کیهان امروز در ستون "گفت و شنود" خود تحت عنوان "شرط" نوشت:
گفت: يكي از نامزدهاي احتمالي جبهه اصلاحات براي نامزدي خود 2 شرط مطرح كرده است.
گفتم: چه شرايطي؟
گفت: اول اين كه بتوانم با ملت بر سر خواسته هايشان تفاهم كنم.
گفتم: اگر منظور ملت ايران است كه مردم ايران بارها نشان داده اند خواستار اسلام، عدالت، مقابله با مستكبران، مبارزه با مفسدان اقتصادي، برخورد با فساد و بي بند و باري و حاكميت اسلام ناب محمدي(ص) بر كشورشان هستند، يعني ايشان بعد از 30 سال هنوز متوجه اين موضوع نشده اند؟!
گفت: شرط دوم اين است كه با ساز و كارهاي موجود تا چه اندازه امكان عملي كردن برنامه ها فراهم است.
گفتم: اگر مي خواهد نامزد رياست جمهوري ايران بشود كه ساز و كارها به صورت قانونمند و از جمله قانون اساسي وجود دارد، بنابراين منظورش از سازو كارهاي موجود چيست؟ مگر قانون اساسي و ساير قوانين را قبول ندارند؟!
گفت: ظاهراً منظورش تغيير در ساختارهايي نظير قانون اساسي است چرا كه در همين مصاحبه از رد شدن لايحه دوقلو كه در تناقض آشكار با قانون اساسي بود ابراز نگراني كرده است.
گفتم: شايد از تشكيل يك حكومت ديگر غير از جمهوري اسلامي حرف مي زند؟ چون قبلاً هم اطرافيان ايشان شعارهايي مثل؛ شهادت طلبي نشانه خشونت است! دوران اسلام گذشته است! بايد انديشه امام(ره) به موزه تاريخ برود! حمايت از مستضعفان به ما چه ربطي دارد!... و نظاير آن را مطرح مي كردند.
گفت: پس اين شرط ها چيست كه ايشان مطرح كرده است؟!
گفتم: چه عرض كنم؟! به شخصي گفتند آيا حاضري مثل بقيه مردم به كشورت خدمت كني؟ جواب داد به يك شرط، پرسيدند چه شرطي؟ گفت؛ به شرطي كه پسرم در كنارم باشد. گفتند خب! پسرت كجاست؟ بگو تا او را بياوريم و طرف گفت؛ هنوز ازدواج نكرده ام!
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر