۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۴۲۶۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۰۳-۰۸-۱۳۹۴
کد ۴۲۶۳۴۹
انتشار: ۱۴:۱۳ - ۰۳-۰۸-۱۳۹۴

اکران سینمای مستند از زبان سه مستند ساز

بررسی جایگاه مستند در سینمای ایران و تاثیر گروهی به نام «هنر و تجربه» در دیده شدن این آثار سبب شکل‌گیری میزگردی با حضور سه مستندساز شد که این افراد درباره مشکلات و راه پیش‌روی اکران مستندها سخن گفتند.
چندی پیش گروه سینمایی «هنر و تجربه» یک سالگی خود را جشن گرفت؛ گروهی که با وجود همه سختی ها و انتقادهای منطقی و غیر منطقی با ایجاد موج جدیدی در سینمای ایران توانست پس از سال ها هنر هفتم در کشورمان را به سمتی سوق دهد که فارغ از نقدها و تمجیدهای متعارفی که پس از دیدن فیلم های سینمای بدنه مطرح می‌شود، مردم را با نگاه جدیدتری به دیدن فیلم های مستقل دعوت کند.

در این بین علاوه بر اکران فیلم های داستانی با مضامین خاص، شرایطی فراهم شد تا آثار مستند هم پایشان به سالن سینماهای مردمی باز شود و مخاطب بلیت خریدن و دیدن یک فیلم مستند در سالن سینما را تجربه کرد. البته این اتفاق باعث نشده است مشکل اکران آثار مستند در سینمای ایران حل شود زیرا آثار در گروه «هنر و تجربه» دارای اکران‌ها و سینماهای محدود آنهم به صورت چرخشی هستند.

این موضوع بهانه ای شد تا مهر با دعوت از سه فیلمساز مستند هم جایگاه فعلی این نوع سینما را بررسی کند هم بعد از یک سال بتوانیم با مرور عملکرد گروه «هنر و تجربه» مسیر مشخص تری را برای ادامه روند این گروه سینمایی تصویر کنیم.

محسن استادعلی کارگردان مستند «جایی برای زندگی» که تجربه اکران فیلمش را در این گروه سینمایی از سرگذرانده به همراه معین کریم الدینی که پس از هشت ماه همچنان «آتلان» را روی پرده دارد و محسن خانجهانی که به زودی مستند «آزادراه» را در «هنر و تجربه» به نمایش می گذارد مهمان های میزگرد ما بودند. طی بحث و گفتگوها جای یکی از سیاست‌گذاران اصلی گروه سینمایی «هنر و تجربه» خالی بود و قرار شد این میزگرد بعد از این هم برای شنیدن صحبت این دوستان ادامه یابد.

در این بخش از میزگرد به طور مستقل درباره مرور کارنامه یک ساله گروه «هنر و تجربه»، تجربه اکران مستند در این گروه به بحث پرداختیم و در بخش‌های بعد درباره پیشنهادهای این افراد برای ادامه فعالیت این گروه سینمایی در حوزه اکران آثار مستند صحبت خواهیم کرد.

با ما در بخش نخست این میزگرد همراه می‌شوید:

* این روزها شما سه فیلمساز بیش از هر سینماگر دیگری سر و کارتان با گروه «هنر و تجربه» بوده است. این گروه سینمایی و نگاهش به فیلم مستند را چطور دیدید؟

معین کریم‌الدینی: قبل از بحث اکران فیلم مستند در گروهی به نام «هنر و تجربه» بحث قدیمی تری هست که بهتر است اول از آن شروع کنیم؛ اینکه در فضای سینمایی کشور ما با سینمای مستند با تعارف برخورد می شود و این نوع سینما هنوز جایگاه اصلی خودش را پیدا نکرده است. سال گذشته مستندسازان در جشنواره فیلم فجر با اصرار توانستند فیلمشان را در برج میلاد اکران کنند که در وهله اول اقدام خوبی بود اما مستندها در شرایطی روی پرده رفتند که خبرنگار اگر می خواست فیلم مستند ببیند باید از وعده ناهار خود دست می کشید و بین ناهار خوردن و گرسنه نماندن تا شب و دیدن فیلم مستند یکی را انتخاب می کرد، یعنی دو اتفاق خوب و بد در نتیجه یک تصمیم همزمان رخ داد. ضمن اینکه هر سال در مورد نوع حضور سینمای مستند در فستیوال فجر یک تصمیم عجیب و غریب جدید گرفته می شود و من فکر می‌کنم این روند در سال های آینده هم ادامه خواهد داشت.

