وی هشدار داد: اگر هرچه زودتر به دور از شعار و صحبت اقدامی عملی در مورد این دریاچه صورت نگیرد، شاهد یک فاجعه انسانی و زیست محیطی خواهیم بود.
رئیسی با اشاره به نزول بیش از دو متری تراز آبی دریاچه نسبت به متوسط تراز آبی تعریف شده شورای آب و افزایش غلظت نمک به 364 گرم در لیتر مکعب گفت: باید ابتدا با روشهای اجرایی سریع از قبیل انتقال آب به دریاچه، منطقه از وضعیت خطرناک خارج شود تا در شرایط عادی نسبت به طرح و اجرای برنامه های میان مدت اقدام شود.
مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان شرقی با اشاره به تدوین سند راهبردی مدیریت دریاچه ارومیه تصریح کرد: این سند پس از چندین بار اصلاح و بازبینی برای امضای مقامات مسئول نهایی شده و در شرایط فعلی باید همه نهادها و مسئولان بخشهای دولتی و خصوصی از انرژی و پتانسیل خود برای اجرایی شدن این سند استفاده کنند.
وی تاکید کرد: طرح نجات دریاچه ارومیه از بحران فعلی باید خارج از اعمال سلیقه و به دور از موازی کاری به سرعت دنبال شود.
حسین قنبری، عضو هیئت موسس انجمن نجات دریاچه ارومیه نیز در این نشست با اشاره به پتانسیلها و توان اعضای انجمن گفت: گسترش اراضی کشاورزی بدون لحاظ ظرفیت منطقه، تداوم شرایط اقلیمی، ذخیره آب در پشت سدهای پر تعداد مخزنی حوزه آبریز و عدم سرمایه گذاری مناسب در بخش کشاورزی و محیط زیست دریاچه ارومیه، ضمن تقویت احتمال خشک شدن آن می تواند توده هشت میلیارد تنی نمک و خروارها مواد سمی و فلزات سنگین در زمین جا گذارد که تبعات منفی آن تا شعاع 100 کیلومتری دریاچه ارومیه، غیر قابل کنترل خواهد بود.
وی بر لزوم حرکتهای مردمی و تسریع در اجرای برنامه های عملی برای نجات دریاچه تاکید کرد و افزود: برنامه ریزی برای کنترل اتمسفر و باروری ابرها، ایجاد مرکز تحقیقات هواشناسی حوزه آبریز، توجه به سیستم جدید تولید غذا در منطقه، توسعه و ترویج و آموزش کشاورزان و جلوگیری از اتلاف مجازی آب در استان از طریق تغییر الگوی کشت از مهمترین برنامه هایی است که تاکنون توجه کافی در برنامه ریزی ها به آن نشده است.
بنده با این جمله که : دیگر برای نشستها و سمینارهای علمی و تحقیقاتی و حتی حساس سازی مسئولان و مردم برای نجات این مجموعه دیر شده است کاملا موافق هستم. آقای قنبری به درستی به مشکلات موجود اشاره کرده اند که ناشی از بی برنامگی در گسترش زمین های کشاورزی ، شرایط اقلیمی ، ایجاد سدها و چاهای متعدد می باشد. مطلب دیگری که قابل ذکر است این است که، بروز چنین حالتی برای دریاچه های جهان در واقع مساوی با مرگ آن بوده و امکان اینکه به حالت اولیه برگردد بسیار بعید می رسد. نمونه بارز آن دریای آرال است که با انحراف آب رودخانه های مهم آن جهت کشت پنبه و کتان تقریبا نابود شده است. با وجود بهترین کارشناسان اروپایی که مطالعات بسیاری هم روی این دریا داشتند هنوز نتوانستد برای ان کاری بکنند چه برسد به دریاچه ارومیه که بخوان نظر بدهند. یا اینکه بیاییم حرکتهای نمادین انجام دهیم مثلا ببریم تو دریاچه آب بریزیم! مطلب آخر اینکه ، این حالت زمانی قابل رفع می باشد که شرایط اقلیمی تغییر کند و بعد انسانی هم تمامی راهکارها مطالعه شده و در بایگانی ها موجود می باشد.