عصرایران؛ احسان محمدی- چند نظرسنجی از سوی خبرگزاری ها و حتی نظرسنجی توئیتری حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور نشان می دهد که بالغ بر 70درصد پاسخگویان گفتگوی شب گذشته رضا رشیدپور با روحانی را «ضعیف» عنوان کرده اند.
آنچه می خوانید نگاهی کوتاه به این گفتگو است که حاشیه های آن بر متن غلبه کرد.
1- انتخاب رضارشیدپور که معمولاً با صراحت در برنامه تلویزیونی اش «حالا خورشید» همه را نقد می کند و تکرار چند باره «گفتگوی خاص» و «گفتگوی متفاوت» این امیدواری را ایجاد کرد که برای اولین بار از گفتگوهای تخت، بی فراز و فرود و کاملاً مطیعانه مرتضی حیدری گذر خواهیم کرد اما در عمل آنچه دیدیم جز لبخندهای درشت تفاوت چندانی با گفتگوهای پیشین نداشت. البته انتخاب او و تبلیغ نامش به عنوان گفتگوکننده قطعاً هدفمند بود و باعث جلب مخاطبان امیدوار شد.
2- رشیدپور در توضیحی پس از گفتگو اعلام کرد که «مسئول مصاحبه» بوده نه «مناظره». طبعاً مردم هم تفاوت مصاحبه، مناظره و بازجویی را متوجه می شوند اما واقعاً اگر کس دیگری روی صندلی رشیدپور نشسته بود، همین پرسش ها را طرح نمی کرد؟ خود او از این فرصت که در اختیار هر کسی قرار نمی گیرد و از مصاحبه اش راضی است؟ منتقدین می گویند رشیدپور که در دور اول انتخاب روحانی در کمپین تبلیغاتی اش مجری و وزیر شعار بود چطور می تواند روبروی او به عنوان پرسشگر بنشیند؟
3- «من وظیفه داشتم از مشکلات و دغدغه مردم پرسش کنم نه اینکه به آنها پاسخ دهم». این را باز هم رشیدپور جوان عنوان کرده است. اگر قرار بر طرح پرسش صرف بود که می شد آنها را مکتوب کرد و به دفتر رئیس جمهور داد و او هم رو به دوربین پاسخ بدهد، چه نیازی به مصاحبه کننده بود؟ انتظار این است که گفتگوکننده با تکرار «جسارت نمی کنم» این همه دست به فروتنی نزند. البته که نباید در مقابل رئیس جمهور منتخب مردم گستاخی کرد اما از او انتظار می رفت که جسارت بیشتری به خرج دهد.
4- بسیاری از اتفاقات در یک گفتگوی زنده در این سطح را ما نمی دانیم. پشت صحنه همیشه جذاب تر از چیزی است که می بینیم. اخطارها، هشدارها، مراقب باش ها و ... عملاً نقش اصلی را ایفا می کنند. حتی نمی توانم باور کنم لباس دیشب آقای رشیدپور انتخاب خود او بود. به ویژه کُت خاکستری روی تن پوش تیره. ترکیب نقاط سیاه و سفید این لباس در بسیاری از گیرنده به ویژه از نمای نزدیک برای چشم آزاردهنده است. یک اصل بسیار ساده زیبایی شناختی در کار تصویری.
5- انتظار این بود که به ناآرامی های چند روزه بیشتر پرداخته شود و به نظر می رسید رییس جمهوری با اشارات مختلف آمادگی داشت اما انگار صدا و سیما نمی خواست این اتفاق بیفتد و پرسشی در این باره طرح نشد.
6- خونسردی روحانی جالب توجه بود. سبک نشستن، کنترل لبخند، تپق نزدن، آرامش در پاسخگویی و ... می تواند نشان از تسلط او به اوضاع باشد یا دستکم تلاش کند اینطور نشان دهد. گرچه برخی این نکته را مطرح کرده اند که او تمام پرسش ها را از قبل می دانسته و طبعاً جایی برای غافلگیری باقی نمانده بود.
7- دایره واژگان روحانی در پنج سال گذشته تقریباً دست نخورده باقی مانده است. حتی خیلی اوقات می توان پاسخ های او را حدس زد. «باید اینطور بشود»، «انتظار ما این است»، «باید امیدوار بود» و ... بیشتر مناسب کمپین های تبلیغاتی است تا یک گفتگو که بیننده از آن انتظار Hrad Talk دارد و عملاً در حد تعارف باقی می ماند. کتاب، فیلم، مسافرت، نشست و برخاست با افراد تازه و ... دایره لغات آدمی را افزایش می دهد. به نظر بسیاری از مقامات ایرانی چنان گرفتار مشکلات هستند که فرصتی برای این امور نمی ماند.