این اتفاق بد با رویه ای کم رنگ تر در اکران «هنر و تجربه» هم ادامه پیدا کرد به عنوان مثال قبل از عید در مراسم رونمایی از اکران فیلم های نوروزی گروه «هنر و تجربه» هیچ اسمی از آثار مستند برده نشد. این در حالی بود که حدود ۱۶ فیلم در این گروه اکران شده بود که بینشان ۲ مستند وجود داشت اما نوع برخوردها به گونه ای بود که انگار این دو اثر وجود ندارند.

بعد از این مقدمه نسبتا تلخ، اما می‌خواهم یادآوری کنم که گروه «هنر و تجربه» به سینمای مستند کمک بزرگی کرد. سینمای مستند هیچ وقت اینقدر سیستماتیک به گیشه سینما نزدیک نشده بود. این گروه فضا را برای اکران یک سری فیلم‌هایی فراهم کرد که سال ها مدیران امکان اکران آنها را ایجاد نکرده بودند. گروه «هنر و تجربه» در زمینه تبلیغات هم با عبور از روش های سنتی و استفاده از رسانه های مجازی کاری کرد که مستندها در کنار فیلم های داستانی دیده شوند. امروز از آغاز به کار این گروه یک سال می گذرد و ما به نقطه ای رسیده‌ایم که می‌خواهیم کارنامه یک ساله را مرور کنیم. در اینکه «هنر و تجربه» فرصت بزرگی برای سینمای مستقل ایران فراهم کرد، شکی نیست اما می خواهیم ببینیم این روند را چطور می توان پرقدرت‌تر ادامه داد.

به نظر من اولین بحثی که باید در نمایش مستندهای گروه «هنر و تجربه» درباره آن بازنگری شود بحث ریتم اکران هاست. برای یک فیلم داستانیِ گروه «هنر و تجربه» به طور متوسط ۱۲۰ اکران در دوره اول در نظر می گیرد؛ البته اینکه با چه ریتمی در چه سینماهایی و چه ساعت و روزهایی انجام می شود بماند. در همین شرایط برای یک فیلم مستند ۲۷ اکران در نظر گرفته می شود که این تناسب به نظرم غیر منطقی است و باید مورد تجدیدنظر قرار گیرد. منظورم این نیست که تعداد و حتی ساعت اکران فیلم های مستند و غیر مستند باید برابر باشد، منظورم این است که می شود تناسب منطقی تری باتوجه به ضریب اشغال صندلی ایجاد کرد. در حال حاضر اگر مستندی با داشتن یک سوم صندلی ها نسبت به سینمای داستانی بیشتر بفروشد، اکران های آن در دور بعدی اکران بیشتر نمی شود و نهایت همان که هست می ماند.

محسن خانجهانی: به نظر من هم «هنر و تجربه» مهمترین اتفاق بخش سینما بعد از انقلاب است چون یک سری فیلمساز فیلم هایی ساختند که جایگاهی برای عرضه نداشتند و حال با آمدن این گروه این افراد هم فرصت دیده شدن پیدا کردند.

در سال‌های گذشته مدیران بارها سعی کردند مسیر را برای نمایش آثار مستند هموار کنند اما به هر دلیل روش هایشان جوابگو نبود تا اینکه گروهی به نام «هنر و تجربه» از همان ابتدا با شیوه ای درست وارد عمل شد و ۱۳ مهر که یک سالگی آن را جشن گرفتند کسی نبود که نسبت به این گروه سینمایی بی تفاوت باشد.

در این که با راه‌اندازی گروه «هنر و تجربه» اتفاق مهمی رخ داده شکی نیست اما معتقدم «هنر و تجربه» فرزند تازه متولد شده ای است که دیر به دنیا آمد و حالا دچار نواقصی است که در ادامه بحث بیشتر درباره آن توضیح خواهم داد.

* این تعارفی که گفتید در سینمای ایران با حوزه مستند وجود دارید به اعتقاد من بین کارگردان و اثرش هم وجود دارد. یعنی چه بسا مستندسازانی که با وجود شکست در جذب حداکثری مخاطب همیشه از شرایط اکران اثرشان ناراضی هستند و احساس می کنند در حق شان اجحاف شده است.

خانجهانی: ما خودمان هم باید کلاه مان را قاضی کنیم و مساله ای را که به آن اشاره کردید، بپذیریم. من بالغ بر ۲۲ مستند ساختم که اتفاقا جایزه‌بگیر هم بودند اما قطعا بیش از نصف این ها قابل ارائه در گروه سینمایی «هنر و تجربه» نیستند. شخصا مستندهایی ساختم که اگر از من بخواهند برای اکران انتخاب شان کنم این کار را نخواهم کرد چون می دانم شاید فیلم خوبی برای تلویزیون و جای خاص دیگری باشند اما برای سینما مناسب نیستند و ما باید از ماهیت فیلم هایی که در «هنر و تجربه» ارائه می شود مطمئن باشیم. آثاری ممکن است خیلی جایزه های خارجی و معتبر گرفته باشند اما باید دید اثری که مخاطبان هنری و فرهنگی دوست دارند آیا برای مردم عام هم جالب است یا خیر؟ یادمان باشد سینما برای مردم است؛ حتی «هنر و تجربه» که مخاطب خاص دارد، پس باید تلاش کنیم تا مخطبان گسترده تری را به این نوع سینما ترغیب کنیم.

