در مراسمی که دیروز به مناسبت روز ملی ازدواج جوانان در تالار بزرگ کشور صورت گرفت ریاست محترم جمهور اساس زندگی را عشق خواند و در ادامه فرمود که مواردی مثل مسکن ، درآمد و .. از اندیشه های غلطی است که مادیون لذت جو به ما تحمیل کرده اند.
پس در اینجا لازم می بینم به یک ازدواج نیمه مستقل عاشقانه نگاهی داشته باشیم:
_ عروس (18 ساله): عزیزم الان 2 ماه می شه که از زمان عقد نکاح ما گذشته . چی شد کار پیدا کردی ؟ خونه چی؟بدان من همیشه دوستت دارم.
_داماد(23 ساله): نه عزیزم متاسفم حالا که درسم تمام شده مشمول حکم سربازی شدم. پسر سربازی نرفته را هم استخدام نمی کنند. تو هم بدان من همیشه دوستت دارم.
_عروس (20 ساله): عزیزم حالا که سربازیت تموم شده چی شد کار پیدا کردی؟ من دیگه روم نمی شه از بابام پول بگیرم . می گن نفقه ی تو با شوهرت هست. خونه چی پیدا کردی؟الهی قربونت برم سربازی خیلی دل تنگ می شدی؟
_داماد (25 ساله): عزیزم فعلا یه کاری پیدا کردم ولی تا 6 ماه اول بهم حقوق نمی دن. ولی من از بابام پول می گیرم خرجت رو می دم .غصه نخور. که عشق آسان بود اول ولی افتاده مشکل ها...
_عروس(22 ساله): عزیزم درس من هم تمام شد فکر می کنی اگر من هم برم سر کار می تونیم یه خونه اجاره کنیم؟
_داماد(27 ساله):آره عزیزم می تونیم ولی کل پولمان بالای اجاره خانه می رود و در خرج خوراک و پوشاک هیچی نداریم . من فکر هایم را کردم اصلا ما نمی تونیم با هم زندگی کنیم . بهتره از هم جدا شیم.