیخ برابر منچستر یونایتد) خواهد شد. با پیراهن هرتا برلین در لیگ قهرمانان اروپا یك بار دروازه میلان و دو بار دروازه چلسی را خواهد گشود. اولین بازیکن/ مربی لیگ ایران خواهد بود که قهرمانی لیگ را - سال 1385 با سایپا -  جشن خواهد گرفت. عنوان سفیر حسن نیت یونیسف را به او خواهند داد... همه اینها به او تعلق خواهند گرفت. به علی دایی. مرد سرسخت. بی اعتنا به خطاهای حریفان. آماده لگد باران شدن. بدون گله گذاری و شکایت. بی اعتنا به زخم و درد و مصدومیت. گردن فرازی بدون آن که خروس جنگی باشد. مهاجمی که سرش را برابر پای مدافعان خشن قرار می دهد. بازیکنی بدون بازیگوشی. بدون گام های شوخ و شنگ. بدون دریبل‌های ظریف. بدون هنرنمایی برای جلب توجه. بدون تلاش برای انتقال سرخوشی از بازی کردن. بدون خیلی چیزهای دیگر. ولی اگر بازیکنی بتواند با آن چه انجام می دهد احساس مبارزه جویی اش را به تماشاگر انتقال دهد بازی را برده. توفیق با او است. در غیر این صورت مرد سرگردان میدان است. او هنر غافلگیر کردن دارد. هنر رخنه در جایی که به کمترین میزان انتظار می رود را. هنر کله پا کردن حریفان گردن کلفت را. در خط  حمله می ایستد و وقتی بلند می شود ضربه سر بزند خدا به داد برسد. از آن دسته بازیکنانی است که می تواند مبارزه جویی اش را انتقال دهد. با جدیت  فراوانش. با  پشتکار تمام نشدنی اش. با فوتبالی ریاضت وارش. با کوشش و ممارست.  با پشت کردنش به راحت طلبی. به عافیت طلبی. با خودسازی. با ترجیح دادن جدیت به لذت... پیش از او تصور می کردید نمی توان فوتبالیست شدن را آموخت. ولی اشتباه می کردید. او آموخت و نشان داد می توان تکنیک والای بازی با توپ را نداشت ولی پرواز کرد. می توان با سخت کوشی هم ماهر شد و هم بزرگ. می توان بدون آن که احساس تکبر کرد برنده شد و بدون آن که حقیر شد شکست را پذیرفت...

 منبع: سایت گل


برچسب ها: ایران ، کره
ارسال به دوستان
وبگردی