محسن استادعلی: این تعارف تنها درباره مستند صدق نمی کند و ما در نگاه کلی می بینیم خیلی چیزها سر جای خودشان نیستند و گاهی افراد جلوتر از فیلم هایشان حرکت می کنند یعنی سر و صدای کارگردان از فیلمش بیشتر است و فیلمش آنقدر بزرگ نیست که او بزرگش می کند.

با وجود این نقدی که بدان اشاره کردم، اما با این حال باید متوجه باشیم که فضای کار کوچک است و هر کس که به این میدان می آید قصد رقابت دارد و وقتی فضای رقابت پیش می آید فارغ از اینکه کار فرد در چه سطحی باشد او هم برای دیده شدن تلاش می کند بنابراین خیلی نباید طرف را متهم کنیم. من فکر می کنم گروهی که فیلم‌ها را انتخاب می کنند باید بیشتر دقت داشته باشند که چه فیلمی قابلیت اکران عمومی دارد یا چه فیلمی برای جشنواره و تلویزیون مناسب است.

* برسیم به جریان نوپای «هنر و تجربه». آقایان استادعلی و کریم‌الدینی! تجربه تان پس از پایان اولین اکران فیلم‌تان در این گروه چه بود؟

استادعلی: ما اینجا نیامدیم که نقد منفی کنیم اما می توانیم حرف هایی بزنیم که برای فیلم های بعدی گره گشا باشد. به نظر من همزمان که یک مستند روی پرده سینما رفته یکی از بهترین جاهایی که می توان فیلم را نشان داد دانشگاه ها هستند اما طبق قراردادی که داریم از آنجا که گروه «هنر و تجربه» پخش کننده اثر محسوب می شود تا زمانی که مستند روی پرده سینما هست حق نمایش در جای دیگر وجود ندارد در صورتی که برخی دانشگاه ها با دارا بودن سالن های خوب می توانند بلیت فروشی کنند.

یادمان باشد زمانی که فیلم روی پرده اکران است قابلیت تبلیغ و معرفی آن وجود دارد.

* کریم‌الدینی: وضعیت اکران در دانشگاه ها چگونه کنترل شود؟

استادعلی: کاملا قابل کنترل است و مستندساز می تواند انتخاب کند. در اکران فیلم بلند هم همین است همزمان چند دانشگاه درخواست می کنند فیلمت را نمایش دهی ضمن اینکه در مستند این قابلیت وجود دارد که در دانشگاه های تخصصی هم فیلم را نمایش دهی و بلیت فروشی کنی که به نظر من «هنر و تجربه» هم می تواند در این چرخه اقتصادی شریک شود.

خانجهانی: البته این شدنی نیست.

استادعلی: کاملا شدنی است من برای فیلم خودم از چند دانشگاه درخواست داشتم اما «هنر و تجربه» نپذیرفت چون هم بحث قرارداد بود هم اینکه چون باید از کانال مالی آنها بگذرد کنترل سخت تری دارد و قبول نکردند. البته من به آنها حق می دهم چون همه این جریان ها اولین بار است که رخ می دهد ولی به نظرم با مکانیزه کردن آن شاهد اتفاق های بهتری خواهیم بود و حتی می شود همزمان در شهرستان هم نمایش داشته باشیم.

* در همان حد و اندازه اکران در سینماهای «هنر و تجربه»، بحث دیده شدن مستند چقدر اتفاق افتاد؟

استادعلی: در فعال کردن این بخش یک نکته مغفول مانده است که به بحث تبلیغات مربوط می شود. تبلیغات در این گروه به خاطر بودجه محدود خیلی فقیرانه است. علاوه بر بروشورهای متحدالشکلی که برای همه فیلم ها طراحی می شود به جز معدود آثاری که موفق شدند در تلویزیون هم تیزر داشته باشند ما تبلیغ محیطی مان کمتر از حد تصور است. در اساسنامه گروه «هنر و تجربه» بودجه ای که برای هزینه تبلیغات فیلم های داستانی در نظر گرفته شده بسیار بسیار بیشتر از آن چیزی است که به مستند تعلق دارد. اینجا هم مهجور ماندیم حتی همان مبلغ محدود هم مدیریتش با من نیست درحالیکه اگر دست من بود خیلی بهتر می توانستم از این میزان بودجه بهره ببرم.

