اعتماد: دختر و پسر جواني که در دو پرونده جداگانه، پدران خود را به قتل رسانده بودند، توسط پليس استان فارس دستگير شدند.
در اولين پرونده دختر 26 ساله يي به نام مهناز پدرش را با همدستي برادر و شوهر دخترخاله اش به قتل رسانده است.
جسد پدر مهناز چندي پيش با گزارش فرزندانش پيدا و مشخص شد اين مرد 55 ساله با طناب خفه شده است.
کارآگاهان در تلاش براي رازگشايي از اين جنايت متوجه شدند يکي از فرزندان مقتول به نام مهناز درست از شب قبل قتل پدرش گم شده است.
با انجام تحقيقات گسترده، اين دختر دستگير شد و در بازجويي ها پذيرفت که با همدستي برادر و شوهر دخترخاله اش پدرش را به قتل رسانده است.
او گفت؛ مدتي قبل با شوهر دخترخاله ام رابطه عاشقانه يي را آغاز کردم. من در خانه به شدت تنها بودم و از اتفاقي که سال هاي طولاني در خانه برايم مي افتاد و آزارم مي داد وحشت داشتم و همين مساله هم باعث نزديکي بين ما دو نفر شد. او به من قول داده بود از همسرش جدا شود و با من ازدواج کند، در صورتي که ما با هم ازدواج مي کرديم راز سياه زندگي ام برملا مي شد به همين خاطر تصميم گرفتم اين راز را به برادرم و شوهر دخترخاله ام بگويم.
وي ادامه داد؛ يک روز هر دو آنها را به جايي خلوت دعوت کردم و توضيح دادم از دوران کودکي ام تا به حال پدرم مرا مورد آزار و اذيت قرار مي داد و من هم از ترس نمي توانستم چيزي بگويم. به همين دليل هم هميشه در خانه از ديگران جدا بودم و با کسي حرف نمي زدم. البته مادرم هم از اين ماجرا خبري نداشت. آن روز ما سه نفر تصميم به قتل پدرم گرفتيم. روز حادثه وقتي خانه خلوت شد، من به زور بسته داروي نظافتي را که از قبل تهيه کرده بودم به خورد پدرم دادم اما او فقط کمي بدحال شد.
مهناز ادامه داد؛ بعد به اتفاق شوهر دخترخاله ام کمي آب باتري از موتور پدرم کشيديم و آن را به خورد پدرم داديم باز هم فايده يي نداشت و درنهايت شوهر دخترخاله ام او را با طناب خفه کرد.
با توجه به اعترافات دختر جوان، دو متهم ديگر نيز دستگير شدند و اکنون تحقيقات از آنها ادامه دارد.
در دومين پرونده پسر جواني که به دليل پرخاشگري هاي پدرش، او را به قتل رسانده است، دستگير شد.
پرونده اين مرد زماني به جريان افتاد که خانواده مرد ميانسالي به پليس اعلام کردند، پسرشان به طور ناگهاني گم شده است. ماموران در تحقيق از خانواده مرد مفقودي، به پسر وي که نيما نام دارد، ظنين شدند و او را براي تحقيقات بيشتر دستگير کردند.
نيما که 20 ساله است در تحقيقات فني - پليسي به قتل پدرش اعتراف کرد و گفت؛ پدرم مردي بسيار تندخو و بداخلاق بود. او به شدت اعضاي خانواده را اذيت مي کرد و هميشه مي خواست همه چيز همان طور که مي خواهد باشد. رفتارهاي تند و غيرمنطقي پدرم باعث شد من از او متنفر شوم.
وي ادامه داد؛ روز حادثه همه ما در خانه بوديم که پدرم عصباني شد و بر سر مساله پيش پاافتاده يي درگيري به وجود آورد، به افرادي که در خانه بود حمله کرد تا آنها را بزند. زماني که به من رسيد، ضربه يي زد، به شدت عصباني شدم و سرش را با شدت به ديوار کوبيدم و او جان باخت. براي اينکه جسد را از بين ببرم مجبور شدم از دوستم کمک بگيرم. من و دوستم با هم جسد را به نزديکي چاهي برديم و سپس آن را به داخل چاه انداختيم.
متهم افزود؛ قرار بود در مورد اين مساله با کسي صحبت نکنيم تا اينکه خانواده پدرم به پليس شکايت کردند و گفتند او گم شده است. دوست نيما بعد از دستگيري منکر هرگونه ارتباط با قتل پدر اين جوان شد و گفت هيچ نقشي در جنايت يا انتقال جسد به داخل چاه نداشته است.