رشد اقتصادی به یکی ازپر ابهامترین دستاوردهای اقتصادی دولت تبدیل شده است. رشدی که به گفته بسیاری از دست اندرکاران اقتصادی نه نشانه رونق است و نه رکود. محمد قلی یوسفی، تحلیلگر اقتصادی در این باره میگوید:« آمارهای رشد اقتصادی تنها روای آن است که در یک دوره زمانی بخشهای اقتصادی چه اندازه پویا بودهاند؛ این پویایی در دورههای مختلف متفاوت است.» یوسفی توضیح میدهد: «سال هاست به اشتباه رشد اقتصادی به مفهوم رونق تلقی میشود و دعوایی بر سر هیچ به راه افتاده است.»
مرکز آمار ایران رشد سه ماهه نخست سال جاری را هفت درصد اعلام کرد. آماری که واکنشهایی را به ویژه از سوی کارشناسان اقتصادی برانگیخت. عدهای با ایجاد شبهه در صحت و سقم این آمار این نکته را مطرح کردند که باور پذیر نبودن رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال جاری به ویژه در آمارهای مربوط به رشد اقتصادی بخش نفت قابل بررسی است.
سال گذشته نیز وقتی رشدهای بالای ۹ درصد و ۱۱ درصد برای اقتصاد ایران اعلام شد برخی کارشناسان اقتصادی در این زمینه اظهار کردند که رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ نیز چندان منطقی به نظر نمیرسید چون قاعدتا وقتی رشد اقتصادی ایجاد میشود باید تاثیر آن را در زندگی مردم و همچنین آمارهای مربوط به اشتغال ببینیم، ولی رشد ۱۳۹۵ از این لحاظ نتایج ملموسی در زندگی مردم نداشته است.
با این حال اطلاعات مرکز آمار نشان میداد که رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ عمدتا از محل فروش نفت حاصل شده است که با این حساب میتوان آن را چنین توضیح داد که با توجه به اینکه در سالهای تحریم بخشی از ظرفیت صنعت نفت ما بلا استفاده مانده بود و همچنین از تمامی ظرفیت نیروی کار در این بخش نیز استفاده نمیشد، طبیعتا در چنین شرایطی انتظار ایجاد اشتغال وجود نداشته ضمن اینکه رشد این بخش نیز برای عموم مردم ملموس نیست و اگر هم بهبودی حاصل شود از این طریق است که عواید رشد این بخش به بخشهای دیگر برسد.
بنابر آنچه گفته شد رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۶، انتقادات بیشتری را برانگیخته بود چرا که در جزئیات رشد اعلام شده رشد محصولات ناخالص داخلی با نفت ۶. ۵ درصد و بدون نفت هفت درصد اعلام شد. به این ترتیب رشد بخشهای دیگر حتی بیشتر از بخش نفت بوده است.
کارشناسان اقتصادی در این زمینه اینطور اظهار میکنند که نمیشود رشد اقتصادی ایجاد شده باشد این رشد از بخشی جز نفت حاصل شده باشد و تاثیر آن در جامعه احساس نشود.
علیاکبر نیکو اقبال در این زمینه توضیح میدهد: اگر این رشد اقتصادی که اعلام میشود واقعا محقق شده، اخبار مربوط به ورشکستگیها از کجا میآید؟ به طور محسوسی فعالیتهای شرکتهای کوچک و متوسط کاهش یافته که اینها نشاندهنده این است رشد اقتصادی به اندازهای نبوده که سطح رفاه را بالا ببرد.
مهدی تقوی اظهار هم تاکید میکند: ابتدا اینکه باید بگذاریم رشد سالانه اعلام شود تا بعد درباره آن اظهار نظر کنیم که آیا چنین رشدی محقق شده است یا خیر؟ از آن نظر که وضعیت در بخشهای مختلف اقتصاد در فصلهای مختلف متفاوت است و ممکن است در فصلهای بعدی وضعیت رشد اقتصادی متفاوتتر بوده و در نهایت نرخ رشد اقتصادی سالانه باورپذیرتر اعلام شود.
در این زمینه فرشاد مومنی، اقتصاددان با انتقاد از اعلام رشد اقتصادی هفت درصدی میگوید: از یک طرف گفته میشود شرط دستیابی به رشد هشت درصدی این است که سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود و بعد به طور همزمان مطرح میشود که در سال ۱۳۹۵ از رشد هشت درصدی فرا رفتهایم و حتی در سه ماهه نخست امسال به نزدیکیهای رشد سال گذشته رسیدهایم. سوال اینجاست که چطور ممکن است این آمارهایی که درباره رشد اقتصادی سه ماهه اول مطرح میشود از لحاظ عینی و کارکرد عینی صحیح بوده و سرمایهگذاری ضروری اعلام شده محقق شده باشد؟