8- رئیس جمهور روحانی عموماً در مقابل پرسش های کوتاه هم پاسخ های طولانی می دهد. برخی این تکنیک را ظرافت و برای مدیریت هدفمند زمان می دانند. اینکه برگرفته از روحیه طلبگی است و البته اجازه طرح پرسش های تازه را نمی دهد. او در مناظره های انتخاباتی نشان داد هر وقت اراده کند می تواند چند جمله کوتاه بگوید که در تاریخ سیاسی کشور ماندگار شوند. کاری که پس از انتخابات کمتر می کند. البته عموماً مقامات ایرانی در گفتگوهای تلویزیونی دست به نوعی نزاکت ملال آور می زنند که باعث دور شدن بیننده از برنامه می شود.
9- روحانی، رهبر اپوزیسیون نیست. او حتی هرگز نگفته که اصلاح طلب است. انتظار اینکه در یک گفتگوی تلویزیونی حرف های کاملاً متفاوت و ساختارشکن بزند خام اندیشی است اما وقتی قرار است سخنان تکراری، یکنواخت و آماری با آمیزه «انشالله درست می شود» را بیان کند اصولاً چه نیازی به گفتگوی تلویزیونی است؟ یعنی مثلاً از دیشب که مردم این برنامه را دیدند روحیه امید به جامعه پمپاژ شد؟ اتفاق ویژه و مثبتی در افکار عمومی رخ داد؟ تیم رسانه ای او ضعیف است، ساختار حاکمیت اجازه تحرک بیشتر به او نمی دهد یا رئیس جمهور تصمیم گرفته است حتی فشارهای وارد بر خود را با مردم در میان نگذارد؟ به نظر می رسد ادامه این روند تنها باعث دلسردی هواداران و البته قوت گرفتن مخالفانش می شود.
10- «کاش حداقل رشیدپور از روحانی می پرسید عمیقا احساس خوشبختی می کنید؟ یکم برنامه هیجان انگیز می شد». این یکی از هزاران واکنش کاربران در فضای مجازی به گفتگوی دیشب بود. گاهی گمان می کنم میان مردم و مسئولان چنان گسلی ایجاد شده که هیچکدام از طرفین علیرغم تلاش، قادر به شنیدن هم و درک یکدیگر نیستند.
نخونده نظر میدی
اصلا معلوم نیست این اقا کجا زندگی می کند؟ اگه واقعا در ایرانی پس چرا اینقدر بی تفاوتی نسبت به همه چیز.
و مهمترین وظیفه کابینه تامین حقوق کارمندان و جلوگیری از بروز قحطی است ، غیر از این را باید در جاهای دیگر جستجو کنید
"گاهی گمان می کنم میان مردم و مسئولان چنان گسلی ایجاد شده که هیچکدام از طرفین علیرغم تلاش، قادر به شنیدن هم و درک یکدیگر نیستند."
با این اوضاع به کجا می رسیم یا به چی خدا می داند.... آینده ای پر از ابهام ...
سوالات اکثرا برا ایجاد ژست سیاسی طراحی شده بودن نه اینکه برگرفته از مشکلات مردم باشند
با دیدن این برنامه فقط وقتم تلف شد.
"گاهی گمان می کنم میان مردم و مسئولان چنان گسلی ایجاد شده که هیچکدام از طرفین علیرغم تلاش، قادر به شنیدن هم و درک یکدیگر نیستند."
من با اينگونه مصاحبه ها اشنايي كامل دارم و جهت اطلاع شما بزرگواران عرض ميكنم بدانيد كه سوالات از قبل طراحي و به اقاي مصاحبه شونده ارايه شده و مصاحبه شونده نيز ، پاسخ انها را ( بعضا با مستندات ) اماده و از حفظ ميكند و سپس در جلو دوربين به مخاطبين خود تحويل ميدهد و يادتان باشد اگر رستم دستان هم باشد نميتواند عملكرد بهتر از اقاي رشيدپور داشته باشد.
به اميد فردايي بهتر و در پناه خدا باشيد
بنده که اصلا ندیدم
کاش رشید پور اعتبارش رو خرج این مصاحبه بی روح و دستوری نمیکرد.
اقای روحانی باید در تلگرام یا اینستاگرام بیاد دو طرفه گفتگو کنه تا ببینه یه من ماست چقدر کره میده
"گاهی گمان می کنم میان مردم و مسئولان چنان گسلی ایجاد شده که هیچکدام از طرفین علیرغم تلاش، قادر به شنیدن هم و درک یکدیگر نیستند."