خانجهانی: تمام تلاشی که من شخصا برای فیلمم می توانم داشته باشم چک کردن لحظه لحظه ایمیل هایم است که شاید بتوانم برای تبلیغ «آزاد راه» بیلبورد رایگان بگیرم. قطعا فیلمسازی که در «هنر و تجربه» کارش اکران می شود آنقدر استطاعت مالی ندارد که بخواهد به تبلیغات گسترده فکر کند. من هم موافقم که هزینه ای که این گروه برای تبلیغات فیلم داستانی می کند نسبت به آنچه برای مستند می گذارد منصفانه نیست. در صورتی که وقتی قبول کردیم یک مستند قابلیت نمایش در گروه «هنر و تجربه» را دارد نباید فرقی با دیگر آثار داستانی یا کوتاه داشته باشد.

کریم الدینی: بحث من فقط همین است. من متوجه همه محدودیت های مالی این گروه هستم و می دانم «هنر و تجربه» معجزه می کند که با یک میلیارد و خرده ای تومان بودجه هزینه های کارکنان، تبلیغات، سینمادار و غیره را همزمان پرداخت می کند و در این گروه افرادی هستند که به خاطر کم کردن هزینه ها چند مسئولیت را با هم انجام می دهند. بحث من ربطی به بودجه و این حرف ها ندارد. من روز اولی که فیلمم اکران شد توقعاتی در اکران داشتم که برآورده نشد و بعدها متوجه شدم مشکل از جای دیگری است. مشکل از همان نگاهی است که سینمای مستند را با تعارف و از روی اجبار نگاه می کند و این فشار را به «هنر و تجربه» هم وارد می کند.

* مشکل تبلیغات را از کجا می توان پیگیری کرد؟

کریم الدینی: مشکل تبلیغات از «هنر و تجربه» نیست حتی به نظرم این گروه در برخی موارد هوشمندانه عمل کرد. اینکه تبلیغات را به دست فیلمساز ندهند کار اشتباهی نبود. شاید محسن استادعلی قابلیت مدیریت کردن هزینه تبلیغات فیلمش را داشته باشد اما فیلمساز بعدی نتواند این کار را انجام دهد. چه بسا فیلمسازهایی بودند که از ابتدا تا انتهای اکران فیلمشان یکبار هم پایشان را در دفتر «هنر و تجربه» نگذاشتند. پس «هنر و تجربه» مجبور است فیلمسازی را که خودش قدرت مدیریت هزینه تبلیغات دارد فدای یک عده دیگر کند. به نظر من با بودجه، امکانات و نگاهی که این گروه سینمایی دارد نمره تبلیغات بد نیست.

استادعلی: بله اما معتقدم که وقتی می پذیری این فیلم قابلیت اکران دارد نباید تفاوتی با فیلم داستانی داشته باشد. شرایط باید یکسان چیده شود تا معادله به هم نخورد. چرا فیلمی که فقط عنوان داستانی بودن را یدک می کشد تبلیغاتش باید بیشتر از یک اثر مستندی باشد که اتفاقا هم بیشتر دیده می شود و هم از جهت جذب مخاطب و فروش وضعیت بهتری از آن اثر داستانی رقم زده است.

کریم الدینی: موافقم که این درصد منطقی نیست. البته اگر بر اساس هزینه تولید هم حساب کنیم فیلم داستانی شاید به سهم بیشتری از بودجه برای تبلیغات نیاز داشته باشد اما درصدی که الان وجود دارد عادلانه نیست. حرف من این است باید وقتی درباره تبلیغات، نوع اکران و ریتم سانس های یک فیلم تصمیم گیری می شود، قبل از اینکه به مستند بودن آن نگاه شود، به قابلیت آن در فروش توجه کنند. شاید باشند مستندهایی که با همیاری هنر و تجربه، پتانسیل پنهان شان در فروش کشف شود و در گیشه موفق تر باشند.

خانجهانی: تا حدی با صحبت های محسن استادعلی موافقم من چندی پیش «آزادراه» را در کوی دانشگاه به نمایش گذاشتم و بالغ بر هزار نفر بیننده این مستند شدند. به نظر من هم دانشگاه ها پتانسیل های خیلی خوبی دارند اما از طرفی هم موافق برنامه ریزی های بخش پخش «هنر و تجربه» هستم چون به جزییاتی توجه می کند که از چشم من پنهان است. ضمن اینکه ما می خواهیم سینمای مستند را در سینما بشناسانیم و تنها بحث نمایش مطرح نیست که فیلم را به دانشگاه ببریم بلکه به نظر من بهتر است شرایطی فراهم کنیم تا دانشجو برای دیدن مستند به سینما بیاید.

ارسال به دوستان
وبگردی