روزنامه آفرینش نوشت:
سيرتحولات سوريه به گونهاي است كه گويا راهي براي حل و خاتمه بحران وجود ندارد و مداخلان خارجي هريك مدام درحال تغيير مواضع و نقشههاي بازي هستند تا كمترين آسيب و بيشترين سهم را از ميدان جنگ ببرند. برهمين اساس تاكنون از سلسله مذاكرات صلح و رايزنيها ميان آمريكا و روسيه نتيجهاي جز اظهار اختلافات شديد در نحوه مديريت جنگ سوريه ، به دست نيامده است.
اين اختلافات سبب شده تا كاخ سفيد اعلام كند كه در صدد بررسي گزينههاي جدي تر(نظامي) براي برخورد با اقدامات خودمحورانه روسها در سوريه هستند. البته مقامات مسكو نسبت به اين ادعا زياد توجه نكردهاند و آن را يك بلوف سياسي از سوي دولت اوباما تلقي كردهاند كه واپسين روزهاي مسند داري خود را سپري ميكند و هرگز قصد و توان ورود به چنين ميدان پرهزينهاي را نخواهد داشت. البته نبايد از نظر دور داشت كه هزينه جنگ بيشتر بردوش كساني است كه در آن حضور دارند.
شايد درظاهر و در مقطع فعلي شرايط آنطور باشد كه روسها انتظارش را دارند، اما طولاني شدن جنگ همان خواسته اصلي آمريكاست تا در عرصه سياسي و اقتصادي روسيه و ديگر حاضران در ميدان جنگ سوريه تضعيف و قوايشان تحليل رود.
بخش ديگري از شطرنج سياسي مسكو در سوريه، مربوط به ايران است. براساس برخي نقطه نظرات كارشناسان و با استناد به برخي شواهد، همكاري ايران و روسيه از بعد تاكتيكي به مرحله استراتژيك رسيده است و عملا تهران و مسكو را متحدان منطقهاي جلوه ميدهند. اما براي اثبات اين ادعا بايد به اهداف و خواستههاي مشترك اين دوكشور توجه ويژه داشت.
درحوزه منافع سياسي ايران به اسرائيل و عربستان به مثابه دشمنان خود مينگرد و در برخورد با تركيه آن را رقيبي غيرقابل اعتماد ميپندارد. اما درمقابل روسها ارتباط نزديكي با تلآويو دارند و به دنبال ارتباط و همكاري نزديك با عربستان و تركيه هستند. عميق ترين اختلاف استراتژيك ايران و روسيه را بايد در آينده سوريه محتمل دانست. به فرض پايان درگيريها، ايران خواهان استقرار دولتي برمحور بشار اسد ميباشد كه از يك سو خط قرمزي براي اسرائيل تلقي گردد و سوي ديگر حامي مطمئني براي حزبالله باقي بماند. اما روسيه به فرض حفظ بشار اسد، به دنبال دولتي است كه با مشاركت مخالفان سني تشكيل شود و از اين بابت همراهي و رضايت عربستان و تركيه نيز حاصل گردد.
در اين ميان گزارش هاي خبري هم وجود دارد که در آن ها به نقل از مقامات اسرائيلي و عربستاني گفته شده است که مقامات روسي به آن ها گفته اند که حضور نيروهاي روسي در سوريه به نفع آن ها است، چرا که حضور نيروهاي روسي مي تواند ايران و متحدان شيعي آن نظير حزب الله را محدود کند.
اين باور که روسيه مي تواند آن ها را از تهديد ايران حفظ کند، نه تنها براي اسرائيل و عربستان بلکه براي آمريکا هم مفيد است. اما به طور همزمان، روسيه با تهران نيز درحال همكاري نظامي است و خود را به عنوان مانعي براي حضور و تهديد نظامي آمريكا عليه ايران و جريان مقاومت نشان ميدهد.
اينها تنها بخشي از مهره چيني روسها دربازي شطرنج سوريه ميباشد، و با توجه به بد بيني تاريخي ما نسبت به روسها فرض اين مسئله كه مسكو در جريان مذاكرات با آمريكا و غرب به ايران و متحدانش پشت كند و حتي برعليه آنها عمل نمايد، محال نيست.
چه بسا روسها از هم اكنون به دنبال راهكارها و نقشههاي بازي براي محدود كردن نفوذ ايران در سوريه باشند و با توافقات پشت پرده با آمريكا، زمينه بالانس سياسي در منطقه را تدارك ببينند. چرا كه فشارهاي سنگيني به لحاظ سياسي و اقتصادي ازسوي جامعه غربي بر روسيه تحميل شده كه هزينههاي اين كشور را در سطح بين المللي به شدت افزايش داده است.
لذا بايد براي حركت و بازي مهرههاي مسكو در سوريه، اقدامات متقابل و سياستهاي پيشگيرانه تدارك ديد، تا در انتهاي بازي "مات" سياست قدرتهاي بزرگ نشويم.