۰۳ مهر ۱۴۰۲
به روز شده در: ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۲۰۲۳۱
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - ۲۱-۰۴-۱۳۹۷
کد ۶۲۰۲۳۱
انتشار: ۱۳:۱۹ - ۲۱-۰۴-۱۳۹۷

خبرنگار عصرخبر در نوشته ای به جزئیات فاجعه سنندج پرداخت.

به گزارش عصرخبر، علی قنبرلو، عکاس خبری نوشته است:

ساعت  ٢٣:۵۵ را نشان میدهد راننده سریع مسافران را سوار می کند که تاریخ حرکتش در هنگام خروج به یک روز دیگر نیافتد ارابه مرگ دنده عقب می رود همزمان اتوبوس شرکت کناری اش هم حرکت می کند.

روایتی از ساعت 23:55، لحظه فاجعه اتوبوس در سنندج

تعارف های معمول برای رفتن پیش می آید اما این اتوبوس قرعه مرگ به نامش افتاده دوستش پشت سرش حرکت می کند قرار مدار شام را هم همان جای همیشگی می گذارند آرام آرام به محل حادثه می رسند چون باید با احتیاط دور بزنند راننده عقبی عجله ای نمی کند.

صدای عجیبی می شنود به اطراف نگاه می کند یک لحظه تریلی شوم را می بیند، وای خدای من لاستیک تریلی شعله ور است و ترکیده اما چرا بوق نمی زند و فقط چراغ می دهد، چون باد خالی کرده در حدی که صدای بوقش هم در نمی آید اما راننده ارابه مرگ هنوز متوجه تریلی ترمز خالی کرده نشده نصف بیشتر ماشین از بلوک های سیمانی رد شده و حواسش به این هست که این خروجی غیر استاندارد خط و خشی روی اتوبوس اش نیاندازد.

روایتی از ساعت 23:55، لحظه فاجعه اتوبوس در سنندج

خوب کامل وسط خیابان است و سر ارابه مرگ را به سمت پایین دست جاده می گیرد اما صدای برخورد و تکان شدید خودرو و پرتاب شدن راننده اتوبوس از شیشه جلو همه چیز را جهنمی می کند راننده فرصت باز کردن در راهم هم پیدا نمی کند فقط احساس  سوزش دارد وای خدای من چرا همه جایم سیاه شده چرا اتوبوس به مانند ماشین کارواش رفته کف آلود شده با این تفاوت که سفید نیست سیاه است و غرق در افکارش منفجر شدن اتوبوس با مسافرانش را می بیند صدای جیغ مادر و فرزندی که دقیقا پشت سرش نشسته بودند را می شنود همه چیز پودر می شود ......

روایتی از ساعت 23:55، لحظه فاجعه اتوبوس در سنندج

در دردناک بودن این حادثه همین بس که فقط یک قسمت از بدن یکی از مسافران سالم مانده و آن دقیقا پشت و کمر پسربچه ای که مادرش چنان بغلش کرده که هر دو سوخته اند اما کمرش که در دامان مهر مادر بوده سالم مانده یا حسین.......

روایتی از ساعت 23:55، لحظه فاجعه اتوبوس در سنندج

اما این روی سکه
ایستگاه اتش نشانی مستقر در ترمینال ساختمان خوب و نیروهای فداکاری دارد اما امکانات در حد زمان رضاخان است و این یعنی عرق شرم در پیشانی آتش نشانی که جانش را در کف دست گرفته و اتش به اختیار از منزلش به ایستگاه امده و بر سر صحنه حاضر شده اما پمپ ماشین عمل خوب نمی کند و در مقابل فشار نگاه های مردم این اتش نشان ها هستند که باید بی خیالی مسئولین شهر را در تامین تجهیزات مدرن با نگاه های خشمگین مردم به جان عزیزشان بخرند و هیچ نگویند شمع را می سازند تا بسوزد آتش نشان به آتش میزند تا زنده نگه دارد اما جز شرمندگی هیچ گیرش نمی آید.

ارسال به دوستان
توضیح اداره‌ کل زندان‌ های استان تهران درباره فوت یک زندانی دیدنی های امروز؛ از ادامه اعتراضات در اسراییل تا روز جهانی رودخانه کشف جسد دختر ۱۶ ساله در سد سردشت / پدر قتل دخترش را پذیرفت هدیه خاص رهبر انقلاب به مداح معروف بهترین تغذیه برای دانش‌ آموزان دیدار زلنسکی با کیسینجر در آمریکا دادگستری آذربایجان‌ غربی : ۱۵ تروریست دستگیر شدند سخنگوی وزارت دفاع : این موشک ایرانی ، مستقیما اسرائیل را هدف گرفته است + جزئیات سروش محلاتی؛ رفع محدودیت ثبت دروس تلفات طالبان در پاتک جبهه آزادی افغانستان خبر جدید بانک مرکزی برای مستاجران / وام ودیعه مسکن تا پایان سال پرداخت می‌شود اعتماد : آقای رئیسی ! به جای این همه سختی سفر برای خود و خانواده و این همه سخنرانی ، اگر یک تحریم لغو می‌شد، سودمندتر نبود؟ توهین به مسئولان در فضای مجازی مجازات دارد؟ علی دایی نخواست یا نتوانست؟ دنیای اقتصاد : قبول کنیم حال ورزش کشتی کشورمان خوب نیست، از بس که در سیاست غوطه می خورد
وبگردی