سلام هموطن … اجاقت داغه برار ؟ غذایت گرمه خواهَرُم ؟ خب خدا رو شکر …خدارو شکر ! میخواهی بدانی حال و روزمان را ؟ ما نه داغی اجاق داریم نه گرمی غذا ! بد روزگاری داریم هموطن … بد روزگاری داریم ایرانی ! سوز و سرمای هوا استخوانهایمان را ترکانده ! پیرانمان چمباتمه زده اند و کودکانمان زار میزنند از سرما !
میدانی دستان کودکانمان را با چه گرم میکنیم ؟ میدانی صورت بچه هامان از سرما گل انداخته … میدانی اب گرم نداریم برای شستن کودکانمان ؟ میدانی سرما چطور شلاق به صورتمان میرند و ما دستانمان خالیست ! هموطن بچه هایت یخ کرده اند تا بحال ! سردشان بوده و تو مانده باشی که چه کنی براشان و فقط در اغوششان گرفته باشی و هی دست و صورت یخ کردشان را ببوسی و هرم نفس کم رمقت را به دستانش هاه کنی!
دستمان را میگیری هموطن ؟ کمکمان میکنی ؟ نه ….نه …. نه پول میخواهیم نه پتو ….! فقط شعله گاز بخاری و شومینه ات را کمتر کن ! کمی بیشتر صرفه جویی کن تا اجاق ما هم گرم شود ! تا سرما نتواند سوزن هایش را در جان کودکانمان فرو کند ! تا ما هم مثل تو غذای گرم داشته باشیم و شیر کودکانمان را بتوانیم گرم کنیم ! ما هم ادمیم … کرد و ترک و بلوچ فرقی نمیکند … ما ایرانی هستیم … ایرانی !