عصرایران- با پایین آمدن بهای نفت در بازارهای جهانی که بی سابقه ترین سقوط قیمت ها در تاریخ "طلای سیاه" بوده است، آینده اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت که معیشت عمومی شان به نفت بستگی تمام دارد، در کانون توجه محافل سیاسی و رسانه ای جهان قرار گرفت.
در این بین، ایران به دلیل مسایل بین المللی مرتبط با پرونده هسته ای و تقابل موجود بین تهران و واشنگتن، بیش از هر کشور دیگری سوژه مباحث مرتبط با این قضیه شد به گونه ای که با سقوط قیمت ها، بسیاری از تحلیلگران و سیاستمداران غربی و رسانه های آنان، بر این نکته تاکید و تصریح کردند که با شکسته شدن قیمت نفت، مقاومت ایران نیز شکسته خواهد شد و در آینده ای نه چندان دور باید شاهد بالا آوردن پرچم سفید تسلیم از سوی ایرانی هایی باشیم که طی سالهای اخیر، مقاومت همه جانبه ای برای حفظ دستاوردهای هسته ای شان داشته اند.
در چنین فضایی، محمود احمدی نژاد، رییس جمهور ایران طی اظهاراتی اعلام کرد که اگر قیمت نفت به 5 تا 8 دلار هم برسد قادر به اداره کشور هستیم و سپس در سخنان تکمیلی اش این را هم اضافه کرد که ذخایر ارزی کشور، پاسخگوی نیازهای سه ساله کشور نیز هست و لذا بدون فروش نفت هم می توان در این دوره بحرانی، کشور را اداره کرد.
در پی این اظهارات، موجی در میان منتقدان داخلی سیاست های احمدی نژاد به راه افتاد مبنی بر اینکه سخن احمدی نژاد، مقرون به صحت نیست و نمی توان کشور را با نفت 5 دلاری اداره کرد.
منتقدان همچنین می گفتند و می گویند: دولتی که نتوانست با نفت 150 دلاری اقتصاد کشور را سروسامان دهد، چگونه می خواهد با نفت 5 دلاری مملکت داری کند؟ و سخنانی از این دست...
البته منطق حاکم بر نفس این نقدها، پر بیراه نیست و کیست که نداند اداره کشوری چون ایران با نفت 5 دلاری، به حدی نگران کننده است که نمی توان انتظار داشت رییس جمهورش با لبخند و آرامش بگوید که مشکل چندانی وجود ندارد.
این را قطعا خود احمدی نژاد هم که در طول حدود 40 ماه گذشته مستقیما درگیر اداره قوه مجریه و مصایب آن بوده است، به خوبی می داند و به فاجعه بار بودن نفت 5 دلاری آگاه است ولی سوال اینجاست که چرا چنین سخنانی را بر زبان خود آورد تا زبان طعنه و کنایه منتقدانش بر وی گشوده شود و حتی طنزهایی نیز در این باب برایش بسازند و در قالب پیامک بر روی شبکه تلفن های همراه بفرستند؟!
واقعیت این است که سخنان احمدی نژاد درباره نفت 5 دلاری، کاربرد خارجی داشت و او، این سخنان را در فضای تشریح شده در ابتدای این نوشتار اظهار داشت تا این پیام را به غربی ها برساند که ایرانی ها تسلیم نخواهند شد و آنقدر ذخیره دارند که به خاطر کاهش بهای نفت، انرژی هسته ای را نیز از دست بدهند.به واقع این سخن ، بخشی از جنگ روانی ایران در مقابل جنگ روانی غرب بوده است.
با این حال، گروه های منتقد دولت، بدون توجه به کارکردهای خارجی این اظهارات، آن را دستاویزی برای حمله به رییس جمهور کردند تا این پیام- ولو ناخودآگاهانه- به طرف های خارجی ارسال شود که می توانند در فشار آوردن به کشورمان روی اختلافات داخلی مان هم حساب باز کنند!
دولت نهم و شخص احمدی نژاد، حتما باید نقد شوند و بی رحمانه هم نقد شوند ولی نباید در نقدها، حریم منافع ملی را درنوردید و سخنانی که برای کاربرهای خارجی اظهار می شود را به حوزه داخلی آورد و با معیارهای داخلی آنها را سنجید.
خدا کند که حداقل این یک حرف را از روی تعقل زده باشد نه از روی ایجاد شور انقلابی ...
پس لطفا اگر قرار است پاسخي به جنگ رواني بدهيم، پاسخي بدهيم كه باعث خنده نشود.