پيكر قيصر امين پور شاعر انقلاب، امشب از طريق هواپيما به زادگاهش در گتوند انتقال مييابد.
به گزارش فارس، پيكر اين شاعر معاصر فردا ساعت 9 صبح از گلزار شهداي گتوند به سمت پارك گلستان تشييع ميشود و در مزار شهداي گمنام به خاك سپرده ميشود.
قيصر امينپور بامداد سه شنبه هنگامي كه بر اثر بيماري به بيمارستان دي تهران منتقل شده بود و تلاشهاي پزشكان براي مداواي وي نتيجهاي در برنداشت، درگذشت.
شنيدهها حاكي از آن است كه امينپور بر اثر بيماري قلبي درگذشتهاست.وي پس از تصادفي در سال 1378 همواره از بيماريهاي مختلف رنج ميبرد.
قيصر امينپور در دوم ارديبهشت ماه سال 1338 در شهرستان گتوند از توابع شوشتر متولد شد و تحصيلات ابتدايي و متوسطه خود را در شهرستانهاي گتوند و دزفول به پايان برد.
وي در آغاز عاشق نقاشي بود، اما سرانجام به سراغ شعر رفت و شعر او را به دانشكده ادبيات دانشگاه تهران كشاند.
اگر بخواهيم شعرى از جنگ بگوييم حتماً سرآمد شاعران آن دوران، قيصر امينپور به يادمان خواهد آمد، همان كه روزگارى سروده بود:
«مىخواستم شعرى براى جنگ بگويم/ ديدم نمى شود/ ديگر قلم زبان دلم نيست/ گفتم:/بايد زمين گذاشت قلمها را/ ديگر سلاح سرد سخن كارساز نيست/ بايد سلاح تيزتري برداشت/ بايد براى جنگ/ از لوله تفنگ بخوانم/ با واژه فشنگ.»
امينپور در سال 1376 با دفاع از رساله خود با عنوان «سنت و نوآورى در شعر معاصر» كه با راهنمايى محمدرضا شفيعى كدكنى به سرانجام رسيده بود، موفق به اخذ مدرك دكتراى ادبيات فارسى از دانشگاه تهران شد و بعدها اين پاياننامه در شمارگان بالايى به چاپ رسيد. وي درباره اين اثر مىگويد: «پيشنهاد بررسى درباره اين موضوع از طرف استاد ارجمند دكتر شفيعى كدكنى بود و من از ميان موضوعات مختلف، اين موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآورى، براى پاياننامه دكترى برگزيدم.»
«دستور زبان عشق» آخرين دفتر شعر او بود كه تابستان امسال منتشر شد و مورد استقبال بسياري از متقدان قرار گرفته بود.
در كوچه آفتاب، تنفس صبح، طوفان در پرانتز، منظومه ظهر دهم، مثل چشمه مثل رود، بيبال پريدن، به قول پرستو، گزينه اشعار ،گلها همه آفتابگردانند، سنت و نوآوري در شعر معاصر و شعر و كودكي ، از عناوين ديگر كتابهاي اين شاعر و استاد دانشگاه تهران است.